میزگردی با حضور محمود مختاریان و اسماعیل عباسی
اشاره: عاطفه دانشکهن- بررسی سیر تکاملی فتوژورنالیسم عنوان پنجمین نشست علمی، تخصصی دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها بود که با حضور محمود مختاریان مدرس دانشگاه و از پیش کستوان صاحب نظر در زمینه گرافیک و عکاسی و اسماعیل عباسی مدرس دانشگا و مولف و مترجم کتابهای عکاسی برگزار شد. آنچه در ادامه میآید گزیدهای از مباحث این نشست علمی، تخصصی است.
***
کارکرد عکس، همه یا هیچ
محمود مختاریان در ابتدا با اشاره به سیر تحول رسانهها از صنعت نشر و مطبوعات تا رادیو، تلویزیون، ماهوارهها و اینتر نت در تعریف رسانه گفت: رسانه آن چیزی است که قدرت تکثیر دارد و عکس نیز یک رسانه مستقل است چرا که قدرت تکثیر دارد. عکسها جهان را عوض میکنند. عکس یک رسانه مستقل دارای زبان بینالمللی است که جایگاه و نقش ویژهای دارد و در دنیا شناخته شده است. عکس خاصیت سرگرمیسازی دارد و تصاویر در همه جای جهان جنبه رابطهسازی دارند. علاوه براین عکس ویترین خبر است. ما باید به قدرت آن توجه کنیم، اگر خبر راوی نوشتاری است، عکس شاهد دیداری آن است. نشریات ما باید 80 درصد دیداری باشند. ما باید بدانیم چطور خواندنی و چگونه دیدنی شویم. به عنوان مثال 60 درصد مخاطبان در آمریکا از طریق تصویر به خواندن مطالب روی میآورند و ما میدانیم زبان تصویر از زبان کلام هزاران بار برتر است.
اما برخلاف مختاریان، اسماعیل عباسی، میهمان دیگر این نشست چنین نقش گسترده و مطلقی برای عکس قائل نیست و اظهار داشت: من به این مسئله که عکس گویای همه چیز است اعتقاد راسخ ندارم به این دلیل که ضرورت به وجودآمدن مالتیمدیا ناشی از این است که عکس چهار حس دیگر انسان را تحت تأثیر خود قرار نمیدهد. همچنین اگر همه نکات از طریق عکس منتقل میشد دیگر لازم نبود ما سراغ زیرنویس برویم. با این وجود عکس یکی از نقشهای اساسی را در اطلاعرسانی ایفا میکند، اما تحولی که در این عرصه رخ داده این است که عکاسی دیگر صرفاً در اختیار متخصصان نیست. در سی. ان. ان قبل از این که خبرنگار عکسها را ارسال کند، مردم عکسها را ارسال میکنند، عکاسی از حالت سنتی خارج شده و همه وارد این حیطه شدهاند.
جایگاه عکس درمطبوعات ایران
جایگاه عکس و عکاسی در رسانه های ایران موضوع دیگری بود که در این نشست مورد برسی قرار گرفت. در این زمینه مختاریان گفت: این که چرا از قدرت تصویر در رسانه های ایران در جهت انتقال پیام استفاده نمیشود، به دید مدیر مسئول برمیگردد. از 10 عکاس برتر جهان 3 نفر آنها ایرانیاند. اما متأسفانه در ایران مدیران ارشد ما به این رسانه توجه نمیکنند. سردبیر نشنال جئوگرافی که نشریه ویژه طبیعت است و در 6 نقطه جهان چاپ میشود میگفت: ما برای یک گزارش 4 صفحهای در این نشریه 36 تا 40 هزار عکس میبینیم. ولی در ایران عموم سردبیران ما سواد بصری ندارند و به شناخت و ارزشگذاری و ویرایش عکس آگاهی ندارند.
این مدرس دانشگاه درادامه پیامد های ضعف سواد بصری دست اندکاران رسانه های ایران را چنین برشمرد: عدم وجود دید عکاسانه به این رسانه آسیب میزند. ما در عصر رسانههای تصویری هستیم و باید با زبان تصویر حرف بزنیم.اگر در رسانه بلد نیستیم از تصویر استفاده کنیم، باید فکری به حال خودمان بکنیم. ما بر اساس نگاه مخاطبان تولید رسانهای نداریم و اگر اینگونه بود نباید فارسی وان شبکه اول در بین مخاطبان میشد.
اسماعیل عباسی نیز در این مورد اظهار داشت: سردبیران ما در اغلب نشریات بیشتر مدافع قلم هستند و به ارزش تصویر توجه نمیکنند. آموزش ما راه خودش را میرود و مشکل در مدیریتهاست. برخی سردبیران ما علاوه بر این که سواد بصری ندارند، سردبیری را نیز بلد نیستند. در برخی نشریات برای بخشی از خبرهای مربوط به شهرستانها روابط عمومی سازمانی در آن شهرستان عکس میفرستد و نشریه عکاس مستقل ندارد. بیشتر از آن که انرژی در بخش آموزش صرف شود، باید مدیران و سردبیران توجیه شوند. یا اگر قرار است آنها صرفاً نقش ناظر را ایفا کنند حداقل مشاورانی داشته باشند که مسائل مربوط به تصویر لحاظ شود.
عکاسان خبری بر سر دوراهی
مشکلات ناشی ار سردرگمی و بلاتکلیفی عکاسان خبری موضوع دیگری مورد بررسی در این نشست بود. عباسی در این زمینه با اشاره به این که عکاسان خبری در کشور ما دچار نوعی دوگانگی هستند، تصریح کرد: این عکاسان تکلیف خود را بین هنرمندبودن و عکاس خبری بودن نمیدانند. در عکسهای خبری زلزله سونامی مشخص بود که عکاسان به جای این که بیشتر به جنبه خبری توجه کنند و به جای توصیف در عکس به دنبال تفسیر در آن باشند، بیشتر به دنبال برخوردهای هنری و مفهومی بودهاند. عکاسان به جای این که پاسخگوی مخاطب باشند بیشتر سئوال مطرح میکنند و به ترکیببندی اهمیت میدهند تا اینکه نگاه عمیقی داشته باشند.
مختاریان در بیان کاستیهای عکاسی خبریدر کشور ما گفت: بیشتر مشکل این است که مدیران نمیدانند از عکاس دقیقاً چه میخواهند؟ پروژههای عکاسی هزینهبر هستند و چون برای آنها هزینه نمیشود، پروژههای موفقی نیستند. در گزارشهای خبری، عکسها زیرنویس و خط و ربط ندارند. به عنوان مثال اشپیگل دو هفته پیش عکسهایی را افشا کرد که نشان میداد آمریکاییها بدن افغانیها را با کاترمثله کرده بودند. در حالیکه در ایران در مورد وضعیت افغانستان فقط یکی از روزنامهها عکس کوچکی از مراسم ازدواج دختران 8 ساله ای که بدون اختیار آنها را در افغانستان به ازدواج افراد مسن درمیآورند، چاپ کرده بود. 5 میلیون ازدواج به این صورت در افغانستان شکل گرفته است.