بررسی علل گرایش به سه فیلم برتر سیوششمین جشنواره فیلم فجر از نگاه مردم
پس از انقلاب اسلامی از سال 1361 جشنواره فیلم فجر به مهمترین رویداد رقابتی سینمایی ایران بدل گردید و بخش انتخاب برترین اثر از نگاه مردم، که اولین بار در جشنواره شانزدهم(1376) تعریف شد، بازنمایی کننده اهمیت مخاطب در سنجش برترین آثار سینمایی ایران شد.
در این مقاله تلاش میشود علل گرایش مخاطبان جشنواره فیلم فجر به برترین آثار سینمایی ایران از نگاه مردم در سیوششمین دوره آن (1396) کشف شود و مورد تحلیل قرار گیرد.
چکیده:
در این مقاله تلاش میشود علل گرایش مخاطبان جشنواره فیلم فجر به برترین آثار سینمایی ایران از نگاه مردم در سیوششمین دوره آن (1396) کشف شود و مورد تحلیل قرار گیرد. برای رسیدن به این مقصود از روش مصاحبه کیفی ساختاریافته و روش نمونهگیری هدفمند (انتخابی) استفاده شده است. در دو روز آخر برگزاری جشنواره با 62 نفر از مخاطبان در پردیسهای مختلف سینمایی تهران مصاحبه شد. سه فیلمی که بیش از سایر آثار مورد توجه پاسخگویان قرار گرفته بود، عبارت بودند از: مغزهای کوچک زنگزده (19 بار انتخاب توسط مخاطبان)، به وقت شام (18 بار انتخاب توسط مخاطبان)، بمب؛ یک عاشقانه (6 بار انتخاب توسط مخاطبان). پس از تحلیل یافتههای به دست آمده از مصاحبهها، عوامل ساخت فیلم، سوژه و موضوع، ژانر و بازنمایی موفق واقعیتهای جامعه به عنوان چهار علت نهایی گرایش مردم نسبت به اثر برتر از دید آنها شناسایی شد.
واژگان کلیدی: جشنواره فیلم فجر، مخاطب، گرایش، مصاحبه ساختاریافته
***
مقدمه:
یکی از سیاستگذاریهایی که بعد از انقلاب اسلامی صورت گرفت و منجر به رقابتی شدن عرصه سینما در فضای فرهنگی کشور شد، جشنواره فیلم فجر بود. از سال 1361 همه ساله معاونت سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی جشنواره فیلم فجر را برگزار میکند. این سیاست نشاندهنده درک سینما به عنوان رسانهای تاثیرگذار در جامعه است. در کنار تاثیرگذاری و جذابیتهای این رسانه، سینما عاملی مهم برای شناخت و تحلیل ذائقه و مصرف فرهنگی جامعه ایران محسوب میشود. به این ترتیب جشنواره فیلم فجر هر سال فرصتی مناسب برای اندیشمندان حوزه فرهنگ و ارتباطات فراهم میآورد تا بتوانند هم به درک فرایند مصرف فرهنگی در جامعه ایران بپردازند و هم مخاطبشناسی این جشنواره را مدنظر قرار دهند. این فرایند میتواند به شکلگیری رابطهای دوسویه بین رسانه (و تمام عوامل مرتبط به آن از مسائل فنی و محتوایی گرفته تا هنرمندان و مسئولان) و مخاطب گردد.
واژه مخاطب مدتها است که در فرایند ارتباط جمعی اصطلاحی رایج برای اشاره به دریافت کنندگان در مدل ساده خطیِ ارتباط، شامل فرستنده-پیام-گیرنده تبدیل شده است. مخاطب بهطور ساده به خوانندگان، بینندگان و شنوندگان یکی از کانالهای رسانهای یا هر محتوا و نمایشی اشاره دارد. سینما اولین مخاطب جمعی واقعی را ایجاد کرد چرا که امکان دریافت گسترده پیامها یا اجراهای یکسان را فراهم نمود (مک کوایل، 1388).
