عکاسی از مجلس در گفتوگو با علی آذرنیا
اشاره: سمیرا سلطانی- شاید در نگاه اول عکاسی ازپارلمان و مجلس، عکاسی از عناصر ثابتی به نظر برسد که بعد از مدتی با عکسهای مشابهی از آن روبرو میشویم ولی آنچه عکاسی از مجلس را جنجال برانگیز میکند حاشیههای مجلس است. حاشیه هایی که عناصر غیر ثابت و اتفاقات روزمرۀ مجلس را میتواند در عرصه افکار عمومی پررنگ یا کم رنگ کند. اما آیا هر عکاسی به محض ورود به مجلس میتواند فضای مناسب را برای گرفتن عکس تشخیص دهد؟ علی آذرنیا دبیر سرویس عکس روزنامه اطلاعات میگوید: عکاسی که به مجلس میرود یک عکاس معمولی نیست. با ذهن تهی وارد مجلس نمیشود. در این میان عکاسی موفق است که بتواند لحظۀ گرفتن عکس را به درستی انتخاب کند و آنچه سرعت انتخاب را بالا میبرد علاوه بر توانایی های فردی ، آشنایی با فضا و آدمهای حاضر در آن فضاست. گفت وگو با علی آذرنیا ، فارغ التحصیل عکاسی از دانشکدۀ هنرهای زیبای دانشگاه تهران که سالهاست در گروه عکس مؤسسۀ اطلاعات فعالیت میکند دریچهای از تجربیات و نظرات را دربارۀ عکاسی از مجلس به روی شما باز میکند.
***
ساختمان مجلس یا مناسبات نمایندگان
عکاسی خبری متفاوت از دیگر انواع عکاسی است. شاید بتوانیم بگوییم عکاسی تبلیغاتی یک چیدمان است، شما چیزی در ذهنتان است چیدمان را انجام میدهید و عکس میگیرید. اما فتوژورنالیسم عکاسی در زمان ولحظه است. ممکن است خط اصلی را شخص در ذهن داشته باشد اما فی البداهه است یعنی در جا باید ببیند، به تصمیم برسد و عکس بگیرد. لحظۀ قطعی که برسون عکس میگیرد خیلی مهم است. او میگوید دوربین باید در امتداد احساس من باشد. ولی در عمل میبینیم این طور نیست. عکاسی از مجلس برای عدهای عمدتا بار شکلی دارد. یعنی ساختمان مجلس برای آنها مهم است با لنزهای واید بچهها عکس های خوبی از این زاویهها گرفتهاند. عکسهایی که در نگاه اول شاید متوجه نشوید ساختمان مجلس است. نوع دیگری از عکسها هم با لنز تله گرفته شده است. عکاس میتواند از بالا فاصله را یک هشتم کند، آن هم لحظۀ خاصی است که مثلا رئیس جمهور بودجه را تحویل رئیس مجلس میدهد بقیه زمانها نمایندگان نشستهاند و اگر اجازه بدهند بچهها به صحن بروند ، عکس پرتره میگیرند. حتی گاهی به صورت پست مدرن هم عکس گرفتهاند که مثلاً یک نفر در حال راه رفتن یا یک نفر در زمینه سبز خالی است. کارهای قشنگی انجام دادهاند. ولی من ندیدهام که چاپ بشود. روزنامهها عمدتاً مجلس را ساختمان یا رئیس مجلس میبینند. شما کمتر عکسهایی میبینید که بخواهند نشان دهنده حال و هوا و فضای درونی مجلس باشد. در این شرایط مخاطب و مردم هم وقتی از مجلس فقط ساختمانی ببینند که بیشتر شکل است کمتر می توانند دریافتی از محتوا و مناسبات درون پارلمان داشته باشند.
بنابراین مجلس برای عدهای از عکاسان و نیز سردبیران روزنامهها بیشتر بار گرافیکی دارد. یعنی نمی گویند چه کسی؟ به چه کار و چرا؟ بلکه میگویند کجا و چه زاویه قشنگی!
