اشرفسادات احدزاده
عکاسان خبری اغلب با دوراهیهای اخلاقی روبرو میشوند. عکاسی ابزار قابل اعتمادی است برای ثبت آنچه دیگران از دریچه چشمانشان میبینند. در طول تاریخ تصاویرفراهم شده توسط رسانهها نقش بی بدلیلی را در شکل گیری حافظه جمعی مردم ایفا کرده است. عکسهای رسانه ای میتواند شامل عکسهای شگفت انگیز و عکسهای دردناک و تاثرانگیزی باشد. رسانههای خبری که درصدد ارائه گزارشات دقیق از واقعیتهای اجتماعی به مردم هستند از عکاسی به عنوان پنجرهای رو به دنیا استفاده کنند.
روزانه هزاران عکاس خبری برای به ثبت رساندن لحظات واقعی زندگی ما تلاش میکنند. برخی از عکاسان صدها و شاید هزاران کیلومتر را سفر میکنند تا وقایع و رخدادهای بزرگترمثل جام جهانی فوتبال را پوشش دهند.
گزارش تصویری تنها محدود به تهیه گزارش از وقایع و رویدادهای شیرین و خوشایند نمیشود بلکه حوادث تلخ، تاسف آور و دردناکی همچون جنگ، بلایای طبیعی، تصادفات و غیره را نیز دربرمیگیرد.
در هر دو حالت عکاس خبری شاهد رویدادی است که فهم و درک مخاطب را از مهمترین وقایع زندگی میسازد. برخی از این وقایع بلایا و فجایعی هستند که با خود مرگ، نابودی و تخریب را به همراه دارند. عکاسان خبری با چشمان خود شاهد و ناظر صحنههای شاد و تلخی هستند که ارتباط تنگاتنگی با زندگی و جان انسانها دارد.
عکاسی کردن از صحنههای تراژدی به ویژه آن دست صحنههایی که در آنها انسان جان خود را از دست میدهد موجب بروز تعارضات اخلاقی پیچیده و بغرنجی برای عکاسان خبری میشود.
عکاسان خبری مجبورند از میان عمل به وظیفه اخلاقی شان به عنوان یک فرد ناجی برای نجات قربانیان وعمل به مسئولیت شان به عنوان یک عکاس خبری برای به ثبت رساندن صحنههای تراژدی یکی را انتخاب کنند.
این نوع از دو راهیهای اخلاقی است که میتواند به عنوان تعارضات میان وظیفه اجتماعی و مسئولیت حرفه ای یا شغلی، دیده شود.
هرچند که این دوراهیهای اخلاقی صرفا منحصر به عکاسان خبری نمیشود. هر فردی در جامعه میتواند با دوراهی اخلاقی در زندگی روزانهاش نیز مواجه شود. تصور کنید که شما به فرزندتان قول دادهاید که او را برای تماشای یک نمایشنامه که راس ساعت 7 بعدازظهر شروع میشود، همراهی کنید. در میان راه شما با خانم نسبتا مسنی روبرو میشوید که ماشینش پنچر شده و از شما کمک میخواهد. در این شرایط شما دچار سردرگمی میشوید که آیا باید به قولی که به فرزندتان دادهاید عمل کنید یا باید به ندای وجدان تان گوش کرده و به آن خانم کمک کنید. تعارض میان این دو امر که هر دو هم حق هستند یک دوراهی اخلاقی به شمار میآید.
اما دوراهیهای اخلاقی که عکاسان خبری با آن مواجه میشوند خیلی جدی تر و پیچیده تر از این مسائل به نظر میرسد، چرا که آنها پیوسته مجبورند تراژدیهای انسانی را به ثبت برسانند. این نوع از دو راهیهای اخلاقی میتواند بسیار چالش برانگیز باشد زیرا نمیتوانیم جواب ساده ای را برایشان بیابیم.
قریب به دو دهه پیش عکاس خبری جوانی که اهل آفریقای جنوبی بود این دوراهی اخلاقی را به بدترین شکل ممکن تجربه کرد. در یک ظهر سوزان در مارس 1993 کوین کارتر عکسی را از دختربچه آفریقایی گرفت که از سوء تغذیه بسیار نحیف و لاغر شده بود. آن دختر آفریقایی در حالیکه سرش را به سمت زمین خم کرده بود، تلاش میکرد تا خود را به مرکز غذارسانی ملل متحد برساند. در پشت سر این دختر کرکسی انتظار مرگ آن دختر بچه را میکشید.
عکس گرفته شده توسط این خبرنگار برای اولین بار توسط نیویورک تایمز به چاپ رسید و سپس در سرتاسر دنیا و بنگاههای خبرپراکنی توزیع شد. آن عکس به سرعت به نمادی از آلام و دردهای آفریقاییها تبدیل شد. عکس کارتر نمونه بسیار خوبی از قدرت و تاثیرگذاری غیرقابل انکار عکس و عکاسی به شمار میآید. برخی معتقد بودند که عکس کارتر بسیار تاثیرگذارتر از صدها گزارشی بود که با هدف انعکاس تألمات آفریقاییها تا آن روز تهیه شده بود. آن عکس برنده جایزه پولیتزر شد. این جایزه برای عکاسان و حرفه روزنامهنگاری از ارزش و اهمیت زیادی برخوردار است.
هزاران خواننده نگران سرنوشت آن دختربچه کوچک شدند. بسیاری به نیویورک تایمز نامه نوشتند و یا تماس تلفنی برقرار کردند تا از سرنوشت آن دختر بپرسند که آیا او به مرکز غذارسانی زنده رسیده و از گرسنگی و قحطی نجات یافته بود. البته بسیاری نیز به کارتر انتقاد کردند که وی به جای گرفتن عکس باید به آن دختربچه کمک میکرده است و کارتر را فردی بی توجه به آلام و مشکلات مردمان آفریقا به شمار آوردند.
بسیاری از خوانندگان میخواستند بدانند که چرا کارتر آن بچه را به آن مرکز نبرده و یا به آن غذا نداده است. منتقدان اخلاقی کارتر را مورد انتقاد قرار داده و وی را متهم کردند که با گرفتن این عکس به دنبال کسب منافع شخصی بوده است.
2 ماه بعد از دریافت جایزه پولیتزر، کارتر در ژوهانسبورگ خودکشی کرد. هر چند که دلیل قطعی خودکشی وی مشخص نشد ولی آن را چندان هم بی ارتباط با آن عکس و عوامل مربوط به آن نمیتوان دانست.
ماجرای پیش آمده برای کارتر باعث شد مسئله دوراهیهای اخلاقی که عکاسان خبری با آن مواجه هستند مورد دقت بیشتری قرار گیرد.
جان لانگ مدیر اسبق انجمن عکاسان مطبوعات ملی (NPPA) خاطر نشان میکنند که همه روزنامهنگاران همیشه در انتخاب بین کمک به سوژه عکس یا عکاسی کردن دچار سردرگمیمیشوند. هرچند ممکن است درست شرایطی را که برای کارتر بوجود آمد تجربه نکنند. باید برای این دوراهیهای اخلاقی چارهای اندیشید پیش از اینکه روزنامهنگاران در آن موقعیت بحرانی قرار بگیرند و لحظات تلخی را تجربه کرده و در انتظار آینده تلخ تری باشند.