در دنیای امروز با پیشرفت روزافزون شبکههای اجتماعی و افزایش منابع اطلاعاتی، عبارت «اخبار جعلی» بیانگر یکی از چالشهای اصلی پیش روی روزنامهنگارانی است که با مخاطبی روبرو هستند که ایمان خود را نسبت به کار روزنامهنگاری از دست داده است...
مقالهی پیش رو، ترجمه و تلخیصی از مقالهی 'نیک ریچاردسون' روزنامهنگار و نویسنده است. او بیش از 30 سال روزنامهنگاری کرده و سرپرست آموزش ویراستاری در 'News Corp Australia' بوده است. نیک ریچاردسون در دانشگاه RMIT و دانشگاه موناش روزنامهنگاری تدریس کرده و همچنین استاد روزنامه نگاری در دانشگاه LaTrobe است.
***
در دنیای امروز با پیشرفت روزافزون شبکههای اجتماعی و افزایش منابع اطلاعاتی، عبارت «اخبار جعلی» بیانگر یکی از چالشهای اصلی پیش روی روزنامهنگارانی است که با مخاطبی روبرو هستند که ایمان خود را نسبت به کار روزنامهنگاری از دست داده است.
نقش سنتی رکن چهارم دموکراسی، مسئولیت اطلاعرسانی و پاسخگو نگه داشتن افراد در قدرت، اکنون در حدی تضعیف شده است که به نظر میرسد «صحت» و «حقیقت» مفاهیمی قابل انعطاف در دستان دولتها هستند.
اکنون یکی از معضلاتی که اساتید روزنامهنگاری با آن روبرو هستند این است که در کلاس درس نه تنها باید به آموزش نکاتی چون گزارش دقیق و رعایت تعادل در کار خبری بپردازند بلکه متعهد شدن به صحت خبر و تایید آن از سوی منابع معتبر را نیز باید به عنوان مهارتهای بنیادین روزنامهنگاری برای حفظ اعتبار شغلی آموزش دهند.
مقدمه
قبل از انتخابات ریاست جمهوری 2016 آمریکا، در 48 ساعت مانده به آغاز رای گیری، داستانی درباره جنگ داخلی در صورت رییس جمهور شدن هیلاری کلینتون در صفحات فیسبوک دست به دست شد. همچنین خبر دیگری مبنی بر این که پاپ فرانسیس نامزد جمهوری خواهان یعنی دونالد ترامپ را تایید کرده است و همینطور خبری دربارهی اینکه باراک اوباما رییس جمهور آمریکا متولد کنیا است در فضای مجازی منتشر شد که هیچ یک درست نبود. جالب این بود که داستان تایید نامزد جمهوریخواهان توسط پاپ، 868 هزار بار در فیسبوک باز نشر شده بود در حالیکه خبر اصلاح شدهی آن، تنها 33 هزار بار بازنشر شد. (بنتون، 2016)
انتشار این اخبار جعلی صرفا به ایالات متحده محدود نمیشد، بلکه پدیدهای جهانی بود که بعدها روزنامهنگاران تحقیقی دریافتند که بخش عمدهی آن توسط راستگرایان افراطی در کشورهای مختلف از طریق ایجاد سایتهای جعلی برای انتشار اخبار کذب از ادعاهای ترامپ درمورد حریف خود، منتشر شده بود.
جالب اینجاست که ترامپ، همواره از خانه جدیدش در کاخ سفید، روزنامهنگارانی را که گافها و اشتباهات دولتش را منتشر میکردند به انتشار اخبار جعلی متهم میکرد.
البته با توجه به تحقیقات صورت گرفته، «اخبار جعلی» پدیدهی جدیدی نیست، اگرچه در دوران اخیر اوج گرفته و به سطحی از تلخی و انتقامجویی در حوزههای مختلف تبدیل شده است که پیامدهای این موضوع در تلاش رسانههای جریان اصلی برای نجات از فروپاشی، کاهش مدوام احترام روزنامهنگاران و اعتبار کار آنها و در نتیجه در آموزش روزنامهنگاری تاثیر عمیق و گستردهای بر جای میگذارد.
چگونه الهامبخش روزنامهنگاران جوان باشیم
موضوع مهمی که در این دوران باید مورد توجه قرار گیرد این است که چگونه میتوانیم روزنامهنگاران جوان و تازه کار را به مهارتهایی مجهز کنیم که علاوه بر ماندن و پیشرفت در این محیط اطلاعاتی تلخ، بتوانند در برابر مواردی که موجب از دست رفتن ایمان جامعه به روزنامهنگاری شده است ایستادگی کنند.
