آیا ما واقعاً در یک «اینفودمیک» زندگی می‌کنیم؟

دانشمندان اینطور فکر نمی‌کنند.

  • چیکو کامارگو (Chico Camargo) و فلیکس سیمون (Felix Simon)، ترجمه: محمدحسن هاشم‌خانلو
  • 1400-07-06 16:00:00
  • کد مطلب : 4005
  • نسخه چاپ
  • https://hamshahritraining.ir/4005
آیا ما واقعاً در یک «اینفودمیک» زندگی می‌کنیم؟

آیا ما واقعاً در یک «اینفودمیک [پاندمی اطلاعاتی]» زندگی می‌کنیم؟ دانشمندان اینطور فکر نمی‌کنند.

دکتر چیکو کیو. کامارگو، همکار پژوهشی در «موسسه اینترنت آکسفورد (Oxford Internet Institute)» دانشگاه آکسفورد و مدرس در دانشگاه اکستر و فلیکس ام. سیمون پژوهشگر دکترا در موسسه اینترنت آکسفورد و دستیار پژوهشی در موسسه مطالعات روزنامه‌نگاری رویترز، در مورد این قضیه بیشتر توضیح می‌دهند.

درحالی‌که سرانجام واکسیناسیون کرونا به‌طور گسترده انجام می‌شود، نگرانی‌ها در مورد کمپین‌های مخالفت با واکسن که از اطلاعات غلط از اینترنت نشئت گرفته، تشدید شده است. ادعا می‌شود که احتمالاً یک «اینفودمیک»، راهکارهای مقابله با پاندمی و در نهایت تلاش برای واکسیناسیون را تضعیف کند. یک مسئله در مورد این ادعا وجود دارد: اصطلاح «اینفودمیک» علمی نبوده و استفاده از آن ممکن است بیش از آنکه مفید باشد، ضرر بزند.

منظور از «اینفودمیک» چیست؟

در سال 2020، اصطلاح گمنام اینفودمیک به شهرت بین‌المللی رسید. ریشه این اصطلاح مشخص نیست و اولین بار در گزارش سازمان بهداشت جهانی در فوریه 2020 از آن استفاده شد. سازمان بهداشت جهانی در آن زمان نوشته بود: «شیوع 2019-nCoV و واکنش به آن، با «اینفودمیک» (فراوانی اطلاعات درست و نادرست) گسترده‌ای همراه بوده که باعث شده است مردم نتوانند به آسانی، منابع و دستورالعمل‌های قابل اعتمادی که به آنها نیاز دارند را پیدا کنند.»

رئیس سازمان بهداشت جهان، تدروس ادهانوم قبریسوس (Tedros Adhanom Ghebreyesus) این اصطلاح را تکرار کرده و گفت: «ما فقط در مواجهه با یک اپیدمی نبوده و در نبرد با یک اینفودمیک هم قرار داریم. اخبار جعلی [فیک نیوز] سریع‌تر و آسان‌تر از ویروس منتقل شده و به همان اندازه خطرناک‌اند.» در ماه‌های بعدی، روزنامه‌نگاران و دانشمندان از این اصطلاح استفاده کردند و در مورد اینفودمیک از تمام زوایای ممکن (از خدمات درمانی گرفته تا هوش مصنوعی، رسانه‌های اجتماعی و حتی اهمیت کتابخانه‌ها) بحث کردند.

این اتفاقی غیرمنتظره نبود؛ اطلاعات غلط و دروغ‌پراکنی از جدی‌ترین و خطرناک‌ترین موضوعات در دوران پاندمی هستند. با این حال، این میزان تبلیغات بر یک مشکل اساسی سایه انداخته است: فقط تعداد اندکی به خودشان زحمت داده‌اند که بررسی کنند آیا مفهوم اینفودمیک اصلاً معنی دارد و اگر پاسخ مثبت است، آیا ادعاهای مربوط به آن از نظر علمی تأیید می‌شود. متأسفانه پژوهش‌های متعددی نشان داده که پاسخ به هر دو سؤال منفی است.