یکی از ضعفها این است که اصلاً نمی دانیم بحث محتوایی مجلس الآن روی چیست، بیشتر عکسها شکلی است و بار گرافیکی دارد. بحث مجلس دربارۀ هر موضوعی که باشد روزنامهها عکس شکلی میگذارند. البته این توجیه نیز وجود دارد که در روزنامهها فرصت نیست که کامل مطلب را بخوانید و بر مبنای مطلب، عکس انتخاب کنید. مگر عکس صفحه اول که سردبیر خودش در جریان است و اهمیت ویژهای برای روزنامه دارد.
جایگاه عکاسان
پیش از این عکاسان در مجلس آزاد بودند و جای خاصی برای آنها مشخص نشده بود بنابر این به آنها اجازه میدادند که در صحن مجلس حضور پیدا کنند و عکس بگیرند. خبرنگاران جای ویژهای داشتند ولی عکاسان آزاد بودند. البته تعداد عکاسان هم کم بود چون دو سه نفر عکاس بودند و روزنامهها هم کم بودند. اطلاعات، کیهان، جمهوریاسلامی، رسالت. یک نفر هم از مجلس میآمد پنج عکاس از روزنامهها و یک نفر هم از خبرگزاری ایرنا میآمد، خبرگزاری دیگری هم نبود.
خبرنگاران و عکاسان اگر مصاحبه هم میخواستند بگیرند در لابیها انجام میدادند، یا نمایندگان دفتر داشتند و خبرنگاران به آنجا میرفتند.
اما الآن چون از جایگاه مشخص شده برای عکاسان، سخنران دیده نمی شود و فاصله زیاد است عکاسان طوری واید میگیرند که دو تا مانیتور بزرگ مجلس رئیس جمهور را نشان بدهد. شما نمی بینید که رئیس جمهور آنجاست ولی از مانیتورها میفهمید که رئیس جمهور دارد حرف میزند. آن هم لحظهای را باید بگیرد که مانیتور پرترۀ رئیس جمهور را دارد نشان میدهد.
گاهی عکس عمودی هم میگیرند که فقط رئیس جمهور را نشان میدهد و پشت سرش رئیس مجلس است. مثلاً لحظهای را میگیرند که رئیس جمهور یک طرف را نگاه میکند رئیس مجلس طرف دیگر را و طنزی هم در عکسها میآید.
انواع برنامههای مجلس
به طور کلی برنامههای مجلس را میتوانیم به چهاردسته تقسیم کنیم:1- حضور در مجلس و گرفتن عکس از نمایندگان و حضار مجلس. 2- پوشش تصویری ملاقاتهای رئیس مجلس یا معاونانش با هم ردهها یا مهمانان خارجی که معمولاً در یک اتاق است. 3- عکاسی همراه با رئیس در بیرون از مجلس. مثلاً رئیس مجلس به وزارت کشور یا جاهای دیگر میرود و عکاس این بازدید را پوشش میدهد. 4- عکاسی در طول مسافرتهای رئیس مجلس؛ چه داخلی باشد چه خارجی.
سخنرانیها
در عکاسی از سخنرانیها معمولاً سه حالت وجود دارد. یک دفعه عکاسان از پشت مدعوین عکس سخنران را میگیرند. یک دفعه از نقطهای میگیرند که دست راست؛ سخنران و دست چپ؛ مدعوین قرار دارند. حالا هر چی لنز بازتر باشد همه را بیشتر خواهد داشت. یک بار هم روی سن از پشت سخنران لحظهای را میگیرند که سخنران چهرهاش را برمیگرداند که دیده شود، مهمانان هم جلوی او هستند. معمولاً این قبیل عکسها چاپ میشود. گاهی هم در مراسم، جایزه داده میشد، آن را هم روزنامهها چاپ میکنند. یعنی اجازه میدهند شما جلوی سن بیایید، لحظهای که برگزیدگان میآیند جایزه را بگیرند عکس بگیرید.
