ما در عصر تکنولوژی و رسانهها زندگی میکنیم؛ عصری که در آن تکنولوژی و رسانهها جزء جداییناپذیر زندگی ما هستند. آنچه که به عنوان رسانه و اطلاعات به ما انتقال میدهند، به اشکال مختلف در نحوهی زندگی، اندیشه و احساسات ما و حتی در تربیت فرزندان ما نقشی تعیینکننده دارد.
معرفی دکتر سید وحید عقیلی متولد22 بهمن 1337 در اصفهان است. او لیسانس زبان و ادبیات انگلیسی را از دانشگاه شیراز، کارشناسی ارشد و دکتری علوم ارتباطات اجتماعی را از دانشگاه آزاد اسلامی اخذ کردهاند. از جمله سوابق شغلی و علمی ایشان میتوان به نمونههای زیر اشاره کرد: ایشان در حال حاضر مدیر گروه کارشناسی ارشد ارتباطات اجتماعی واحد تهران مرکز هستند و پیشتر دبیر سرویس اقتصادی، عضو شورای سردبیری روزنامه انگلیسی زبان تهران تایمز، عضو هیات علمی گروه ارتباطات، دانشکده روانشناسی و علوم اجتماعی - تهران مرکز و... بودهاند. کتاب زبان تخصصی علوم ارتباطات و روزنامهنگاری (تالیف مشترک)، چندین مقاله داخلی و خارجی چاپ شده در مجلات علمی، روزنامه های فارسی و انگلیسی و...از سوابق دکتر عقیلی است. ما در عصر تکنولوژی و رسانهها زندگی میکنیم؛ عصری که در آن تکنولوژی و رسانهها جزء جداییناپذیر زندگی ما هستند. آنچه که به عنوان رسانه و اطلاعات به ما انتقال میدهند، به اشکال مختلف در نحوهی زندگی، اندیشه و احساسات ما و حتی در تربیت فرزندان ما نقشی تعیینکننده دارد. از این رو گفتگویی با آقای سید وحید عقیلی در خصوص نقش تکنولوژی در توسعه ارتباطات و رسانه انجام دادیم.
ضمن تشکر، باید بگویم که نگاه ما به مبحث تکنولوژی و فنآوری برحسب موقعیت زمانی هر جامعه است. یعنی زمانیکه جامعهای در مرحلهی توسعه و پیشرفت علمی و فرهنگی قرار دارد با زمانیکه میخواهیم بدانیم چه استفادهای از تکنولوژی و فنآوری میکند، متفاوت خواهد بود. ما امروزه این مسئله را در جامعهشناسی، ارتباطات و کلاً در حوزههای علوم انسانی داریم که آیا تحولات اجتماعی باعث تغییر نگرشها و الگوها میشود؛ یا اینکه تحولات تکنولوژیک است که باعث تغییرات فکری، فرهنگی و نگرشی افراد میشود.
واقعیت این است که زمانی، تحولات اجتماعی بود که تاثیرات شگرفی روی جامعه و مردم میگذاشت، ولی امروزه چه بخواهیم چه نخواهیم این تکنولوژی است که بر روی نگرشها، نحوه زندگی و باورهای ما تاثیر میگذارد.
به این صورت که تکنولوژی ما را مجبور میکند سطح زندگی، نگاه و نگرشمان را عوض کنیم. ببینید ما کمکم بهدلیل اینکه در شهر الکترونیک زندگی میکنیم؛ نمیتوانیم باورهای قبل را داشته باشیم. برای مثال، زمانی چند دوست در محوطه یک کتابخانه با هم قرار میگذاشتند. محوطهی این کتابخانه برای آنها محفلی بود که دور هم بنشینند، گپ بزنند و بحثی کنند، اما امروزه این محفلها در شهرهای بزرگ، دیگر وجود ندارد. به دلیل کمبود وقت، افراد دیگر وقتی برای چنین محافلی ندارند و به جای آن از کتابخانههای دیجیتال استفاده میکنند. در نتیجه رفت و آمد به کتابخانههای سنتی کمتر و کمتر و مراجعه به سایتهای کتابخانهای بیشتر و بیشتر شدهاست.
