درس نامه آنلاین روزنامهنگاری علمی- درس چهارم/2
درسنامه آنلاین روزنامهنگاری علمی از سوی فدراسیون جهانی روزنامهنگاران علمی (WFSJ) و با همکاری شبکه علوم و توسعه (SciDev.Net) طراحی شده است. پیش از این سه درسنامه از این مجموعه به ترتیب با عناوین طراحی و ساختاربندی روزنامهنگاری علمی ، سوژهیابی و چگونگی داوری درباره صحت و سقم اخبار، آمادگی پیش، حین و بعد از انجام مصاحبه علمی از نظرتان گذشت. در شماره گذشته بخش اول درس چهارم با موضوع مهارتهای نگارش متنهای علمی مطرح شد. اکنون در بخش دوم از درس چهارم روشها و قالبهای مختلف علمینویسی مورد بحث قرار گرفته است.
اشاره: درسنامه آنلاین روزنامهنگاری علمی از سوی فدراسیون جهانی روزنامهنگاران علمی (WFSJ) و با همکاری شبکه علوم و توسعه (SciDev.Net) طراحی شده است. پیش از این سه درسنامه از این مجموعه به ترتیب با عناوین طراحی و ساختاربندی روزنامهنگاری علمی ، سوژهیابی و چگونگی داوری درباره صحت و سقم اخبار، آمادگی پیش، حین و بعد از انجام مصاحبه علمی از نظرتان گذشت. در شماره گذشته بخش اول درس چهارم با موضوع مهارتهای نگارش متنهای علمی مطرح شد. اکنون در بخش دوم از درس چهارم روشها و قالبهای مختلف علمینویسی مورد بحث قرار گرفته است. با هم میخوانیم.
***
4.4 مقدمه ای بر روش های مختلف علمی نویسی
نوشته علمی برمبنای نظر و دیدگاه سردبیر، مخاطب، خود شما که مطلب را مینویسید ، ناشر و نوع گزارشی که مورد نیاز است تفاوت میکند. بهعنوان یک خبرنگار علمی بهتر است ابتدا روش های مختلف نوشتن را امتحان کنید و ببینید توانایی شما در چه نوع نوشته هایی بیشتر است. اگر روزنامهنگار غیر متعهد هستید میتوانید کمپانیها و ناشرانی را که به این مطالب نیاز دارند را مد نظر قرار دهید و اما آماده باشید تا بازه کاری خود را گسترش دهید.
موارد زیر توضیحات مختصری درباره از انواع گوناگون قالبهای علمینویسی است.
الف: خبر
داستان های خبری به این منظور نوشته میشوند که رویدادی را که هم اکنون در حال رخ دادن است و یا به تازگی اتفاق افتاده پوشش دهند. آنها معمولا- ولی نه همیشه - کوتاهتراز دیگر انواع داستان هایی است که در مطبوعات و رسانه هامنتشر میشود. این مطالب به گونه ای تنظیم میشوند که معمولا به پرسش های شاخص خبر یعنی، چه کسی، چه چیزی، کی، کجا و چگونه را در یکی دو جمله اول پاسخ دهند. این داستانها معمولا از پاراگرافها و جملات کوتاه تشکیل میشوند. موضوعاتی مانند کنفرانسهای علمی، کشفیات تازه علمی و بیماری های عفونی معمولا موضوع این چنین داستان های خبری هستند.
مثال: یافته های یک قرن برای مصر شناسی
[ http://news.bbc.co.uk/2/hi/middle_east/6244516.stm ]
ب: مقالات فیچر
مقاله های فیچر معمولا نسبت به داستان های خبری دارای عمق بیشتری هستند. یک مقاله فیچر میتواند یک موضوع خبری (رویدادی که هم اکنون در حال وقوع است) را پوشش دهد اما اطلاعات بیشتری در باره آن ارایه داده و زمینه های آن را بررسی میکند. مقالات فیچر همینطور اخبار و وقایعی را که موضوع آن ادامه دارد و یا آنهایی که درجه اولویت پایین تری دارند را نیزپوشش میدهد.
این مطالب معمولا مقدمه ای جذاب دارند که مخاطب را به دام میاندازد و بعد از آن پاراگرافی به شکل هسته اصلی مطلب که بر اصل داستان تمرکز میکند و در ادامه نیز اطلاعات پیش زمینه مطرح میشود. در انتها شاید نتیجه گیری ، یک اوج هیجان انگیز و یا زاویه دیگری که بتواند داستان را تمام کند، بیاید.