مشکلی که وجود دارد این است که وقتی عکاس میخواهد بالای سن برود، به دلیل تراکم]، عکاسان را نوبتی میفرستند بالا و مثلاً به هر عکاس میگویند دو دقیقه برو بالا و بیا یا سه تا عکس بگیر. سه تا فلاش میزدی باید مکانت را عوض میکردی تا نفر بعدی بیاید. چون زمان کم بود. بعد باید میرفتی جاهای دیگری که راحت تر بود. باید بین مدعوین میرفتی و عکس را از آنجا میگرفتی.
مسافرتها
برای مسافرتها از قبل یک نامه میدهند و اسم شخص را میخواهند که قبلاً باید تأیید شده باشد. شخص در آن تاریخ و ساعت مراجعه میکند. اگر سفر باشد که عکاس میرود فرودگاه و منتقل میشود. در غیر این صورت یکی دو ساعت زودتر از آن مسئول میرود وارد مرکز یا محل مورد نظر میشود.
مسافرتها معمولاً بیشتر از یک روز است. یک روز برای شهر ری یا کرج است بود. مثلاً میگویند سه روز سفر شمال، این سفرها سختتر است. ملاقاتها بیشتر از سفرها است. قبلا این امکان نبود که عکسها مخابره شود. مثلاً وقتی با ریاستجمهوری میرفتیم بچهها فیلمهایشان را به کسی که مسئول خبر بود میدادند او در یک پاکت میگذاشت و به خلبان میداد. پرواز شب به تهران میآمد و بعد از آنجا زنگ میزدند هر روزنامهای میرفت عکسش را میگرفت.
دیدارها
یکی دیگر از برنامههای عکاسی مجلس، دیدارهای رئیس مجلس بود. پنج یا شش دقیقه قبل از اینکه آن مسئول بیاید ما عکاسها میرفتیم پاستور و آماده میشدیم.
یک بار سرپا دست دادن را باید عکس میگرفتیم. بعد هیئتشان را معرفی میکردند و مینشستند. یک بار آنجا دو نفره و با مجموعه عکس میگرفتیم. چون زوم بود. بعد همین طور میچرخاندیم تا تله میشد بعد دو نفره را میگرفتیم که مترجم هم بود. یک بار هم با لنز واید میگرفتیم هر چه قدر لنزمان جا میداد، پنج نفر از هیئت ایرانی و پنج نفر از هیئت خارجی. خودمان کمی جابه جا میکردیم اینها هفت تا بشوند، آنها سه تا. بعد سریع لنز تله را هم میبستیم و چند تا تکی از مهمانها میگرفتیم. گاهی مهمان میآمد در لابی مینشست. حتی گاهی پیش میآمد آقای رفسنجانی و یا مقام دیگری بود که دو سه تا دیدار داشت. بین دیدارها بیرون نمی رفت. البته معمولاً این دیدارها مربوط به سفیران میشد. پیش نمی آمد که مثلاً چندتا مهمان با هم با رئیس جمهور دیدار داشته باشند.
گرفتن پرتره
پرتره چند نوع است. ابتدا در ذهنمان این تصور میآید که پرتره عکس صرفاً پرسنلی است. اما پرتره یعنی اینکه بتوانیم تیپ را از کاراکتر جدا کنیم. نکته دیگر اینکه پرتره یا محیطی است یا پرترۀ استودیویی. باید اینها را پیدا بکنیم و ببینیم در آن فضا چه طور است. هر چه که هست در مجلس آتلیهای نیست. در واقع پرترۀ محیطی است. اما این محیط چه قدر میتواند کمک کند که بفهمیم اینجا مجلس است. عکسهای آقای اوباما در کاخ سفید کاملاً نشان میدهد که در دفتر کاخ سفید است. یعنی عناصری در تصویر وجود دارد که مکان را نشان میدهد.