بله. در مورد جامعهی ایران بسیار جالب است. یعنی اینکه در شهرهای بزرگ این روند استفاده از کتابخانههای بزرگ شروع شدهاست، ولی در شهرهای کوچکتر اصلا نمیدانند کتابخانه دیجیتال چیست، و طبعاً استفادهای هم از آن نمیکنند. در شهرهای کوچک در حال حاضر استفاده از کتابخانههای سنتی، اگر موجود باشد، زیاد است. در مورد مسائل مالی هم اوضاع فرق کرده است. ما کمکم یاد میگیریم که کارهای بانکی را با کارتهای الکترونیکی و یا در سایتها و شبکههای بانکی اینترنتی انجام دهیم. چرا که وقت بسیار باارزشتر شده است. دیگر زمان ایستادن در صف برای پرداخت قبض آب، برق، تلفن و ... وجود ندارد. این تکنولوژی کم کم در خصوص خرید روزانه، خرید بلیط، گذرنامه، رزرو هتل، ثبت نام دانشگاهها و... هم رایج میشود. حتی اگر در خانه هم رایانه نداشته باشید؛ میتوانید با مراجعه به یکی از این مراکز اینتزنتی و پرداخت مبلغ کمی این کارها را انجام دهید. پس تکنولوژی نوین یک الزامی را برای شهروندان بهوجود میآورد. یعنی نمیتوانیم به آن نه بگوییم. چرا که اگر بگوییم نه، تمام کارها مختل شده و زمان بسیاری را از دست خواهیم داد. این فشاری که از سوی توسعه تکنولوژی وارد میشود، در حوزههای مختلف وجود دارد. همانطور که میدانید ما کمکم دارای 'تلهمدیسن' Tele Medicine ' میشویم. یعنی سایتهای پزشکی که بیماران را از طریق اینترنت ویزیت کرده، مشاوره و دارو میدهند. پس در تمام حوزههای پزشکی، خدمات شهری، مالی، روزنامهنگاری، ارتباطات انسانی و موارد دیگر خود را وارد کرده و تغییرات شگرفی ایجاد کرده است. حتی نحوهی مطالعه و نحوهی ارتباطات بین فردی افراد بر حسب ظهور تکنولوژی اینترنت تفسیر میشود.
حوزهی روزنامهنگاری هم شاید زودتر از بقیه حوزهها تحت تاثیر تکنولوژی قرار گرفتهاست. اگر به تاریخ اولین روزنامه آنلاین در دنیا و امریکا نگاه کنیم؛ متوجه میشویم که با تاریخ شروع آن در ایران فاصله چندانی ندارد. یعنی بسیار بههم نزدیک هستند. گویا وجود این تکنولوژی بسیار ضروری به نظر میرسید، که سریعا آن را دریافت کرده، روزنامهها را آنلاین کردیم، اما تکنولوژی بستر میخواهد. بسترهای تکنولوژی زیر ساختارهایی هستند که ما باید آن را داشته باشیم.
ببینید، ما در حال حاضر در اواسط دههی دوم هستیم. همه سیستمهای ما کامپیوتری شدهاند، اما سرعت و نحوهی ارائه کار کامپیوتری که در جهان مطرح است، در کشور ما وجود ندارد؛ چرا که فرهنگ و آموزش استفاده از چنین فنآوریای وجود ندارد. این مسئله در روزنامهنگاری آنلاین هم مطرح است؛ چرا که ما روزنامهنگاری آنلاین را به صورت روزنامهنگاری سنتی انجام میدهیم. در صورتیکه روزنامهنگاری آنلاین محاسن بسیاری دارد. برای مثال اگر ما به یکی از زبانهای رایج دنیا مثل انگلیسی، فرانسه، آلمانی و عربی مسلط باشیم؛ میتوانیم روزانه و در مدت بسیار کم خبرهای صفحهی اول روزنامههای مطرح دنیا را مرور و مطالعه کنیم. در صورتیکه این امر در روزنامهنگاری سنتی، حتی با وجود امکانات مالی زیاد امکانپذیر نیست. بنابراین برای توسعه و استفاده صحیح از چنین تکنولوژیای، نیاز به بستر و زیر ساختارهای اساسی داریم. مثال دیگری از یک نمونه کار تحقیقاتی میزنم. ما بحثی به عنوان تحلیل محتوا در ارتباطات داریم. این روش در علوم اجتماعی رایج است، ولی در ارتباطات بیشتر رواج پیدا کرده است. در این تحقیق نیاز است که روزنامههای یک دورهای از کشوری را مورد بررسی و تحلیل قرار دهیم. برای این کار ما باید به دنبال روزنامههای چاپی آن کشور بگردیم، آن را پیدا و جمعآوری کنیم تا بتوانیم کار تحلیل را عملی کنیم. در صورتیکه امروزه روزنامهنگاری آنلاین این امر را بسیار راحت و ساده کرده است. دیگر نیاز به گشتن به دنبال روزنامهها نیست؛ کافی است تنها به سایت آنها در اینترنت مراجعه کنیم و کار خود را آغاز کنیم. البته این امر در مورد روزنامههایی که در آنلاین قرار دارند و آرشیو هم دارند، صدق میکند.