در اینجا به تعدادی از مشاهداتی که قبلا منتشر شده میپردازیم که بعضی از آنها تا حدودی خیال روزنامهنگاران را آسوده میکند و برخی دیگر منعکس کنندهی احساس بدبینی روزنامه نگارانی است که در این دوران با کاهش تیراژ و کاهش درآمد دچار مشکلات عمدهای شدهاند.
شایان ذکر است که انتخابات آمریکا (و بحث برگزیت در بریتانیا) شبیه یک آزمایش علمی بوده است که ممکن است در منطقه ما در پنج سال آینده تکرار شود یا نشود. آنچه می توانیم با اطمینان بیشتری بگوییم این است که روندهای تأثیرگذار بر روزنامه نگاری که منجر به نتیجه ایالات متحده شد ، در منطقه آسیا و اقیانوسیه به وضوح قابل مشاهده است.
1. روزنامهنگاری درست، پاسخ به اخبار جعلی است:
هرقدر هم که یک روزنامهنگار به افشای واقعیت در برابر اخبار جعلی ایمان داشته باشد و برای آن تلاش کند، تاثیر آن بر جامعهای که تحت تاثیر شبکه های اجتماعی است، خیلی دلگرم کننده نیست.
الگوریتمهای فیسبوک نشان میدهند که مشترکین فقط اطلاعاتی را میپذیرند که تعصبات و دیدگاههای آنها را تأیید میکند. (کوهن ، 2016).
نکته اصلی جذابیت فیس بوک این است که الگوریتم آن با زبان خواننده صحبت میکند و به مخاطب میگوید: «هیچچیز ناراحت کننده یا مخالف نظر شما در اخباری که در فیسبوک دنبال میکنید وجود ندارد و در واقع این شما هستید که تصمیم میگیرید چه چیزی را بخوانید یا بشنوید.»
شرکت آمریکایی ادلمن Edelman Trust Barometer که در زمینهی سنجش اعتماد در جوامع فعالیت میکند، برای اولین بار در 17 سال گذشته ، کاهش اعتماد را در چهار نهاد اصلی خود - دولت ، تجارت ، سازمان های غیردولتی و رسانه ها - شناسایی کرد. این نظرسنجی همچنین نشان داد که اعتماد به رسانه های استرالیایی به پایین ترین سطح ثبت شده خود رسیده است (داوسون ، 2017a).
چنانچه در بحبوحه واکنشهای انتقادی درباره 'اخبار جعلی' ، فیس بوک به عنوان مقصر اصلی شناخته شد. در پی نتیجه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال 2016، مارک زاکربرگ ، مدیرعامل فیس بوک مدعی شد که 99 درصد از اطلاعات سایت وی واقعی است. اما واقعیت این بود که کسی نمیتوانست این ادعا را بررسی کند و عموم جامعه نیز با دیدگاه آن موافق بودند.
در اینجا چالش جدی پیش روی روزنامهنگاران این است که کیفیت، تعادل و دقت در کار خبر، ارزش خود را برای بسیاری از مخاطبان از دست دادهاند.
در حال حاضر کلاسهای روزنامهنگاری مملو از دانشجویانی است که از فیسبوک اخبار را دریافت میکنند و نکته قابل توجه این است که دانشجویانی که از منابع و رسانههای اصلی و قابل اعتماد استفاده میکنند، جدایی خوانندگان از منابع اصلی اطلاعات را کاملا احساس میکنند. همانطور که در مبارزات انتخاباتی آمریکا مشخص شد که دیدگاه رسانههای مکتوب بر رفتار رایدهندگان تاثیر چندانی نداشته است.
اکنون فیس بوک و گوگل تبدیل به قدرت رسانه ای قرن بیست و یکم شده اند و با توجه به اقبال گسترده مخاطبان و درآمد های تبلیغاتی که به دنبال دارند، کمتر روزنامهنگار با سابقهای میتواند در مقابل این موج عظیم حرف اقناع کنندهای برای گفتن داشته باشد.
اگر تاریخ به ما چیزی میآموزد، این است که چگونه قدرت تجاری و تسلط آن بر چشم انداز رسانه، میتواند بر مناظرات و افکار عمومی تأثیر منفی بگذارد.
در واقع شبکههای اجتماعی و موتورهای جستجو چون فیسبوک و گوگل که تا چندی قبل به عنوان منابع تحقیقاتی روزنامهنگاران مورد استفاده آنها قرار میگرفت، در حال حاضر به چالشی جدی پیش روی این رسانهها تبدیل شده است.