ولی در مجلس ما فقط رنگ سبز داریم. من فکر میکنم ما فقط از چهره خود فرد باید فضا را بشناسیم. چون هیچ عنصر دیگری در عکس مشخص نیست. قبلا که چیزی به اسم مانیتور نبود ولی الآن جلوی همۀ نمایندگان مانیتور است. اگر به کسی نگویند ایشان یک شخص پارلمانی است، مخاطب فکر میکند یک کارمند است که جلوی یک مانیتور نشسته یعنی نه لباس نه چهره هیچکدام نشان نمیدهد که نماینده است، مگر شخص را بشناسیم.
هیچ سمبلی نداریم مگر اینکه این قدر این عکسها چاپ بشود که مردم عادت بکنند. قبلا مجلس صندلی قرمزی داشت آدم میفهمید مجلس است؛ ولی حالا نه.
فلاش زدن
یکی از تفاوتهایی که بین عکاسهای ما با عکاسان خارجی وجود دارد در فلاش است. آنها اولاً فلاششان را از دوربین جدا میکنند در صورتی که ما همیشه فلاشهایمان روی دوربین نصب است و همیشه روی لنز است. دوم نورهایشان را با ابزاری خیلی نرم میکنند و بعد نور را جهت دار میدهند. یعنی دوربین در دست عکاس است و نور را از طرف چپ میدهند. برای همین همیشه یک طرف روشن تر از طرف دیگر است. ولی ما همیشه فلاشمان موازی لنز میزند. بعد نور ما هم تیز است. چون سقف مجلس بلند است نمی شود بانسه کرد، اخیراً نوعی لاستیک روی آن میگذارند، فلاش را عمودی میکنند که نور به سقف بخورد برگردد. بعد روی آن یک دانه پلاستیک سفید میگذارند شدت پایین میآید. ولی زاویۀ پرتو زیاد میشود. این باعث میشود که نور نرم به موضوع عکس بخورد، سایههای تند ندهد. وقتی نور تند میشود چهره هم کمی به نظر خشن میشود. بانسه نور را میشکند بعضیها طوری تنظیم میکنند که نور به دیوار بخورد و برگردد.
یکی از اشکالات دیگر نور تختی است که در فضا وجود دارد. یعنی نور فقط از یک طرف میتابد که باعث میشود پای چشمها تیره شود. در اینجا نور از جلو هم لازم است. اما بعضیها چون دوربین دیجیتال دارند از فلاش هم استفاده نمیکنند. گاهی اوقات خوب است گاهی نه. باید حتماً نوری از جلو داشته باشیم که روشن کند، وگرنه چشمها سیاه میشود.
زیرنویس عکس
آیا زیر نویس نوشتن کار عکاس است؟ در آن لحظه عکاس اصلاً عکاس وقت ندارد شناسنامه عکس را بنویسد. چون نمی تواند دوربین را بگذارد کنار و نام 30 نفر را بنویسد که پشت سرهم میآیند تا جایزه بگیرند. خبرنگار حتماً باید آنجا حضور داشته باشد. آنها میتوانند عناصری را هم برای عکاس یادداشت کنند. مثلاً آقایی که کت قرمز تنش است اسمش را بنویسد. یا وظیفه اش این است که برود اسم کاندیداها و کسانی را که برنده شدهاند را بگیرد تا وقتی عکس را روی سایت میگذارند زیرنویس داشته باشد. ولی متاسفانه روزنامهها فقط مینویسند: اثر فلان شخصیت علمی کتاب سال شد. اما اینکه برنده کدام چهره یا شخصیت در عکس است ما نمی دانیم.