باید بگویم، روزنامهنگاری آنلاین یک روزنامهنگاری بدون زمان، مکان و بیمرز است. ما در هر زمانی و در هر جایی میتوانیم به صورت آنلاین به روزنامهها دسترسی داشته باشیم. بنابراین میتوان گفت که زیر ساختارهای روزنامهنگاری آنلاین، زیر ساختارهای تکنولوژیک هستند. یعنی ورود پهنای باند خط تلفن، سختافزارها و... به یک جامعه، بعضی اوقات طبیعی و بعضی اوقات غیرطبیعی است. مثلاً ورود انواع و اقسام کامپیوتر بدون لوازم جانبی و ارائهی خدمات بعد از فروش غیرطبیعی است. انصافاً روزنامهنگاری آنلاین در ایران مسیر طبیعی را طی کردهاست. یعنی بنابر نیاز مخاطبان خود مراحل توسعه را طی میکند.
خیر، روزنامهنگاری آنلاین با روزنامهنگاری سنتی متفاوت است و حتی دورههای آموزشی مخصوص به خود را دارد. کسی که برای روزنامهی آنلاین خبر تهیه میکند، باید به قواعد آن آگاهی کامل داشته باشد. یعنی تکنیک و قواعد خاص خودش را دارد و بدون آن شما در این کار موفق نخواهید بود. قواعدی مانند: اختصارنویسی، استفاده از کوتاهترین و رساترین جملات، خودداری از تفسیر و تشریح، حذف جملات اضافی و به طور کلی در کوتاهترین جملات، بیشترین مفهوم را انتقال دادن. نه مانند روزنامههای چاپی که مینویسند ادامه مطلب در صفحه بعد و یا ... . بنابراین هر روزنامهنگار سنتی نمیتواند در روزنامهنگاری آنلاین موفق شود، مگر اینکه آموزش کافی در این خصوص دیده باشد. زیرا همه چیز آن با روزنامهنگاری چاپی متفاوت است. در روزنامهنگاری سنتی ما صفحههای لایی داریم که هفتههای قبل آماده میشود. در صورتیکه در روزنامهنگاری آنلاین محدویت زمانی و مکانی نوشتاری داریم. نوشتن برای روزنامهنگاری آنلاین بسیار سخت است. چرا که در روزنامهنگاری آنلاین سرعت تهیه و ارسال خبر و یا به معنای دیگر 'زمان' انتشار خبر بسیار مهم است. بدون توجه به آن روزنامهنگاری آنلاین معنا ندارد. بحث دیگری که در روزنامهنگاری آنلاین بسیار جدی است؛ بحث Hyperlink است. Hyperlink تکنیکی است که بهوسیلهی آن کلمه یا جملهی مورد نظر را فعال کرده، به منبع اطلاعاتی مربوطه وصل میکنند. تنها با یک کلیک بر روی کلمات Hyperlink شده در یک مقاله، اطلاعات بسیاری در اختیار خواننده قرار میگیرد. در صورتیکه در روزنامهنگاری سنتی چنین امکانی وجود ندارد.
ببینید، در کشورهای پیشرفته به عنوان مثال، در زمینهی روزنامهنگاری مراحل رشد و توسعه در زمان خاص خودش طی شدهاست. در واقع مراحل و دورههای مختلف تکامل خود را کمکم طی سالیان بهدست آورده است. در ایران این مراحل مقداری تسریع شده است. وقتی مراحل تند انجام میشود، ما میگوییم 'دوران گذر'. این دوران گذر هم مشکلات خاص خودش را دارد. یعنی حرکت از روزنامهنگاری سنتی که هنوز در مراحل رشد و تکامل خود است به سمت روزنامهنگاری آنلاین، طبعاً ما را دچار مشکلات زیادی خواهد کرد. به عنوان یک انتقاد، دانشگاههای ما که سابقه دو تا سه دهه تدریس در رشته روزنامهنگاری دارند، متأسفانه هنوز هیچ تغییری در روش و محتوای آموزشی خود ندادهاند و همچنان همان سر فصلهای روزنامهنگاری سنتی است، چرا که زیر ساختارهای لازمی که یک دانشکده با توجه به آن، نظام آموزشی خود را تغییر دهد وجود ندارد. از آن مهمتر استادی که باید رشتهی روزنامهنگاری آنلاین را آموزش دهد، نداریم. اگر هم هست؛ انگشت شمارند. در اینجا بحث کمبود استاد و آموزش نیروی انسانی مطرح میشود که خود حدیث مفصلی است.
