فوت و فن مصاحبه‌گری!

فوت و فن مصاحبه‌گری!

اشاره: بهاره جلالوند - این روزها دنیای ارتباطات و رسانه به سمت و سویی می رود که نمی‌توان تنها با اتکا به کتاب و کلاس به جایی رسید. یک خبرنگار خوب باید آموخته‌هایش را در کنار تجربه‌هایش قرار دهد تا بتواند در کارش به موفقیت برسد. از این رو و برای کسب تجربه بیشتر به سراغ استاد  'فریدون صدیقی' از پیش کسوتان روزنامه‌نگاری که عمری را در این حرفه سپری کرده رفته‌ایم و با اوهمراه شده‌ایم تا با برخی از ویژگی‌هایی که یک مصاحبه کننده موفق باید داشته باشد، بیشتر آشنا شویم و از فوت وفن مصاحبه‌گری بیشتر بدانیم.

 

اولین مطلبی که درباره یک مصاحبه می توان گفت این است که مصاحبه مانند یک صحنه نمایش است. صحنه‌ای که در آن مصاحبه کننده نقش کارگردان - بازیگر و مصاحبه شونده نقش بازیگر مقابل را ایفا می‌کند. همان طور که گفتیم مصاحبه کننده در وهله اول یک کارگردان است پس باید آنقدر به این صحنه و عناصر آن مسلط باشد که از ابتدای کار تا انتهای کار، خودش به تنهایی مصاحبه را کنترل و هدایت کند. وقتی مصاحبه کننده از عهده کارگردانی اش در صحنه به خوبی بر نیاید نتیجه این می شود که مصاحبه شونده گفت‌وگو را به نفع خودش به پایان می رساند و این برای یک مصاحبه کننده پایان تلخی است. پس یک مصاحبه‌ کننده باید با آمادگی کامل یک مصاحبه را انجام بدهد تا به نتیجه‌ای که می‌خواهد برسد. این نتیجه هم چیزی نیست جز رسیدن به اهداف رسانه مورد نظر.

لطفا رسانه‌ای باشید!

مصاحبه‌ کننده باید هزار و یک ویژگی داشته باشد تا بتواند یک مصاحبه خوب و بی‌نقص را تهیه و تولید کند. اولین ویژگی که یک مصاحبه‌کننده باید داشته باشد این است که فردی رسانه‌ای باشد، به عبارت روشن تر این که مدتی کار خبرنگاری انجام داده باشد . خبر را به خوبی بشناسد و بداند که برای کدام رسانه و مخاطب و با چه هدفی می‌نویسد. مصاحبه‌کننده باید تمام هم و غمش را بر روی این بگذارد که سئوالات ومحتوای مصاحبه‌اش متناسب با رسانه باشد. وقتی مصاحبه‌کننده فردی رسانه‌ای نیست نتیجه فاجعه بار می‌شود ،این فرد به دلیل عدم آشنایی با رسانه می‌خواهد از دل مصاحبه به سئوالاتی که در ذهنش وجود دارد پاسخ بدهد. مصاحبه‌کننده‌ای که رسانه را نمی‌شناسد چندین و چند صفحه نوشته از مصاحبه به دست می‌آورد که برایش چندان کاربردی نخواهد داشت.

شناخت موضوع

مصاحبه کننده پیش از این که به صحنه نمایش برود و کار کارگردانی و بازیگری اش را آغاز کند باید بر روی موضوع شناخت و تسلط داشته باشد. زمانی که موضوع را نشناسد نمی تواند صحنه را کارگردانی کند و اینجاست که مصاحبه شونده او را به مانند موج به هر سمت و سویی می‌برد. البته این بدان معنا نیست که شناخت موضوع مصاحبه کننده را از خوردن به بن بست مصون نگه می‌دارد و در کنار شناخت از موضوع عوامل دیگری هم هست.

من شما را می‌شناسم؟!