2. تحولات اخیر، با از بین رفتن اعتبار روزنامهنگاری و رسانهها به عنوان دروازه بانان خبر رخ میدهد
آنجا که این تجارت جدید، توسط مجموعه عظیمی از ارائه دهندگان اطلاعات رایگان در وب در حال رشد است و روزنامهنگاران سنتی را با معضل جدی سرعت انتشار اطلاعات غیر قابل تایید روبرو کرده است. تحقیقات در ایالات متحده نشان میدهد که از هر سه نفر، دو نفر فکر میکنند اخبار فیک باعث سردرگمی زیادی در مورد واقعیتها میشود. در تحقیقی دیگر که توسط دانشگاه استنفورد انجام شده، آمده است: بسیاری تصور میکنند که چون جوانان بر کار با شبکههای اجتماعی مسلط هستند، به همان اندازه در مورد آنچه که در آنجا پیدا میکنند، آگاهی دارند اما بررسی ما عکس این را نشان میدهد (دمنسک، 2016).
پرسشی که در این موقعیت مطرح میشود این است که آیا نسل رسانههای اجتماعی علاقهمند است بفهمد اخبار چیست و چگونه با اطلاعات دیگر متفاوت است؟ چیزی که به عنوان «سواد رسانهای» در نسل والدین آنها بود اما در 'دی ان ای' فرهنگی فرزندان آنها وجود ندارد.
3. سایر شبکه های اجتماعی
در حالی که مطالب زیادی در خصوص نقش فیسبوک در شرایط کنونی گفته شده، رسانههای اجتماعی دیگر نیز از این نظارت و بررسی استثناء نیستند. توییتر یکی از این رسانههای اجتماعی است که ترامپ برای دور زودن رسانههای سنتی برای برقراری ارتباط با رای دهندگان و طرفداران خود از آن استفاده کرد.
یکی از نکاتی که در خصوص توییتر پیرامون بحث 'اخبار جعلی' نهفته است، به اشتراک گذاشتن جملاتی با محدودیت 140 کاراکتر است که موقعیت مناسبی برای حذف زمینه و معنی فراهم میکند که موجب میشود پیام منعکس شده گمراهکننده و یا حتی نادرست باشد.
واقعیت این است که توئیتر بیش از فیسبوک یک ابزار نخبهگرایانه است و موضوعی که باعث میشود توئیتر برای افرادی همانند ترامپ مفید باشد، این است که رسانههای اصلی و سنتی، این توئیتها را از طریق روشهای معمول در رسانهی خود منعکس میکنند که همین موضوع از طرفی موجب اعتبار بخشی به محتوا و در نتیجه نویسندهی آن توییت میشود.
4. معضل توزیع شغل
از دست دادن مشاغل مرتبط با روزنامهنگاری یکی از بارزترین آثار کاهش نفوذ رسانههای قدیمی است. این امر در سراسر جهان صادق است و فرمول سادهای دارد: تبلیغات کاهش مییابد، با کمتر شدن تبلیغات، فضای کمتری وجود دارد و بنابراین نیازی به روزنامهنگاران برای پر کردن ستونها نیست. الگوی جهانی گسترده حکایت از این دارد که روزنامههای منطقهای و کوچکتر در این شرایط اقتصادی، بیشترین آسیب را میبینند که این موضوع موجب میشود فرصت کمتری برای سازمانهای محلی و جامعه برای بررسی مسائل مهم وجود داشته باشد و در این بیخبری و تعطیلی رسانههای محلی، اخبار جعلی میتوانند گسترش بیشتری پیدا کنند.
اگرچه روزنامهنگاری همیشه حرفهی دشواری بوده است اما در حال حاضر و با گسترش رسانههای اجتماعی و کاهش نفوذ و حضور رسانههای اصلی، ماندن در این حرفه برای روزنامهنگاران جوانی که به دنبال پیشرفت شغلی همراه با فرصتهای جدید هستند، دشوارتر به نظر میرسد و آموزش دانشجویان روزنامهنگاری در این شرایط پیچیده چالشی بزرگ است.