ببینید واقعیت این است که دانشگاهها میتوانند رشتههای جدید ارائه دهند. مانند رشته روزنامهنگاری آنلاین و... . همانطور که دانشکده صدا و سیما رشتههای خبرنگاری تلویزیونی گذاشته است. ما در دانشگاه تهران، علامه و دانشگاه آزاد اسلامی رشته روزنامهنگاری سنتی داریم که برای بچههای رشته روزنامهنگاری تدریس میشود. با این وجود روزنامهنگاری آنلاین هنوز وارد حوزه آکادمیک و دانشگاهی نشدهاست و هیچ اقدام جدی هم از سوی دانشگاهها و آموزش عالی در این زمینه صورت نگرفته است. البته بعضی از موسسات و مراکز مانند مرکز رسانه و غیره دورههای کوتاه مدت و مقطعیای گذاشتهاند که کامل نیست.
همانطور که گفتم مشکلات زیادی وجود دارد که مهمترین آنها نبود اساتید مرتبط در این رشته است. البته یکی دو نفر هستند که دکترای خود را در رشته روزنامهنگاری از خارج گرفتهاند. هنوز در ایران در این رشته مقطع دکترا نداریم. امیدواریم در آینده نزدیک به این موفقیت برسیم که مقطع دکترا و اساتید زیادی در رشته روزنامهنگاری داشته باشیم.
ببینید، ما بحثهای متفاوتی را از قبیل: آموزشی، تکنولوژیک، سواد رسانهای، زیر ساختها، برنامهریزیها، ضرورتهای جامعه و نیازهای مخاطبان داشتیم. طرح جدی این بحثها در جامعه به آگاهی هرچه بیشتر مردم کمک میکند و بنا به ضرورت جامعه با ایجاد آگاهی و نیاز مخاطبان میتوان تغییرات اساسی در این زمینه ایجاد کرد.
چه بخواهیم و چه نخواهیم، باید بپذیریم که جامعهی ما دچار یک سری تغییر و تحولات شده است. این تغییرات ناشی از روند جهانیسازی و جهانیشدن است که تکنولوژی در آن حرف اول را میزند. علاوه بر آن بحث رقابت، اطلاعرسانی و بحث همگرایی رسانهای هم هست که به این تحولات دامن میزند. روزنامهها و وسایل ارتباط جمعی مجبور هستند در میدان رقابت و اطلاعرسانی، خود را به تکنولوژی و وسایل مدرن مجهز کنند. در واقع استفاده از تکنولوژی روز برای آنها یک الزام و یک باید است. برای نمونه باید بگویم، در دهههای پیش، ممکن بود چاپخانهی یک روزنامه سالهای متمادی بدون هیچ تغییر و اشکالی به کار روزانه و عادی خود ادامه دهد، یا تحریریهی روزنامه تنها با قلم و کاغذ موجود و آموزش سنتی ثابت، بتواند به حیات روزنامهنگاری خود ادامه دهد، ولی در حال حاضر تکنولوژی همه چیز را تغییر داده است. تحولات شگرفی که در زمینهی دریافت خبر، ارسال خبر، پخش خبر، دریافت عکس، صفحه آرایی، توزیع، اشتراک و ... بهوجود آمده، انکارناپذیر است. بیتوجهی به چنین تغییر و تحولات و عواملی، باعث حذف از عرصهی روزنامهنگاری خواهد شد. وجود روزنامهنگاری آنلاین یک واقعیت است. حضورش الزام وجود تکنولوژی را در یک جامعه نشان میدهد. ورود چنین تکنولوژی با محتویات و ویژگیهایش به یک جامعه باید بهصورت طبیعی صورت گیرد. قرار نیست با ورود روزنامهنگاری آنلاین، روزنامهنگاری سنتی از بین برود یا مثل دایناسورها نسل آن منقرض شود. تنها ممکن است روزنامهنگاری سنتی در عرصهی رقابت کمی عقب مانده باشد و تیراژ آن کاهش یابد و یا تعداد مراجعین آن کمتر شود. این یک امر طبیعی است. روزنامهنگاری سنتی و روزنامهنگاری آنلاین هرکدام جایگاه خود را دارد. بنابراین اگر ما تنها یک بعد مسئله را ببینیم، قطعاً به بیراهه رفتهایم. باید حد وسط را حفظ کنیم. این حد وسط واقعبینانه نگاه کردن به مسائل روز اجتماعی است.