درک مخاطب یک فیلم سینمایی به عنوان اثری تا حدودی به زمینههای فرهنگی یک جامعه مرتبط است. در واقع آثار هنری را عمدتاً به زمینههای فرهنگی تولید آنها ربط دادهاند و نه صراحتاً به زمینههای تولیدشان (انگلیس و هاگسون، 1396: 52). زمینههای فرهنگی طیف گستردهای از مفاهیم را در برمیگیرد (ریشههای تاریخی، مذهب، قومیت، جنسیت، میزان توسعهیافتگی شهری، درآمد، تحصیلات، طبقه و ...) که هر یک به نوبه خود عاملی تاثیرگذار در درک مخاطب از یک فیلم خواهد بود. همانطور که بوردیو معتقد بود عوامل اجتماعی، تاریخی و اقتصادی بر شیوه دریافت و مصرف فراوردههای هنر مؤثر است. این دو گزاره اخیر را میتوان در نظریه ساخت اجتماعی واقعیت برگر و لاکمن نیز مشاهده کرد. نظریه ساخت اجتماعی واقعیت، تصور و درک مخاطب از دنیای پیرامون را حاصل ترکیب ساخت اجتماعی معنا و معنای حاصل از تجربه شخصی مخاطب میداند (مهدیزاده، 1391). نتیجه این نظریه را میتوان در آرای استوارت هال یافت. او معتقد بود آنچه مخاطب دریافت و رمزگشایی میکند به طور قطع آنچه فرستنده رمزگذاری کرده است، نیست. بر اساس نظر هال امکان قرائتهای متفاوت از یک متن رسانهای وجود دارد.
بهرغم ظهور حوزههای نظری و روشی جدید در ادبیات سینماپژوهی ایران از جمله تحلیل گفتمان، نشانهشناسی، تحلیل روایت و بینامتنیت؛ مخاطبشناسی همچنان از اهمیت بسزایی برخوردار است. یکی از نظریههایی که همچنان در متون پژوهش ارتباطات کاربرد دارد، نظریه استفاده و خشنودی کاتز نام دارد که در آن بر نیازها و انگیزههای مخاطب در استفاده از رسانهها تاکید میشود و ارزشها، علائق و نقش اجتماعی مخاطبان را عاملی مهم در انتخاب و استفاده از رسانه بهشمار میآورد.
سینما یک متن رسانهای است که خود یک رمزگان نیز محسوب میشود و انتخابش توسط مخاطبان نشانهای دلالتگر و قابل تفسیر است (سجودی، 1393). اقبال مردم به یک فیلم سینمایی بازنماینده گرایشهای فکری و ذائقه مصرف فرهنگی آنان است، بنابراین مخاطبان سینمای ایران و گرایشهای آنان نشاندهنده یکی از بخشهای مصرف فرهنگی جامعه محسوب میشود.
در این مقاله بر آن شدیم علل گرایش مخاطبان سیوششمین دوره جشنواره فیلم فجر به برترین آثار سینمایی ایران از نگاه مردم را کشف و تحلیل کنیم. برای رسیدن به این مقصود از روش مصاحبه کیفی ساختاریافته استفاده شد. مصاحبه کیفی ایجاب میکند که مصاحبهگر آزادانه علائق و تجربیات مصاحبهشونده را جویا شود. در واقع انواع مصاحبه کیفی گفتگویی هدفمند به حساب میآیند (لیندلف، 1388). برای انتخاب نمونه در این پژوهش، از روش نمونهگیری هدفمند (انتخابی) استفاده شد. «بیشتر شیوههای نمونهگیری در روشهای پژوهش کیفی، مبتنی بر احتمالات تصادفی که در آن همه آحاد جامعه برای انتخاب شدن شانسی برابر و مستقل دارند، نیستند» (لیندلف و تیلور، 1388: 173). در واقع نمونهها در روش کیفی بر اساس اهداف پژوهش انتخاب میشوند. نمونه گیری هدفمند عبارت است از «گزینش واحدهایی خاص مبتنی بر هدفهای خاص مرتبط با پاسخ به سوالهای خاص تحقیق» (محمدپور، 1388: 140). در این روش، نمونهگیری تا زمانی که اشباع نظری ایجاد شود ادامه دارد.