مثال: سبز کردن صحرا
[ http://www.unep.org/OurPlanet/imgversn/171/Nadia%20el%20Awady.pdf ]
پ: مصاحبه
اگرچه ما برای مقالات و داستان هایمان به طورمکرر به گفتوگو با کارشناسان ، محققان ، دانشمندان و مردم در خیابانها میپردازیم اما یک گفتوگوی مستقل هم میتواند کانون و گرانیگاه یک مقاله باشد. این دسته از مطالب عموما به شکل پرسش و پاسخ نوشته و تنظیم میشوند اگرچه روش های خلاق دیگری نیز برای نگارش آنها وجود دارد. نکته مهم در این باره این است که توجه خواننده نه تنها باید بر موضوع متمرکز باشد که باید به شخصیت و نظرات مصاحبه شونده نیز پرادخته شود. با چنین مطالبی ما به به خوانندگانمان کمک میکنیم تا تفکرات یک شخص خاص درباره یک موضوع یا بازه وسیعی از موضوعات را بداند. (به درس 3 درباره مصاحبه مراجعه کنید)
مثال:
این یک نمونه از مصاحبه هایی است که به روش پرسش و پاسخ تنظیم شده است
شرک و جستجو برای کامل ترین نمایش انیمیشنها ی 3 بعدی
[ http://www.islamonline.net/servlet/Satellite?c=Article_C&cid=1178724250713&pagename=Zone-English-HealthScience%2FHSELayout ]
ت: سرمقالهها ، نحلیلها ، توضیحات یا نقطه نظرات
به قول دیوید دیکسون، مدیر SciDev هدف از نوشتن یک سرمقاله فراهم آوردن نقطه نظری در باره یک موضوع مورد علاقه است.
یک سرمقاله ممکن است با امضا یا بدون امضا نویسنده منتشر شود. اگر سرمقاله بدون امضا باشد معمولا به این معنی گرفته میشود که مطلب دیدگاه کل نشریه یا وب سایتی است که آن را منتشر کرده است و توسط سردبیر، یا یکی از اعضا تحریریه و به طور خاص و موردی توسط یکی از همکاران ( وبا حمایت سردبیر) نوشته میشود.
اگر یک سرمقاله امضا داشته باشد دیگر به معنی این نیست که این نظر ، دیدگاه کل نشریه یا وب سایت است با وجود این عموما پذیرفته شده است که سرمقاله موقعیت برجسته ای در بین مطالب دیگر نشریه دارد چرا که سردبیر یا همکاران تحریریه که آن را مینویسند و این احساس وجود دارد که نقطه نظر انها نقطه نظری است که مخاطبانشان خواستار و شایسته آن هستند.
یک سرمقاله باید دارای نتیجه گیری شفافی در باره موضوعی که مطرح میکند باشد و در عین حال ساختار منطقی داشته و بر حقایق و استدلال هایی بنا شده باشد که منجر به نتیجه میشود. همچنین در این نوشته میتوان از استدلال نقیض استفاده کرد تا معلوم شود چرا نویسنده با یک نظر مخالف است.
روش های متعددی برای شروع یک سرمقاله وجود دارد. یک گزینه این است که بلافاصله وارد موضوعی شوید که میخواهید در باره آن بحث کنیدو توضیح دهید چرا این موضوع را برای بحث انتخاب کرده اید. برای مثال شاید این موضوع اتفاقی باشد که اخیرا رخ داده است و یا تصمیمی که دولت به تازگی گرفته و آن را ابلاغ کرده است.
یکی دیگر از آاغاز های ممکن برای سرمقاله شروع کردن مطلب با ارایه پیش زمینه ای جذاب برای موضوع است، پیش زمینه ای که میتواند اجتماعی (مانند توضیح چگونگی توسعه ابتلا به بیماری ایدز در کشوری خاص) و یا فرهنگی (مانند مقایسه تاثیر رویدادهای گذشته بر روند توسعه فعلی) باشد.
گزینه سوم برای شروع یک سرمقاله، آغاز کردن آن با نتیجه گیری است. مثلا در اولین جمله نویسنده مینویسد که احساس میکند باید دولت یا سازمانی بین المللی چه رفتاری را در این موقعیت از خود بروز دهند و سپس به ارایه استدلالها پرداخته شود.
ارزش شروع یک سر مقاله به تمایلات نویسنده بستگی دارد و به اینکه او قصد دارد چه تاثیری بر مخاطب خود بگذارد و همچنین توافق های جزیی که در باره میزان تاثیرگذاری هر یک این شروعها در آن رسانه وجود دارد.
ساختار ادامه سرمقاله نیز میتواند به اشکال مختلفی ارایه شود. شاید نویسنده تصمیم بگیرد نظرش را در ابتدای مقاله بیاورد و در بقیه آن استدلال هایی در اثبات نظرش را مطرح کند. و اگر فرصتی بود به نقد استدلال های مخالف بپردازد.
یک روش جایگزین این است که یک استدلال منطقی را پی بگیریم که نتیجه نهایی در آخرین پاراگرفها ظاهر میشود. اما گذشته از همه اینها بهترین ساختار یک سرمقاله آن است که بهتر از بقیه بتواند استدلال شما را موثر تر به مخاطبان منتقل کند.