در حال حاضر رسانهها میتوانند تبلیغات و اطلاعرسانی صحیحی در این راستا داشته باشند. بعد هم آنها باید نسخه آنلاین را دقیق، علمی، با کیفیت و نیز براساس استانداردهای جهانی کار کرده، ارائه دهند. نه اینکه نسخهی PDF شدهی چاپی را به عنوان روزنامهنگاری آنلاین بر روی سایت قرار دهند. البته برای رسیدن به استانداردهای جهانی، زمان لازم است. ما نمیتوانیم به یکباره در سطح جهانی فرهنگ و کار روزنامهنگاری آنلاین توسعهی چشمگیری داشته باشیم. نکتهای که باید اضافه کنم این است که توسعه و رشد روزنامهنگاری آنلاین به معنای رکود یا حذف روزنامهنگاری سنتی نیست، بلکه روزنامهنگاری سنتی هم باید به حرکت توسعه یابنده و سازندهی خود ادامه دهد. این زمان و مخاطب است که انتخاب میکند. برای مثال، اگر طرح تحقیقیای برای محاسبهی میزان استفادهی گروههای سنتی مختلف از روزنامهنگاری آنلاین و سنتی اجرا کنیم، نتیجه کاملاً واضح است. افراد گروه سنی بین 20 تا 50 سال از اینترنت و روزنامهنگاری آنلاین استفاده میکنند که به نوعی نسل کامپیوتر به حساب میآیند و افراد گروه سنی 50 تا 70 سال بیشتر به روزنامهنگاری سنتی و منابع چاپی تمایل دارند. چرا که تقریباً با این تکنولوژی بیگانه هستند و تعداد معدودی از اینترنت و منابع آنلاین استفاده میکنند. اوضاع در دهههای بعد کاملاً فرق خواهد کرد.
دو دههی دیگر این روند به سیر خود ادامه میدهد. یعنی گرایش به سمت آنلاین بیشتر و بیشتر میشود. در آن زمان است که استفاده از منابع و روزنامههای چاپی به ذائقهی مردم بستگی خواهد داشت.
شاید اصلاً ضرورتی ندارد که بگویم این اتفاق کی و چگونه خواهد افتاد، ولی براساس آمارهای موجود، این مسئله تا حدودی قابل پیشبینی است. یعنی همانگونه که در دهه گذشته شاهد آن بودیم، روزنامههای چاپی کمتر و کمتر شدهاند. طبیعتاً در دهههای آینده این کاهش بیشتر و بیشتر خواهد شد. البته زمان این تغییرات در جوامع مختلف متفاوت خواهد بود. با ورود به عرصهی روزنامهنگاری آنلاین افرادی این پیشبینی را کردند که روزنامهنگاری آنلاین روزی جای روزنامهنگاری سنتی را خواهد گرفت. به نظر من این یک تفکر افراطی است که قاطعانه بگوییم روزنامهنگاری آنلاین جای روزنامهنگاری چاپی و سنتی را خواهدگرفت. این اصلاً درست نیست؛ چرا که واقعیت این است که با وجود سرعت گسترش این تکنولوژی در جهان، هنوز افرادی هستند که دوست دارند روزنامه یا مجله مورد علاقه خود را خریداری کنند و مطالب و مقالاتی را که دوست دارند مارک یا قیچی میکنند تا بهصورت آلبوم نگهداری کنند. این عادت و ذائقهی مردم را شما نمیتوانید از بین ببرید. هر چند که آنها از روزنامهی آنلاین هم استفاده کنند. بنابراین باید گفت خیلی از مسائل را ذائقه، زمان و مکان مشخص میکند. این به نظر من یک نوع جبر و یک واقعیت است.