در دو روز آخر برگزاری جشنواره فیلم فجر با 62 نفر از مخاطبان در پردیسهای مختلف سینمایی تهران مصاحبه شد. سه فیلمی که بیش از سایر آثار مورد توجه پاسخگویان قرار گرفته بود، عبارت بودند از: مغزهای کوچک زنگزده (19 بار انتخاب توسط مخاطبان)، به وقت شام (18 بار انتخاب توسط مخاطبان)، بمب یک عاشقانه (6 بار انتخاب توسط مخاطبان). بر اساس نتایج نهایی آرای مردمی، طبق اعلام دبیرخانه سیوششمین جشنواره فیلم فجر در روز 21 بهمن 96، پنج فیلم نهایی برتر از نگاه تماشاگران معرفی شدند که سه فیلم مذکور نیز در آن میان حضور داشتند.
در ادامه به بررسی علل گرایش مصاحبهشوندگان این مقاله به فیلم برتر مدنظرشان که در لیست نهایی نامزدهای دریافت جایزه بهترین فیلم از نگاه مردم نیز قرار گرفت پرداخته میشود.
1. مغزهای کوچک زنگزده
فیلم مغزهای کوچک زنگزده یکی از محبوبترین فیلمهای این دوره از جشنواره فیلم فجر بود که در روند مصاحبه با مخاطبان جشنواره نیز بیشترین طرفدار (19 مورد مصاحبهشونده) را داشت.
بر اساس نتایج حاصل از پاسخهای مصاحبهشوندگان، دلایل برتری فیلم مغزهای کوچک زنگزده را میتوان در مقولات زیر دستهبندی کرد:
در یکی از سوالات مصاحبه از مخاطب درخواست شده بود مهمترین عامل در انتخاب فیلم به عنوان اثر برتر را بیان کند. بر اساس نتایج حاصل از مصاحبهها، کارگردان در اولویت انتخاب قرار داشت. به این ترتیب مخاطب با آگاهی از عملکرد و پیشینه کارگردان، اثر را برای تماشا انتخاب کرده و در نهایت از عملکرد کارگردان راضی و به همین علّت فیلم را به عنوان اثر برتر انتخاب کرده بود. بعد از کارگردان، بازیگران بخصوص عملکرد نوید محمدزاده و در مرحله بعد موضوع فیلم و فیلمنامه آن، عناصر مهم دیگری بودند که در انتخاب این فیلم توسط مخاطب تاثیر داشتند.
در بخشی از مصاحبه، از پاسخگویان درخواست شد در صورت تماشای کارهای قبلی کارگردان یا بازیگران عوامل برتری این فیلم نسبت به آنها را بیان کنند. نتایج حاصل از یافتهها را میتوان ذیل دو مقوله زیر دستهبندی کرد:
تأثیر تبلیغات
برای تشویق یا ترغیب مخاطب برای تماشای یک فیلم در جشنواره عناصر تبلیغاتی زیادی وجود دارد. از تبلیغات رسمی گرفته تا نظر منتقدان و حتی دوستان میتواند عاملی برای تماشای فیلم و در نهایت علاقهمندی به یک اثر باشد. بر اساس یافتههای این پژوهش، بیشتر مخاطبان این فیلم از طریق تبلیغات صورت گرفته در کانالهای تلگرامی اقدام به تماشای این فیلم کردهاند. نظر کارشناسان و منتقدان سینمایی (که بسیاری از آنها از طریق استفاده از همین شبکههای مجازی نظرات خود را به مخاطبان ارائه میکنند) و دوستان افراد مصاحبهشونده دو عامل دیگری بود که منجر به ترغیب مخاطب برای دیدن فیلم در جشنواره شد.
