گزارش نشست بررسی كتاب تاریخ اجتماعی رسانهها
نشست تخصصی بررسی کتاب 'تاریخ اجتماعی رسانهها از گوتنبرگ تا اینترنت' نوشته 'ایسا بریگز' و 'پیتر برک' که با ترجمه دکتر 'حسن نمکدوست تهرانی' به تازگی از سوی انتشارات همشهری منتشر شده است دهم آبانماه به همت فرهنگستان هنر و در سالن همایشهای فرهنگستان هنر برگزار شد. در این نشست تنی چند از استادان، صاحبنظران و دستاندکاران حوزه ارتباطات و رسانهها به بررسی ابعاد و ویژگیهای مختلف این کتاب پرداختند.
مقدمه: نشست تخصصی بررسی کتاب 'تاریخ اجتماعی رسانهها از گوتنبرگ تا اینترنت' نوشته 'ایسا بریگز' و 'پیتر برک' که با ترجمه دکتر 'حسن نمکدوست تهرانی' به تازگی از سوی انتشارات همشهری منتشر شده است دهم آبانماه به همت فرهنگستان هنر و در سالن همایشهای فرهنگستان هنر برگزار شد. در این نشست تنی چند از استادان، صاحبنظران و دستاندکاران حوزه ارتباطات و رسانهها به بررسی ابعاد و ویژگیهای مختلف این کتاب پرداختند.
در آغاز نشست، دکتر مهدی محسنیان راد استاد دانشگاه امام صادق، گفت: تاریخ رسانه ها در ایران پیشینهای طولانی دارد. در این میان تاریخ مطبوعات بیش از همه مورد توجه بوده است. در جهان کتابهای تاریخ رسانهها، در قالب تاریخ رادیو، تاریخ تلویزیون، تاریخ مطبوعات، فراوان منتشر شده است. از جمله آنها مجموعهای است تاریخی که انتشارات فرانکلین قبل از انقلاب و انتشارات انقلاب اسلامی پس از انقلاب منتشر کردند. رویکرد این قبیل کتابها از جنس تاریخ اختراعات و در واقع کرونولوژی فناوریهای ارتباطی بود. از همین رو من با قاطعیت میگویم که در ایران کتابی که تاریخ اجتماعی رسانهها را در سطح جهان بررسی کرده باشد جز این کتاب وجود ندارد. در واقع کتاب تاریخ اجتماعی رسانهها نخستین کتاب به زبان فارسی است که از منظر تاریخ اجتماعی به تحول رسانهها در غرب پرداخته است؛ نه تنها یکی از نخستین کتابها، بلکه یکی از بهترین کتابها.
نکته دوم، نثر زیبای کتاب است. همه حاضران در این جلسه کتابهایی را دیدهاند که آنها را میخوانیم اما چیزی از آنها عایدمان نمیشود. حتی گاه شک میکنیم که آیا خود مترجم چیزی از کتابی که ترجمه کرده فهمیده است یا خیر. اما در این کتاب، میتوان نثر زیبا و قابل فهم مترجم را بهخوبی مشاهده کرد. مترجم با متن کلنجار رفته و حتی گاه واژههای کلامی را به جای واژههای نوشتاری به کار برده تا فهم متن برای مخاطب آسانتر شود.
کتاب از جهت دیگری هم مرجع بسیار بسیار خوبی برای مخاطب ایرانی است که میخواهد بداند همزمان با تحولات ارتباطاتی در ایران، جهان شاهد چه موضوعها و تحولات ارتباطی بوده است. برای مثال، در بخشی از کتاب، وقتی که صحبت از سرآغاز پخش موسیقی از رادیو به میان میآید، نویسندگان کتاب به نارضایتی شنوندگان، که به شنیدن موسیقی زنده عادت کرده بودند اشاره میکنند و اینکه مخاطبان آن زمان موسیقی رادیویی را نوعی موسیقی باسمهای میدانستند که اصالت موسیقی را از بین میبرد. جالب است که در ایران هم همین تلقی نسبت به مطبوعات وجود داشته و اصطلاح باسمه به معنای شیای بدلی بوده و باسمهخانه در معنای چاپخانه نیز جایی بوده که اصالت دستنوشته را از میان میبرده است.