یک استعاره‌ معیوب

استعاره‌های اپیدمیولوژی برای اشاره به مشکلات ارتباطاتی پدیده جدیدی نیستند، اما به سرعت دچار مشکل می‌شوند:

اول، اپیدمی‌های واقعی یک دلیل مشخص دارند، مثل یک ویروس که می‌توان ماهیت، ریشه و توالی سویه‌های آن را شناسایی کرد. اما گسترش اطلاعات معمولاً چندین منبع مستقل دارد: بازیگران مختلف، اطلاعات را با نیت‌های متعدد ساخته و منتشر می‌کنند تا اطلاع‌رسانی کنند، از نسخه‌های جایگزین یک داستان دفاع کنند یا در بعضی موارد، به دیگران ضربه بزنند. درنتیجه دشوار است که بگوییم چه چیزی اینفودمیک است یا نیست.

دوم، برخلاف تصوری قدیمی، اطلاعات (غلط یا درست) واگیردار نیستند. بر اساس آن نگاه، همان‌طور که بیولوژیست تکاملی بریتانیایی، ریچارد داوکنیز (Richard Dawkins) ادعا می‌کند، مردم نسبت به «ویروس‌های ذهن» حساس‌اند و اطلاعات و ایده‌ها مثل پاتوژن‌های بیماری‌زا از فردی به فرد دیگر منتقل می‌شوند. اگرچه این ایده جذاب به نظر می‌رسد، اما در تضاد با بخش قابل توجهی از مطالعات در علوم شناختی است که نشان می‌دهند ما بسیاری از اوقات فعالانه تصمیم می‌گیریم چه اطلاعاتی را دریافت کنیم، باور کنیم، به اشتراک بگذاریم و با چه کسی به اشتراک بگذاریم. برخلاف باور متداول، ما به اطلاعات «مبتلا» نمی‌شویم.

مسئله سوم این است که اطلاعات اصلاً مثل پاندمی منتشر نمی‌شوند. بخش‌های خاصی از اطلاعات در قالب مقالات و توییت‌های جدید به صورت پخش گسترده منتشر می‌شوند اما بقیه، آرام‌تر و دهان‌ به‌دهان منتقل می‌شوند و این فرایند به انواع گوناگون رفتار اجتماعی وابسته است.

به طور خلاصه می‌توان گفت که گسترش سریع و گسترده به معنای ویروسی بودن نیست. این تفاوت‌ها میان ویروس‌های واقعی و اطلاعات هنگامی برجسته‌تر می‌شود که به نحوه گسترش اطلاعات در نسبت با شیوع میکروب‌ها و ویروس‌ها دقت کنیم (حتی هنگامی که عوامل گسترش سریع اطلاعات را در نظر بگیریم).

فراوانی اطلاعات؟ این‌قدر تند نروید...

در مورد «فراوانی بیش‌ازحد اطلاعات... که باعث شده مردم نتوانند به آسانی، منابع و دستورالعمل‌های قابل اعتمادی که به آنها نیاز دارند را پیدا کنند» که سازمان بهداشت جهانی ادعا می‌کند، چه می‌توان گفت؟

شواهد نشان می‌دهد که این ادعا هم، حداقل در شمال جهانی دقیق نیست. فراوانی‌ اطلاعات پدیده رایجی است که در محیط‌های رسانه‌ای وجود دارد و تحقیقات نشان داده بسیاری از مردم با شرایطی که در آن اطلاعات بیش از حدی دریافت می‌کنند، کنار آمده‌اند. دلیل اینکه ما می‌توانیم در جداول زمانی و اخبار تمام ساعات هفت روز هفته به فعالیت اجتماعی بپردازیم این است که ما می‌توانیم توجه خودمان را مدیریت کنیم و در یک بازه زمانی، چندین استراتژی شناختی را در مواجهه با حجم بالایی از اطلاعات اتخاذ کنیم.