زمانی که یک سرمقاله مینویسید باید این نکات در مد نظر داشته باشید:
مثالها :
این سرمقاله از دیوید دیکسون از SciDev.Net را ببینید:
آمریکا باید اهداف زیست فناوری مختص خودش را طراحی کند
[ http://www.scidev.net/content/editorials/eng/africa-must-create-its-own-biotechnology-agenda.cfm ]
ث: گزارش های تحقیقی
گزارش های تحقیقی شامل تحقیقات دست اول و سنگینی هستند که در باره یک موضوع خاص صورت گرفته اند. معمولا این گزارشها برای پیدا کردن پاسخ به پرسشی مهم و اغلب بحث برانگیز تهیه میشوند. سوالی مانند این که «آیا واقعا مخازن محلی آب مایع میتواند دلیل رشد گونه خاصی بیماری در یک منطقه را توضیح دهد یا خیر؟» یا اینکه «آیا محققانی که ادعا کرده اند نخستین انسان را شبیه سازی کرده اند راست گفتهاند؟»
در این سبک گزارشها معمولا دانشمندان نقش متخصصانی را بازی میکنند که به روزنامهنگاران برای استخراج حقیقت کمک میکنند و یا اینکه خود آنها میتوانند موضوع اصلی تحقیق باشند. شاید لازم باشد یک روزنامهنگار علمی نظرات دو یا چند دانشمند را در مقابل هم قرار دهد تا بتواند داستانش را روایت کند.
تولید گزارش های تحقیقی معمولا زمان زیادی را به خود اختصاص میدهد چون پیدا کردن افرادی که بتوانند جوابها را در اختیار گزارشگر بگذارند و یا کسانی که باید مورد مصاحبه قرار گیرند زمان بر و دشوار است. شاید هیچ جواب آماده ای برای روزنامهنگاری که به سختی دنبال پاسخی برای پرسش هایش است وجود نداشته باشد. اما کیفیت هر تحقیقی در نهایت و در انتها مشخص خواهد شد برای اطلاعات بیشتر این مقاله را ببینید:
[ http://poynter.blogs.com/narrative/2003/12/do_the_leg_work.html ]
حاصل یک گزارش تحقیقی میتواند در قالب یک مقاله و یا چندین مقاله عمیق منتشر شود. مثال: این نمونه ای از یک مقاله تحقیقی است که در مجله نیچر منتشر شده است و در باره محاکمه 6 کارمند بخش بهداشتی است که متهم به آلوده کردن کودکان به ویروس ایدز در لیبی بوده اند
کمبود مدارک شوکه کننده
[ http://www.nature.com/nature/journal/v443/n7114/full/443888a.html ]
ج: بلاگها:
بلاگها آخرین نوع در حال رواج و اعتیاد آور در نویسندگی علمی است . در بسیاری از سبک های نوشتاری ، از روزنامهنگاران انتظار میرود تا خودشان را از نظرات شخصی ایشان دور نگاه دارند تا نتیجه کارشان عادلانه و منصفانه از کار در بیاید و مطلب نوشته شده آنها در متعادل و بی غرضانه باشد. با وجود این، بلاگها قالبی برای نوشتن برای روزنامهنگاران به وجود آورده است که میتوانند افکار، تجربهها و ماجر جویی های خود را به راحتی در آن منعکس کرده و بنویسند. تقریبا در هر داستانی که یک روزنامهنگار آن را روایت میکند داستان دیگری نیز در پشت آن قرار دارد . برای مثال اگر روزنامهنگاری به افغانستان سفر کند تا پرونده طالبان را بررسی کند قطعا روایت های خواندنی در باره نحوه دسترسی او به اطلاعات مورد نظر و مواردی مانند این وجود دارد. حال اگر سردبیر شما محدودیتی 500 کلمه ای برای شما وضع کرده باشد شما این فرصت را پیدا میکنید تا نسخه کامل تر گزارش را در وبلاگتان پوشش دهید و آنجا آن روایت های ناگفته را بنویسید.
بلاگها معمولا در وب سایت های خاص افراد ارایه میشوند. ضمن اینکه بسیاری از سامانه های رایگانی وجود دراند که به شما امکان نوشتن وبلاگ را میدهند. همچنین روزنامه و مجله ای که شما برای آن کار میکنید احتمالا بخش ویژه ای در وب سایتش دارد که مخصوص وبلاگ خبرنگارانش است، اگر شما هم چنین داستانی در پشت داستان منتشره دارید با سردبیرتان در باهر آن صحبت کنید تا در این بخش منتشر شود.
مثال: برای مثال به این وبلاگ که دبورا بلوم نویسنده علمی برنده جایزه پلیتزر آن را مینویسد نگاه کنید
http://www.huffingtonpost.com/deborah-blum
هرچه سبک های بیشتری از نویسندگی علمی را تجربه کنید بازار خود را توسعه داده اید اما مطمئن شوید که در عین حال سبک خاص خودتان را نیز توسعه میدهید.