افزون بر اهمیت و غنای خود کتاب میتوان گفت که ترجمه این اثر قطعا فراتر از یک ترجمه است و به همین خاطر انتشار این کتاب را به جامعه علمی تبریک میگویم.
در ادامه نشست، دکتر حسین انتظامی استاد دانشگاه و از مدیران حوزه رسانه گفت: تاریخ اجتماعی رسانه ها که توسط دو محقق برجسته جامعه شناسی ارتباطات نگارش یافته است کتاب مهمی است که خواندن آن به همه کسانی که با رسانه ها مرتبط اند توصیه می شود.
کتاب هایی از این دست که ترکیبی از مطالعات کتابخانه ای، مرور نظریه ها، کرونوگرافی تفصیلی و روند شناسی براساس نقاط عطف هستند بینش آفرین اند زیرا ربط نظریه به دو محوری که بستر تاریخی را می سازند (پس زمینه ها و رویدادهای تبعی) و اکتشاف رگه های اصلی، ارزش قابل توجهی دارند. از این جهت کتاب حاضر شبیه کتاب هایی از جنس «تاریخ بی خردی» هستند. هر چند این دو نمونه به لحاظ محتوا تقریبا معکوس یکدیگرند زیرا یکی نضج گرفتن خرد ستیزی های چند عصر را مرور می کند و دیگری بالنده شدن جوامع در پرتو تسهیل ارتباطات. اما با خواندن اولی می فهمیم که همه بی خردی های تاریخ، خاستگاه، شرایط، جلوه و نتایج تقریبا یکسانی داشته اند که مع الاسف مرتبا تکرار می شوند و با خواندن دومی در می یابیم که ظهور و اوج گیری رسانه ها مدل های تقریبا مشابه دارد .
با چنین آثاری می توان به اتکای دریافت الگوهای قابل تکرار، آینده را رصد کرد. در مدل های ریاضی نیز نقاط عطف (extremum) در تحلیل منحنی و تابع به کار می آیند که در همان مدل می توان پیش بینی روند و به اصطلاح برون یابی (extrapolation) کرد .
این کتاب انصافا شایسته شناسایی و تقدیر در حد کتاب فصل و بلکه کتاب سال است زیرا صرف نظر از تسلط مترجم به موضوع و وسواس قابل تقدیر او نفس شناسایی و انتخاب این اثر برای ترجمه و نقش جریان ساز آن قابل تقدیر است. علاوه بر این آقای دکتر نمکدوست می توانست بمانند قریب به اتفاق مترجمان، ترجمه همان کتابی را روانه چاپ کند که خریداری کرده است. اما مسئولیت شناسی کم نظیر ایشان سبب شد به محض اطلاع از انتشار ویرایش جدید کتاب (یعنی ویرایشی که همزمان با اتمام ترجمه و صفحه آرایی کتاب اولیه ، منتشر شده است) آن را تهیه و تقریبا دوباره کاری کند. اما این دوباره کاری و رنج مضاعف را با هدف روز آمدی اثر در حوزه ای که سرعت تحولات آن بسیار بالاست، ضروری دانسته است. توضیحات مترجم برای برخی اسامی خاص یا سوابقی که نزد متخصصان، آشنا ولی نزد مخاطب عمومی نیازمند توضیح است بجا و قابل تقدیر می نماید.
اگر کتاب را بخواهیم تنها در 3 پاراگراف خلاصه کنیم محورهای زیر قابل طرح اند :
1- رسانه و به عبارت بهتر، هر مدیوم رسانه ای هرچند برآمده از بستر اجتماعی عصر خود است اما در پیوندی هم افزا ، می تواند و توانسته است که زمینه ساز تحولات اجتماعی باشد. مثال های متعددی که در این کتاب بیان شده است مؤید این نظریه ای است که پیشتر به آن باور داشته ایم.
2- تولد هر مدیوم رسانه ای، اگر چه در ابتدا مورد حسد و بلکه دشمنی دُردانه و سوگلی قبلی بوده است اما بتدریج مدیوم قبلی به این نتیجه رسیده که خصومت را به همزیستی مسالمت آمیز تبدیل کند. البته با ظهور مفهوم چند رسانه ای ، همزیستی یاد شده تا حد تقسیم کار و همکاری و هم افزایی بلوغ یافته است و به این شکل، مدل تعامل از یک منتها الیه طیف (خصومت) به منتها الیه دیگر طیف (اتحاد) در حال نقل مکان است .