علاقهمندی ژانری
در بخش دیگری از مصاحبه، از مصاحبهشونده پیرامون علاقه به ژانر خاص و نزدیکی آن به فیلم برتر سوال شد. نتایج حاصل در دو مقوله کلی قابل دستهبندی است:
بازنمایی حوادث و واقعیتهای جامعه ایران
فصل مشترک پاسخ مصاحبهشوندگانی که فیلم مغزهای کوچک زنگزده را به عنوان اثر برتر انتخاب کردهاند، پیرامون سوال «این فیلم کدام جنبه حوادث و واقعیتهای جامعه ایران را به خوبی بازنمایی کرده است؟» در یک مقوله میگنجد: بازنمایی معضلات و دغدغههای جامعه ایران. فقر، اختلاف شدید طبقاتی، گسترش آسیبهای اجتماعی، حاشیهنشینی، اعتیاد و تولید مخدرهای صنعتی و در نهایت آداب سنتی و رفتارهای به اصطلاح ناموسپرستانه که منجر به ناهنجاری اجتماعی میشود از جمله مواردی است که بینندگان این فیلم به آن اشاره کردهاند.
برای مثال یکی از مصاحبهشوندگان گفت: «فیلم مغزهای کوچک زنگ زده فقر را نشان داده که از فقر به آن شکل از زندگی کردن در کپرنشینهای پایین شهر تهران میرسیم. فقر باعث میشود خانواده به فروشنده مواد مخدر تبدیل شود و بعد بچههایی که در این خانواده به دنیا میآیند تصویرشان از زندگی به این شکل است و فکر میکنند سهمشان از زندگی همین است و باعث میشود آنها نیز به همین ترتیب تربیت شوند و راه خانواده خود را پیش ببرند که همیشه یا شلیک گلوله بالای سرشان باشد یا فرار از پلیس. در نهایت این فیلم جامعه این چنینی را به خوبی بازنمایی کرده است (مرد، 48 ساله)».
بازنمایی یکی از طبقات محروم جامعه ایران در این فیلم توجه مخاطبان را به خود جلب کرده است. یکی از مصاحبهشوندگان در اینباره میگوید:
«لایههای زیرین جامعه ما که خیلی هم برای ما آشنا نیست -حداقل برای اکثر مردم- میتوانند تأثیرگذار باشند به همین دلیل اگر بخواهیم از دریچه جامعهشناسی به آن نگاه کنیم این فیلمِ قابل تأملی در بحث طبقات و ریشههای آن است (مرد،33 ساله).
تماشای فیلم در جشنواره
پس از تحلیل یافتههای به دست آمده از مصاحبه با مخاطبانی که فیلم مغزهای کوچک زنگزده را به عنوان اثر برتر انتخاب کرده بودند دو مقوله برای علت تماشای این اثر در فرصت جشنواره فیلم فجر در ادامه آورده میشود:
«به عقیده من فیلمی که در جشنواره فجر نمایش داده میشود با اکران عمومی که با فاصله زمانی هم انجام میگیرد کمی فرق دارد چرا که من فضا و حس و حال جشنواره را دوست دارم. جشنواره فیلم فجر زحمت یک سال سینمای ایران است و یک هیجانی به دنبال دارد (زن، 27 ساله)».
جمعبندی
از مجموعه دلایل گرایش مخاطب به فیلم مغزهای کوچک زنگزده، میتوان به عملکرد خوب عوامل پشت دوربین بهخصوص کارگردان، طراح صحنه و لباس، فیلمبردار و آهنگساز و بازی خوب بازیگران اشاره کرد. از دیگر عوامل گرایش مخاطبان به این اثر، سوژه واقعگرا، مناسب و جذاب بود که منجر به جذب تماشاگران شد. این فیلم که جدیدترین اثر هومن سیدی است از نظر بسیاری از مصاحبهشوندگان نسبت به آثار پیشین او برتری فنی و محتوایی داشت و نزدیکی محتوایی این فیلم به ژانر مورد علاقه آنها از دیگر دلایل گرایش مخاطب به فیلم مغزهای کوچک زنگزده بود.