این یافته‌ها برخاسته از مطالعات اولیه‌ای است که در سال گذشته انجام شد و بیانگر این بود که بسیاری از مردم می‌دانند کجا به دنبال اطلاعات قابل اعتماد در مورد کووید 19 بگردند. به عنوان مثال پاسخ‌دهندگان در کشورهای گوناگون اعلام کردند که اخبار رسانه‌ای به آنها کمک می‌کند که این بحران را درک کنند. آنها همچنین بیان می‌کردند که اعتماد زیادی به متخصصان (حوزه سلامت)، دانشمندان و سازمان‌های بهداشتی دارند و این افراد به آنها کمک کرده‌اند که از شرایط موجود سر دربیاورند. همچنین، اگرچه این مورد در همه کشورها صادق نبود (به عنوان مثال برزیل، هند و آمریکا شرایط متفاوت بود)، شواهد موجود برخلاف فرضیه «بیش‌ازحد بودن اطلاعات» است.

درست است که تحقیقات بیشتری برای درک محیط اطلاعاتی که در دوران پاندمی ساخته‌ایم، لازم است؛ با این حال، یافته‌های علوم شناختی و مطالعات ارتباطاتی نقض‌کننده این ادعا هستند که عرضه بیش‌ازحد اطلاعات (صحیح یا غلط) در طی پاندمی کووید 19 که به صورت محسوس با دوره پیشاکرونا متفاوت بوده یا مردم نتوانسته‌اند در میان عرضه بیش‌ازحد اطلاعات، راه خودشان را پیدا کنند.

مدیریت این استعاره‌

نه‌تنها استعاره‌ اینفودمیک گمراه‌کننده است، بلکه تعریفی که توسط سازمان بهداشت جهانی برای آن وضع شده (و به طور گسترده توسط دیگران استفاده می‌شود) مخالف یافته‌های موجود است. اصولاً استعاره‌ها برای کاهش انتزاعی بودن چیزها مفیدند، اما گاه می‌توانند مضر باشند. به عنوان مثال، هنگامی که پیچیدگی یک موقعیت را پنهان می‌کنند یا وسیله‌ای برای توجیه وضعیت برای سیاستمدارانی می‌شوند که قصد سوءاستفاده از یک موقعیت را دارند.

این نوع سوء‌استفاده واقعاً رخ داده است؛ بین ژانویه تا جولای 2020، هجده حکومت با دستورات و قانون‌گذاری اضطراری راهکارهای مقابله با اینفودمیک را اتخاذ کرده بودند که بعضی از آنها امکان مغایر آزادی رسانه‌ای، آزادی بیان و در نهایت حوزه عمومی بود.

وقتی به تأثیر اطلاعات غیرقابل اتکا در اعتماد عمومی به علم و واکسیناسیون توجه می‌کنیم،  نتایج جدی آنها در مورد اتفاقات مربوط به بیماری‌ها برای ما برجسته‌تر می‌شود. با این حال استفاده از زبان اپیدمولوژی برای یک پدیده ارتباطاتی و ترویج اصطلاح «بحران اینفودمیک» توسط دانشمندان و رسانه‌ها موجب نادیده گرفته شدن مشکلات واقعی و علل ساختاری مسائلی مانند اطلاعات غلط در مورد واکسن می‌شود. این رویه در بهترین حالت به سیاست‌های ناکارآمد و در بدترین حالت به نقض حقوق بشر می‌انجامد.

راهکار چیست؟ به خبرنگاران و دانشگاهیان بگوییم دوباره از اول شروع کنند و یک استعاره‌ دیگر پیدا کنند؟ نه. ما باید از سرعتمان کم کنیم و احتیاط و سختگیری داشته باشیم. استعاره‌هایی مثل اینفودمیک به خاطر این جذاب‌اند که ملموس بوده و موضوعات را ساده‌تر می‌کنند، اما در این موضوع خاص، اصطلاحات شناخته شده و دقیقی مانند «اطلاعات غلط»، «پروپاگاندا» و «نظریه توطئه» وجود دارد. یک تیتر که بگوید «دانشمندان در مورد افزایش اطلاعات نادرست در مورد کووید 19 نگران‌اند» دقیق‌تر است تا این تیتر که «دانشمندان در مورد اینفودمیک کووید 19 هشدار می‌دهند». اگر به رفتار علمی‌تر و پیدا کردن راهکارهای بهتر برای پاندمی منجر شود، صرف نظر از چند تیتر جذاب به زحمتش می‌ارزد.

منبع:

https://www.oii.ox.ac.uk/blog/are-we-really-living-in-an-infodemic-science-suggests-a-different-story/