ببینید، من به جبر الکترونیک اشاره کردم و گفتم که تکنولوژی با خودش جبر و الزام میآورد. یعنی یک سری مسائل و ویژگیهایی را به ما تحمیل میکند که مقاومت در برابر آن اجتنابناپذیر است؛ چون دیگر در آن عرصه جایگاهی نخواهید داشت. آنچه را که تکنولوژی با خود برای ما میآورد از بعضی جهات مثبت و از جهات دیگر منفی هستند. اندیشمندان معتقدند که اصولاً هر تکنولوژی دو جنبه دارد. جنبهی مخرب (Distractive) و جنبهی سازنده (Constructive). برای نمونه ورود اتومبیل به جامعه انسانی را در نظر بگیرید. اتومبیل برای انسان راحتی، سرعت و سهولت در کارها، صرفهجویی در زمان و... را به ارمغان آورده است. این جنبه مثبت این تکنولوژی است. از طرفی استفاده از این تکنولوژی باعث عدم تحرک کافی انسان در نتیجه افزایش چربی و چاقی، تنبلی عضلات و قلب فرد میشود . ایجاد آلودگی هوا و آلودگی صوتی، تصادفات ناشی از آن، ترافیک و.... جنبههای منفی این تکنولوژی است که بعضی اوقات تأثیرات جبرانناپذیری بهدنبال دارد. با تمام این وجود ورود تکنولوژی به جوامع انسانی امری اجتنابناپذیر است. طبعاً با ورودش مشکلات خاص خود را بههمراه خواهد داشت. جالب اینکه با تمام مشکلات موجود، مردم تکنولوژی را دوست دارند و پیگیر آن هستند. یعنی با ورود اولین نمونه، سعی در خرید و استفاده از آن میکنند. اصلاً برایشان مهم است که اولین نفری باشند که از این تکنولوژی جدید استفاده کرده میکنند یا آن را میخرند، تکنولوژیهایی چون موبایل، کامپیوتر، پرینتر و... . شاید یکی از دلایل آن حس راحتطلبی انسان باشد.
تکنولوژی با ورودش ارتباطات انسانی را تضعیف کرده است. به عنوان مثال ورود تکنولوژی تلویزیون به خانهها باعث تضعیف ارتباط خانوادگی شده است. تلویزیون زمانی را که خانواده باید دور هم نشسته و صحبت کنند، مسائل موجود را بررسی کنند یا با هم گپ بزنند را به خود اختصاص داده است. یعنی به جای آن، خانواده سر یک ساعت معین دور هم جمع میشوند و در سکوت به یک سریال نگاه میکنند. بدتر اینکه سر انتخاب تماشای برنامههای مورد علاقه با هم به مشاجره میپردازند. پدر میخواهد اخبار گوش کند. پسر خانواده میخواهد فوتبال تماشا کند. فرزند کوچکتر میخواهد برنامه کودک تماشا کند و مادر خانواده میخواهد برنامهها و فیلمهای خانوادگی ببیند. در نتیجه نه تنها فرصتی برای گفتگوی خانوادگی وجود ندارد؛ بلکه بحث و مشاجره و دلخوری هم در چنین خانوادهای بسیار است. در جایی که تنها به برنامههای تلویزیونی توجه میشود، زمان صحبت خانواده با یکدیگر کمتر و کمتر میشود. شاید هم دیگر صحبتی رد و بدل نشود و این اصلاً خوب نیست. ارتباط خوب ارتباطی است که رو در رو باشد. در یک ارتباط شما باید بازخوردهای ارتباطی بین فردی را ببینید. این امر زمانی که تمام حواس شما به تماشای برنامههای تلویزیون است، امکان پذیر نخواهد بود. در نتیجه خانواده دیگر دور هم نیستند. ماهواره و تلویزیون دیگر اجازه نمیدهند که خانواده به صورت سنتی دور هم جمع شوند و با هم ارتباط برقرار کنند. این نقش مخرب آن است. با این وجود زندگی در شهرهای بزرگ ایجاب میکند که شما از این تکنولوژی استفاده کنید. چرا که این تکنولوژی به شما این امکان را میدهد که در جریان وقایع، اوضاع و احوال اجتماعی خود و حتی آنچه که در سطح جهانی اتفاق میافتد، قرار بگیرید و از برنامههای آموزشی و تفریحی آن هم استفاده کنید. یعنی به نوعی به روز باشید. بنابراین تکنولوژی رسانهها بعضی از جنبه ها را تقویت و بعضی دیگر را تضعیف میکند. نیل پستمن Neil Postman)) منتقد وسایل جمعی، معتقد است که امروزه ماهواره و تلویزیون تربیت فرزندان را بهدست گرفته است. او میگوید: هر خانوادهای دوست دارد به روش خودش و آنطور که دوست دارد فرزندش را تربیت کند. در صورتیکه تلویزیون این اجازه