5. راه حلها و استراتژیهای بالقوه
کنار گذاشتن برخی کلیشههای مربوط به آموزش روزنامهنگاری و تقویت جایگاه شغلی روزنامهنگاران مواردی است که در چند دهه اخیر در تعالیم روزنامهنگاری مغفول مانده است. اگرچه از جهات مختلف اهمیت روزنامهنگاری بدیهی تلقی میشود: واترگیت و اسناد پنتاگون، به عنوان مشهورترین موارد در ایالات متحده و البته بسیاری از نمونههای محلی مشابه از تالیدوماید تا فساد در کوئینزلند و غارت در کانبرا توسط روزنامهنگاران افشا شد. اینها نمادهای قدرتمندی از آن چیزی هستند که روزنامهنگاران میتوانند در یک دموکراسی قوی انجام دهند. این اهداف همواره تحسینبرانگیز بودهاند، اما اکنون به نظر میرسد برای بسیاری از دریافتکنندگان اخبار اهمیت چندانی ندارد. مربیان روزنامهنگاری باید مرکزیت این وظایف را دوباره تأیید کنند تا فارغالتحصیلان بدانند که نقشی حیاتی در جامعه خود دارند. به بیان ساده، ما نمیتوانیم اجازه دهیم نگرش بدبینانهای که در برخی از بخشهای جوامع محلی نفوذ کرده است، اشتیاق روزنامهنگاران جوان را برای ایجاد تغییر در جامعهای که به آن خدمت میکنند، به خطر اندازد. البته طبیعی است که این آموزشها در صورتی ارزشمند است که بتواند جایگاه شغلی روزنامهنگاران را تقویت کند. رسانههای اصلی چندین سال است که میدانند ارائه مطالب قابل تأیید به خوانندگان خود بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارد و در مواردی از روشهایی برای تقویت جایگاه خود به عنوان منابع موثق خبری استفاده کرده اند. برای مثال روزنامۀ فرانسوی لوموند برای بررسی اخبار جعلی آنلاین، واحد بررسی واقعیت خود را ایجاد کرده است. همچنین، واشنگتنپست توئیتهای رئیسجمهور ترامپ را همواره بررسی میکند و یک موسسه خیریه انگلیسی با عنوان (Full Fact)، روی برنامهای کار میکند تا روزنامهنگاران بتوانند آمارها را در محل بررسی کرده و آنها را در کنفرانسهای مطبوعاتی به چالش بکشند (پریچارد، 2017).
روزنامهنگاری مستحکم از لحاظ تاریخی بر این اساس ساخته شده است که بتواند تایید کند، اطلاعاتی که به خوانندگان منتقل میشود قابل استناد و درست است. ایمان باید در واقعیتها جای گیرد. واقعیتها سنگ بنای پیمان بین روزنامهنگاران و خوانندگان هستند. کلمهای که تنها از حدود 350 سال پیش مورد استفاده رایج قرار گرفت، اما همواره در بین نسلهای گذشته، محافظ خبرنگار بود. اگرچه «حقایق» میتوانند مورد حمله قرار گیرند، اما ارزش ذاتی آنها از بین نمیرود و در حافظه میماند.
نتیجهگیری:
امروزه چالش مربیان روزنامهنگاری این است که کشف، حفظ و انتشار حقایق، فارغ از اینکه چقدر ناراحتکننده باشد، باید تمرکز اصلی هر دانشجوی روزنامهنگاری باشد. اینترنت مملو از نظرات از جمله نظرات شخصی در مورد همه چیز از 'لاک ناخن' تا 'مشکل فلسطین' است، اما حقیقت، موضوعی متفاوت است. حقایق دارای ارزش عینی هستند.
به نظر میرسد زمان آن فرا رسیده است که به اصول اصلی تشخیص حقایق در کار روزنامهنگاری باز گردیم و تنها در این صورت است که میتوانیم اعتماد جامعه مخاطبان خبر را بازسازی کنیم.
منابع:
- Benton, J. (2016). The forces that drove this election’s media failure are likely to get worse. Nieman Lab. Retrieved 9 November 2016, from http://www.niemanlab.org/2016/11/the-forces-that-drove-this-elections-media-failure-are-likely-to-get-worse/
- Dawson, A. (2017a, January 17). Trust in Australia media at an all time low suggests Edelman survey. Mumbrella. Retrieved 22 February 2017, from https://mumbrella.com.au/trust-australian-media-time-low-suggests-edelman-survey-4281
- Domonoske, C. (2016). Study finds students have dismaying inability to tell fake news from real. Retrieved 23 November 2016, from http://www.npr.org/sections/thetwoway/2016/11/23/503129818/study-finds-students-have-dismaying-inability-to-tellfake-news-from-real
- Pritchard, S. (2017, February 26). The readers’ editor on exposing fake news and lies. The Observer. Retrieved 26 February 2017, https://www.theguardian.com/commentisfree/2017/feb/26/readers-editor-separating-fact-from-fiction
منبع مقاله اصلی:
- Nick Richardson (2017) Fake News and Journalism Education, DOI: 10.1177/1326365X17702268 To link to this article: https://journals.sagepub.com/doi/10.1177/1326365X17702268