2.به وقت شام
یکی از رقبای اصلی فیلم مغزهای کوچک زنگزده در بخش آراء مردمی، فیلم به وقت شام بود که به فهرست پنج اثر برتر نهایی از دید مردم نیز راه یافت. این فیلم در نمونه این پژوهش نیز با 18 نظر موافق در میان مصاحبهشوندگان به عنوان دومین فیلم برتر از نگاه مخاطبان انتخاب گردید.
علت برتری اثر نسبت به سایر آثار
بر اساس نتایج حاصل از پاسخهای مصاحبهشوندگان، دلایل برتری فیلم «به وقت شام» را میتوان در مقولات زیر دستهبندی کرد:
از نظر مخاطبان جذابیتهای فیلم به وقت شام، در اولویت اول کارگردان اثر است و سپس موضوع و فیلمنامه آن. این نشاندهنده اهمیت سینمای ابراهیم حاتمیکیا برای علاقهمندان به اوست که به کارگردانی، قلم و موضوع مورد نظر او علاقهمند هستند و آن را پیگیری میکنند.
اکثر طرفداران او فیلم به وقت شام را نسبت به کارهای حاتمیکیا در چند سال گذشته برتر میدانند که این برتری در دو مقوله زیر صورتبندی شده است:
در میان همه عوامل تبلیغاتی برای تماشای فیلم در جشنواره، مصاحبهشوندگانی که این فیلم را انتخاب کردهاند، بیشتر از محتوای کسب کرده از فضای مجازی بهره بردهاند و با تماشای تیزر یا بخشهایی از مصاحبه عوامل فیلم یا منتقدان که در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشته شده است، ترغیب به تماشای فیلم شدهاند. نظر «دوستان و خانواده» و «کارشناسان و منتقدان سینمایی» دو عامل موثر دیگری بود که مخاطبان را به تماشای این فیلم کشانده است.
مصاحبهشوندگانی که به وقت شام را به عنوان فیلم برتر جشنواره انتخاب کردهاند، یا علاقه ژانری ندارند و صرفا فیلم را بر اساس موضوع یا کارگردان فیلم تماشا کردهاند یا بر اساس نزدیکی این فیلم به علاقه آنها به ژانر هیجانی(اکشن) به تماشای فیلم گرایش پیدا کردهاند و همین موضوع عاملی برای انتخاب فیلم به عنوان اثر برتر بود.
پاسخهای مخاطبان فیلم به وقت شام به پرسش «این فیلم کدام جنبه از حوادث و واقعیتهای جامعه ایران را به خوبی بازنمایی کرده است؟» را میتوان در سه مقوله زیر دستهبندی کرد:
نقطه ضعف
پاسخهای مخاطبان فیلم به وقت شام به سوال «چرا برای تماشای فیلم به جشنواره فیلم فجر میروید؟» را میتوان در بخشهای زیر تحلیل کرد:
در مجموع میتوان دلایل گرایش اصلی مخاطبان به فیلم به وقت شام را در سه محور جمعبندی کرد: 1. ابراهیم حاتمیکیا؛ بر اساس یافتههای حاصل از مصاحبه، بیشتر مخاطبان به دنبال آن بودند که ببینند حاتمیکیا چه ساخته است. چرا که طرفدار آثار او در سینمای ایران هستند و کارگردانی و نویسندگی او در این اثر را عامل برتری آن نسبت به سایر آثار حاضر در جشنواره دانستهاند. 2. سوژه؛ داعش و بازنمایی آن در این فیلم برای مخاطبان اثر جذابیت دارد؛ چرا که موضوع را بهروز و جذاب میدانند و برای تماشای این اثر ترغیب شدهاند و در نهایت 3. ژانر هیجانی (اکشن): ضرورت اصلی ژانر هیجانی موضوع و جلوههای ویژه آن است. برای مخاطب ایرانی که تشنه فیلمهای هیجانی است فیلمی که موضوع جنگ با داعش را همراه با ترفندهای گوناگون بصری بازنمایی کرده جذاب به حساب میآید، به همین دلیل به این فیلم گرایش دارد.