بعد از شناخت موضوع به شناخت مصاحبه شونده می‌رسیم. مصاحبه کننده قبل از این که نمایش به اجرا در آید باید بازیگر نقش روبرو که همان مصاحبه شونده است را به خوبی بشناسد. یعنی جایگاه حقیقی و حقوقی، ویژگی های اخلاقی و... فرد مقابل را بداند. پس مصاحبه کننده علاوه بر اینکه کارگردان- بازیگر است نقش یک روانشناس را هم دارد. روانشناس به این معنا که با شناخت اولیه نسبت به فرد مورد نظر می‌داند که چه سئوالی را باید چه موقع مطرح کند و از حالت های صورت مصاحبه شونده در می‌یابد که سئوالش چه تاثیری بر روی طرف مقابل داشته است. بگذارید یک مثال ساده بزنم. فرض کنید که با یک محتکر پیاز می‌خواهید مصاحبه کنید و به هر طریقی که هست او را مجاب به مصاحبه کرده اید.اگر روی موضوع و مصاحبه شونده شناخت نداشته باشید با طرح سوال اول مصاحبه را به بن بست می‌کشانید. مثلا یک مصاحبه کننده حرفه‌ای به عنوان سوال اول نمی پرسد 'نظرتان درباره احتکار پیاز چیست؟' و خودش را در جایگاه روانشناس می‌گذارد و می‌داند که با طرح چنین سئوالی محتکر نسبت به او موضع می‌گیرد.

زمان محدود است!

حتما در ذهنتان این سئوال به وجود آمده است که چه طور به این شناخت برسیم یا این که در برخی مواقع فرصت شناخت مصاحبه شونده را نداریم، برای این پرسش ها جواب و راه‌حل‌هایی وجود دارد.

مصاحبه کننده نباید نسبت به موضوع و مصاحبه شونده خالی از ذهن باشد ولی مواردی وجود دارد که کار را کمی سخت می‌کند. اول به این می‌پردازیم که چه طور به شناخت از مصاحبه شونده برسید، مصاحبه کننده می‌تواند با جست‌وجو در سایت ها، خواندن روزنامه و یا پرسیدن از سر دبیر درباره مصاحبه شونده به شناخت اولیه برسد. چنانچه مصاحبه شونده یک فرد عادی است باید پیش از مصاحبه به صورت غیر مستقیم از اطرافیان آن فرد به این شناخت برسیدمثلا اگرمصاحبه شونده در بازار کار می‌کند درباره او از همکارانش پرس و جو کنید. اما زمانی که وقت آنقدر محدود است که نمی توان به شناخت مورد نظر رسید باید هنگام مصاحبه از رفتار، گفتار و ... مصاحبه شونده به این شناخت رسید.درباره شناخت موضوع هم می‌توانید به همین شکل عمل کنید، برای مثال موضوع مصاحبه 'انرژی هسته‌ای ' است و فرصتی برای شناخت موضوع وجود ندارد، مصاحبه کننده در چنین مواردی می‌تواند اولین سئوالش را اینگونه آغاز کند:'من درباره انرژی اتمی تعریف هایی شنیده‌ام و خوانده‌ام ولی می‌خواهم بدانم شما چه تعریفی از آن دارید؟' با طرح سئوالات این چنینی می‌توان به یک شناخت کلی رسید.

باز هم هست

در انتها به چند ویژگی دیگری که مصاحبه کننده باید داشته باشد اشاره می‌کنم .مصاحبه کننده علاوه بر این که کارگردان -بازیگر،روانشناس است باید یک نویسنده خوب هم باشد.زمانی که سناریو را می‌نویسد ،آن را به صحنه می‌برد و به نمایش در می‌آورد باید در انتها آن را تبدیل به یک متن قابل چاپ کند.مصاحبه کننده باید به گونه‌ای مصاحبه را اجرا کند و در نهایت بنویسد که مخاطب احساس کند مصاحبه کننده در کارش موفق بوده است.اثبات موفق بودن مصاحبه کننده، در گرو این مسئله خواهد بود که طرح سئوال و پاسخ به آن به گونه‌ای باشد که مصاحبه کننده را در موقعیت برترنسبت به مصاحبه شونده قرار دهد. برای یک مصاحبه کننده ویژگی های زیادی وجود دارد که به  برخی از آن ها اشاره شد و داشتن این ویژگی ها تا حدود زیادی می‌تواند به مصاحبه کننده کمک کند هر چند که داشتن این ویژگی ها برای انجام یک مصاحبه خوب کافی نیست ولی تا حدود زیادی می‌تواند گره گشا باشد.