را به آنها نمیدهد؛ چرا که فرزندان آنها ساعتها مقابل این جعبهی جادویی به تماشا مینشینند و تحت تاثیر آن شروع به تقلید و رفتار میکنند. بنابراین، همانطور که تاثیر رسانهها و ماهواره بر روی افراد افزایش پیدا میکند، ارتباطات انسانی کاهش مییابد. سوال شما راجع به شهر الکترونیک بود. ببینید، تهران در حال حاضر 15 یا 16 میلیون جمعیت دارد. یعنی یک ششم و یا یک هفتم جمعیت کشور در تهران ساکن هستند. شهری که شمال، جنوب، غرب و شرق آن، خود به یک شهر تبدیل شده است. در این وسعت و ترافیک شهر، اقدام برای انجام کارها مثلاً تهیهی بلیت سفر، بسیار مشکل و حتی غیر ممکن شده است. واقعیت این است که تهران دیگر نمیتواند با امکانات سابق به حیات خود ادامه دهد. شما مجبور به استفاده از تکنولوژی آنلاین خواهید بود. این همان ضرورت وجود و ورود تکنولوژی به جامعه است. چه شما طرفدار آن باشید، چه نباشید. ارائهی خدمات شهری از قبیل: معاینه فنی خودرو، گذرنامه، پرداخت قبوض آب، برق، تلفن، رزرو بلیت، هتل، ثبت نام و ... بهوسیلهی تکنولوژی آنلاین، زمان، هزینه، حتی انرژی و راحتی خود را حفظ خواهید کرد. در حال حاضر، تمام شهرهای بزرگ تنها از نظر فیزیکی یعنی خیابانها، اتوبانها، سازمانها، ساختمانها، ادارهها و... یک شهر محسوب میشوند. در حالیکه از نظر انجام خدمات شهری، یک شهر مجازی یا همان شهر الکترونیک هستند. یعنی هر سازمان، اداره، موسسه، فروشگاه و... سایتی برای خود دارد که از طریق آن خدمات مورد نظر خود را انجام میدهد. شهروندان هم در هر جای شهر که باشند به راحتی میتوانند از این امکانات استفاده کنند. شاید به جرات میتوان گفت: اکثر کارها و فعالیتهای روزانه ما در این شهر مجازی انجام میشود. در واقع اگر شهر مجازی وجود نداشت، امکان زندگی در شهرهای بزرگ میسر نبود. پس در همه جای دنیا، شهرهای بزرگ در کنار یا در درونشان شهر مجازی یا الکترونیک دارند. در غیر اینصورت زندگی در چنین جاهایی غیرممکن خواهد بود.
بهتر است نگوییم کاملاً از بین خواهد رفت. در واقع، با توجه به دهههای پیش ارتباطات بین فردی رفته رفته کمتر شده و خواهد شد. کمی هم انزوا جای آن را گرفته است. اصلاً یکی از ویژگیهای اینترنت و شهرهای مجازی انزوا است. ما در جامعهشناسی هم بحث انزوا یا 'Seclusion' را داریم. این هم برای خودش دلیل منطقی دارد. یعنی وقتی فردی حدود 5 تا 6 ساعت پای اینترنت مینشیند و بیشتر نیازهایش را توسط آن رفع میکند دیگر نیازی به ارتباط رو در رو برای انجام کارهایش نمیبیند. واقعیت این است که رفتهرفته این روند کل زندگی ما را در حوزههای مالی، آموزشی، پژوهشی و حتی عاطفی و ... دربر خواهد گرفت. یعنی در آینده نزدیک افراد بهجای ارتباط مسقیم با اعضای خانواده، فامیل، دوستان و... دریافت خدمات شهری خود را از طریق اینترنت، اتاقهای گفتگو، ویدیو فونها و به طور کلی برنامههای نرم افزاری تصویری و شنیداری انجام خواهند داد که در نهایت به نوعی انزوای اجتماعی منجر خواهد شد؛ چرا که ما دیگر خود را درگیر دغدغه ارتباط جمعی نخواهیم کرد. به جای آن به دنبال ارتباط مدرن(همان ارتباط اینترنتی یا ارتباط با واسطه) خواهیم بود. پس نمیتوان گفت که ارتباط بینفردی از بین خواهد رفت بلکه میتوان گفت که نوع آن از ارتباط رو در رو به ارتباط باواسطه تغییر کرده است. در حال حاضر به تئوری و نظریههای ارتباطی یعنی ارتباطات بینفردی و ارتباطات جمعی نوع دیگری از ارتباط به نام Media communication اضافه شده است. زمانی شما با فردی رو در رو صحبت میکردید. این یک ارتباط تعاملی رو در رو است. در حالیکه نرم افزارهای اینترنتی، ویدیو کنفرانس ها، ویدیو فونها، اتاق های گفتگو و... این ارتباط را بهصورت واسطه بین شما و شخص یا اشخاص ثانی فراهم میکنند. این نوع ارتباط را باواسطه یا