3. بمب یک عاشقانه
فیلم بمب: یک عاشقانه یکی دیگر از پنج فیلمی بود که به فهرست نهایی برترین آثار از نگاه مخاطبان راه یافت. تعداد شش نفر از مصاحبهشوندگان، این فیلم را به عنوان برترین اثر جشنواره انتخاب کردند که در بین جمعیت نمونه جایگاه سوم را کسب کرد.
بر اساس نتایج حاصل از مصاحبهها سه علت اصلی برتری این فیلم نسبت به سایر آثار را میتوان چنین برشمرد:
بر اساس نتایج حاصل از مصاحبهها موضوع فیلمنامه عامل اصلی گرایش به فیلم در نظر گرفته شده و بعد از آن کارگردان و بازیگران از نظر مصاحبهشوندگان از درجه اهمیت بیشتری برای انتخاب به عنوان اثر برتر برخوردار بودهاند.
در بخشی از مصاحبه از مخاطبان این فیلم پرسیده شد در صورت تماشای آثار پیشین کارگردان آیا تفاوت و برتری خاصی در این فیلم مشاهده کردهاند. جمعبندی نظر افرادی که رای به برتری این فیلم نسبت به سایر فیلمهای معادی دادهاند را میتوان به این صورت خلاصه کرد که تجربه ژانرها و سبکهای متفاوت میتواند عاملی برای رشد پیمان معادی در عرصه کارگردانی باشد.
در بین عناصری که ترغیبکننده مخاطب برای تماشای این فیلم بوده است، شبکههای اجتماعی (بخصوص شبکههایی که بازنمایی کننده مصاحبههای عناصر فیلم و منتقدان بود)، و در مرحله بعد خانواده، دوستان، کارشناسان و منتقدان تاثیر بیشتری برای انگیزش مخاطب برای تماشای فیلم داشتهاند.
مصاحبهشوندگانی که به این فیلم رای داده بودند به ژانری مشخص علاقه داشتند و این فیلم را نزدیک به سلیقه ژانری خود میدانستند. اشارههای مخاطبان این فیلم به ژانر را میتوان در دو مقوله خلاصه کرد: 1-ژانر درام و اجتماعی و 2-دفاع مقدس.
بازنمایی واقعیت
پاسخهای مربوط به پرسش «این فیلم کدام جنبه حوادث و واقعیتهای جامعه ایران را به خوبی بازنمایی کرده است؟»، را میتوان در ذیل سه مقوله دستهبندی کرد:
در عین نقاط مثبت فیلم از نظر مخاطبان، بیشتر مصاحبهشوندگانی که این فیلم را پسندیدهاند، نقدهایی دارند که میتوان به مشکل در جمعبندی پایانی فیلم و تصنعی بودن برخی از دیالوگها اشاره کرد. (برای مثال: «به نظر من این فیلم پایانبندی خوبی نداشت. اگر ١٠ دقیقه اخر فیلم طور دیگری جمع میشد خیلی بهتر بود» (زن، 32 ساله).
مصاحبه شوندگانی که فیلم را پسندیدهاند در پاسخ به پرسش «چرا برای تماشای فیلم به جشنواره فیلم فجر میروید؟» بیشتر دو دلیل عمده را بیان کردند:
توجه به ژانر درام با زمینههای طنز و دفاع مقدس در کنار بازی خوب برخی از بازیگران فیلم یکی از دلایل گرایش مخاطبان به این فیلم بوده است. نگاه متفاوتی که معادی نسبت به آثار پیشینش بر فضای فیلم حاکم کرده عامل دیگر جذابیت این اثر برای تماشاگرانی است که این فیلم را به عنوان اثر برتر انتخاب کردهاند. بازنمایی نوستالژیهای زمان جنگ از خانواده و نظام خانوادگی و روابط انسانی ایرانیان در طول جنگ تحمیلی عامل مهم دیگری بهشمار میآید که منجر به گرایش مخاطب به این اثر شده است.