عکاسان خارجی
عکاسان خارجی معمولا به بخش خارجی ارشاد مراجعه میکنند. یک مترجم هم میگیرند. بعد از گرفتن اجازه میتوانند به مجلس بیایند و عکس بگیرند. گاهی اوقات خبرنگار میآمد و عکاس از اینجا میگرفت که ارشاد چند نفر را معرفی میکرد. با یک نفر توافق میکردند و برای او عکس میگرفتند. من کارهای آنها را که دیدهام انصافاً پرورش یافتهاند. ولی اینجا اگر بچهها قوی هستند شخصی است. اما برای آنها شرایط فراهم شده است و عکسهای خوب گرفته اند. با این وجود یک مقدار هم ویژگیهای فرد مهم است اینکه چقدر توانایی و قدرت دید داشته باشد.
انتخاب زمان عکاسی
بچهها باید دنبال این باشند که عکس خوب بگیرند نه اینکه کم عکس بگیرند. باید روزنامهای دربارۀ عکس فکر کنند نه سایتی. بگویند من یک عکس باید بگیرم آن یک عکس کدام است. عکاسان باتجربه میدانند که عکس خوب کدام است. مثلاً برای سفیری که استوارنامه خود را تقدیم میکند؛ به نظر من مهم است که چه جوری عکس بگیریم؟ از هر زاویهای که بگیرید معنی فرق میکند.
لحظههای درخشان
لحظۀ درخشان چه وقتی است؟ مثلاً رئیس جمهور قرار است لایحۀ بودجه را به مجلس تحویل بدهد، لحظۀ درخشان زمانی است که لایحه را دارد تحویل میدهد. یا یک گروه سیاسی با مشت به گروه سیاسی دیگری حمله کرده است، این که از آن هم درخشان تر است. یک وقت برای این خبر که رئیس جمهور لایحه بودجه را به مجلس میبرد لحظۀ تحویل دادن درخشان است، یک بار دعوایی که مثلاً در مجلس یک کشوری اتفاق میافتد آن تصویر درخشان است. در تعریف درخشان بودن باید حواسمان جمع باشد. به رغم اینکه نمایندگان ساکن و نشسته هستند ولی میشود با کادربندی مناسب لحظههای خاصی را گرفت. عکسی را فارس جزو 76 عکس سال 89 گذاشته است، عکسی از آقای قطبی است که همه ایستادهاند ولی چشمش تکان خورده است، انگار دارد چشمک میزند، این لحظه نقطۀ طلایی عکس شده است.
حاشیه ها
حاشیهها صد در صد در عکس از مجلس نقش دارد. وقتی نمایندهها را در حال چایی خوردن میبیند عکاس باید عکس بگیرد. موضوع این است که چه طور این عکس را صفحه آرایی و چاپ کنید. مثلاً بگوییم این نماینده دارد چایی اش را میخورد اما به فلان بحث توجه ندارد. یا نه میخواهیم بگوییم او علاقه مند است. یا میخواهیم نمایندگان را مردمی معرفی کنیم و بگوییم که این نمایندهها این طوری نیستند و هیچ کاری نکنند صاف بنشینند و مثل بقیه هستند، چایی میخورند، چرت میزنند. البته این تعابیر و تفاسیر و ابعاد دیگر کار، مانند نحوه چاپ و صفحهآرایی میتواند چنان معانی را القا کند، از دایره کار عکاس خارج است.
آموزش
مشکلی که در آموزش رشته عکاسی دانشگاه ها وجود دارد این است که خود مدرسین کمتر این کار را انجام دادهاند. یعنی فقط به صورت نظری و تئوریک درس عکاسی خواندهاند به صورت عملی آموزش ندیدهاند که بعد بخواهند به دانشجویان این رشته آموزش بدهند.
هماکنون در فهرست دروس این رشته چیزی به نام عکاسی دیجیتال نیست و همچنان عکاسی آنالوگ تدریس میشود. الآن کاملاً همه چیز عوض شده است، اما این تغییر و تحولات را کمتر در آموزش در آموزش رسمی و دانشگاهی رشته عکاسی شاهد هستیم.