Media communication مینامند. به دلیل توسعهی روز افزون این واسطهها نیاز به ارتباط رو در رو در افراد کاهش یافته است. این نکته را اضافه کنم که هیچ ارتباطی جای ارتباط رو در رو را نخواهد گرفت. در ارتباط باواسطه تصویر و صدا دارید، در حالیکه خبری از حس، بو و ماهیت انسانی وجود ندارد. چرا که در ارتباط رو در رو شما با دوستانتان دست میدهید، روبوسی میکنید، اگر برای مدتها از هم دور بوده باشید، دلتنگ میشوید. همدیگر را در آغوش میگیرید، تمامی اینها خواسته و نخواسته حس خوشایندی در شما ایجاد میکند که نمیتوان آن را نادیده گرفت. این یکی از جنبههای منفی تکنولوژی ارتباطات است. جنبههای منفی دیگری هم وجود دارند که در جوامع و زمانهای مختلف، متفاوت و قابل مطالعه هستند. حتی میتواند موضوع یک تحقیق بسیار بزرگ، حتی در موارد کوچکش باشد. تعدادی از اندیشمندان بحثی را مطرح کردهاند که بهدلیل وجود منافع مالی و مادی بسیار برای تعدادی از شرکتهای سازنده و تولیدکنندگان بعضی از تکنولوژیها، هدف دیگر، راحتی و آسایش انسانها نیست، هدف افزایش هر چه بیشتر منافع است. مثلاً همین تکنولوژیهای جدیدی که برای آشپزخانهها طراحی و ساخته میشود. این وسایل افراد را خواسته ناخواسته تنبل میکنند، حتی خلاقیت و تفکر را از آنها میگیرند؛ چرا که وقتی شما همه کارها را به ماشینها میسپارید دیگر زحمت تلاش برای تفکر و خلاقیت در آن کار را به خود نخواهید داد. به نظر من این وسایل، ضرورتی جز منافع مالی برای سازندگان آن ندارند. به عبارتی سازندگان این وسایل از خلاقیت خود استفاده کردهاند تا خلاقیت را از مصرف کننده بگیرند. حتی آنها خود را به علم ارتباطات و تبلیغات مجهز کردهاند. چرا که شرکتهای تولیدکننده با تبلیغات وسیعی که انجام میدهند، باعث نیاز کاذب در شما شده و الگوی مصرفی را به نفع کالای خودشان تغییر میدهند. یعنی به نوعی مصرفگرایی را توسعه میدهند. در مصرفگرایی هم خلاقیت وجود ندارد. متاسفانه، به نظر من این نوعی سوء استفاده از علم است. یعنی تبلیغات در جهت افزایش تولید و مصرفگرایی که منافع مالی بسیاری برای تولیدکنندگان این وسایل دارد. پس هر نوآوری و تکنولوژی جدیدی الزاماً برای جامعه خوب نیست. حتی ممکن است مضر هم باشد.
این یک بحث بسیار پیچیده است. وجود تکنولوژی اینترنت و کتابخانههای دیجیتالی، تحولات شگرفی در دنیای آموزش بهوجود آوردهاند. اساتید بنده از قول اساتید خودشان نقل میکردند که آنها مجبور بودند برای بهدست آوردن یک کتاب، کیلومترها راه از شهری به شهری و از کشوری به کشور دیگر سفر کنند. در حالیکه امروزه این کتاب است که به سوی شما سفر میکند. یعنی با وجود تکنولوژی اینترنت شما میتوانید آخرین کتابهای علمی را در هر جای دنیا که باشد بگیرید و مطالعه کنید. نکته جالب این است که خیلی از دانشجویانی که متعلق به دههی کامپیوتر هستند و زبان انگلیسی آنها هم قوی است، اطلاعاتشان بهروزتر از اساتیدی است که هنوز با کتاب و کتابخانه سنتی کار میکنند. این تکنولوژی اینترنت است که به راحتی آخرین اطلاعات و دستآوردهای علمی را در زمانی کوتاه در اختیار آنها قرار میدهد (گذشته از جنبههای منفی دیگر آن). نکته دیگر اینکه اگر اساتید خودشان را با دانشجویان نسل کامپیوتر هماهنگ نکنند عقب خواهند ماند. در نتیجه میتوان گفت؛ اگر از سایتهای علمی اینترنت درست استفاده شود باعث افزایش خلاقیت هم خواهد شد. به هر صورت تکنولوژی مقولهای است که نمیتوان به آن نگاهی یکسویه و یکجانبه داشت. همانگونه که اندیشمندان چنین کاری را نمیکنند. بهتر است نگاه ما به تکنولوژی چند عاملی باشد. یعنی بگوییم به اعتباری این تکنولوژی در این رابطه مثبت و به اعتباری این تکنولوژی در این رابطه منفی است. تاکید میکنم که نباید نگاهی دگم و سطحی در این زمینه داشته باشیم.