نتیجهگیری و جمعبندی نهایی
در این مقاله تلاش شد تا با تکیه بر نگرش مخاطبان به فیلمهای جشنواره، علل گرایش مخاطبان به آثار برتر از نگاه مردم کشف و تحلیل شود. به این ترتیب سه فیلمی که در طول جمعآوری مصاحبهها بیشترین اقبال را داشتند انتخاب و بررسی شدند که نتایج آنها ذیل تیترهای بالا (مغزهای کوچک زنگزده، به وقت شام، بمب: یک عاشقانه) آورده شد و در بخش پایانی علل گرایش مخاطب به آن اثر تحلیل گردید.
در پایان اگر بخواهیم فهرستی از تمام ویژگیهای این فیلمها تهیه کنیم، به موارد زیر خواهیم رسید:
1- عوامل ساخت فیلم؛ شامل کارگردان، نویسنده، بازیگر، آهنگساز، طراحی صحنه و لباس، جلوههای ویژه و فیلمبردار مواردی است که برای مخاطب فعال در طول جشنواره فاکتوری مهم برای گرایش به یک فیلم محسوب میشود.
2- سوژه و موضوع؛ توجه به سوژههای جدید و تازه، در کنار پرداخت به موضوعهای واقعی و ملموس امری مهم برای انتخاب آثار برتر از دید مخاطبان است.
3- ژانر؛ مخاطبان سینمای ایران تشنه تماشای فیلم در ژانر هیجانی هستند و از سویی دیگر به دنبال طنز از نگاهی تازه میگردند و همچنان ژانر اجتماعی را تعقیب میکنند. به این ترتیب فیلمهایی در جشنواره که در ژانرهای مذکور توانستهاند فیلم قابل قبولی باشند در زمره آثار برتر از نگاه مخاطبان نیز قرار گرفتهاند.
4- بازنمایی موفق واقعیتهای جامعه؛ فصل مشترک آثار منتخب، بازنمایی آنها از مسائل روز جامعه بود. بازنمایی معضلات و آسیبهای اجتماعی تا پرداخت به مسائل امنیتی و نظامی دایره توجه مخاطب را تشکیل داده است. حتی فیلمی که پرداختی نوستالژیک به واقعیتهای گذشته جامعه ایران داشته است نیز از نظر مخاطبان در طیف آثار موفق بهشمار میآید.
در پایان توجه به سه نکته در تحلیل گرایشسنجی مخاطب، خالی از لطف نیست:
1- فضای مجازی، گروههای دوستی و خانواده به همراه کارشناسان و منتقدان سینمایی، سه فاکتور اصلی ترغیب و تبلیغ فیلم در جشنواره فجر بهحساب میآیند.
2- تشنگی مخاطب ایرانی برای تماشای فیلم در ژانرهای متنوع (از جمله هیجانی) امری است که باید مورد توجه فیلمسازان ایرانی قرار بگیرد.
3- سانسور، ممیزی بخشهایی از فیلم یا عدم اکران آن بعد از جشنواره از نگرانیهای اصلی مخاطبانی است که تنها جشنواره فیلم فجر را فرصتی مناسب برای تماشای فیلمهای متنوع ایران میدانند.
منابع:
1. انگلیس، دیوید و هاگسون، جان ( 1396) جامعهشناسی هنر، ترجمه جمال محمدی، تهران: انتشارات نی، چاپ دوم.
2. سجودی، فرزان (1393) نشانه شناسی کاربردی، تهران: انتشارات علم، چاپ سوم.
3. لیندلف، تامس و تیلور، برایان (1388) روشهای تحقیق کیفی در علوم ارتباطات، ترجمه عبدالله گیویان، تهران: انتشارات همشهری، چاپ اول.
4. محمدپور،احمد (1388) نمونه گیری در تحقیقات کیفی سنخها و روشها، فصلنامه علمیپژوهشی علوم تربیتی (صص131-164) شماره 88.
5. مک کوایل، دنیس (1388) مخاطبشناسی، ترجمه مهدی منتظرقایم، تهران: انتشارات مرکز توسعه رسانه، چاپ اول.
6. مهدیزاده، سید محمد (1391) نظریه رسانه اندیشههای رایج و دیدگاههای انتقادی، تهران: انتشارات همشهری، چاپ دوم.