3- این کتاب که نقشه تحولات رسانه ای را از بالا می نگرد به پارادایم ها و شیفت پارادایم ها نیز ناظر است . یکی از کمبودهای امروز فضای رسانه ای کشورمان کم اطلاعی از پارادایم غالب است ؛ یعنی مثلا بدون آن که از ظهور و اقتضائات «چندرسانه ای» مطلع باشیم هنوز در دوره رقابت یا ارحجیت مدیوم ها بازی می کنیم . این البته یک مشکل عمومی است . مثلا در تحلیل روابط بین الملل و یا تحلیل های ژئوپلتیکی اگر همچنان با الگوهای منسوخ شده ( مثل جنگ سرد یا گفتمان منفی امنیت ) نقشه ژئو پلتیکی را پهن و تشریح کنیم مثل آن است که نجوم را بدون توجه به یافته های کوپرنیک، براساس مدل بطلمیوس تحلیل کنیم یا با نقشه های کتاب های جغرافی دوره تحصیل خودمان بخواهیم برای فرزندانمان از جغرافیایی سیاسی سخن بگوییم . ما یک کشور بزرگ در بالای نقشه ایران می دیدیم به نام اتحاد جماهیر شوروی، اما امروز فرزندانمان 15 کشور می بینند ؛ ما در نقشه اروپا دو آلمان و یک یوگسلاوی می دیدیم اما امروز یک آلمان داریم و به جای یوگسلاوی ، 5 کشور کوچک نشسته اند. این کتاب با مرور سیرتطور پارادایم های رسانه ای و رسانه ای - اجتماعی، ما را به شیوه فهم و تحلیل دقیق پدیده ها ی مرتبط رهنمون می کند .
به همکاران خوبم در موسسه همشهری پیشنهاد می کنم قیمت این کتاب را مثلا 2000 تومان اعلام کنند تا مدرسان ارتباطات، روزنامه نگاران و دانشجویان ارتباطات و حتی علاقمندان رشته های دیگر مثل جامعه شناسی به خرید و مطالعه این کتاب تشویق شوند . گیرم که حتی با قیمت های جدید ، بهای تمام شده این کتاب (کاغذ و چاپ و صحافی) 10000 تومان شود یعنی هر نسخه حدود 8500 تومان ضرر داشته باشد. اگر در خوشبینانه ترین (و بلکه آرزومندانه ترین حالت) 5000 نسخه به فروش برسد به معنای آن است که حدود 45 میلیون تومان ضرر می دهد. این رقم نسبت به گردش مالی همشهری تقریبا هیچ است. حتی اگر نگران هزینه های کاغذ هستیم متن کامل به رایگان در محیط وب عرضه شود . ترویج علم و آیین حرفه ای در زمره رسالت های چنین بنگاه هایی است زیرا همشهری و سایر موسسات بزرگ مطبوعاتی ، برادر بزرگتر مطبوعات اند و لذا چنین نقشی را برای خود قائلند.
پس از سخنان دکتر انتظامی، پنل نقد و بررسی کتاب تاریخ اجتماعی رسانه ها با حضور دکتر حسین افخمی، دکتر یونس شکرخواه، دکتر نعمت الله فاضلی، دکتر تژا میرفخرایی و مترجم کتاب برگزار شد. حاصل این مباحث را میتوان حول سئوال های زیر خلاصه کرد:
1. این کتاب چیست و به چه موضوعات و مسائلی میپردازد؟
2. جایگاه این کتاب در بین مجموعه آثار مشابه تاریخ ارتباطات و رسانهها کجاست؟
3. نویسندگان کتاب چه کسانی هستندو تعلقات فکری و نظری اشان چیست؟
4. مخاطبان ایرانی چرا باید این کتاب را بخوانند و در چه زمینه هایی می توانند از آن استفاده کنند؟
5. چه ملاحظاتی را باید در مطالعه این کتاب مورد توجه قرار داد؟
* محتوای کتاب چیست؟
دکتر نعمتالله فاضلی دانشیار دانشگاه علامهطباطبایی در پاسخ به این پرسش گفت: بسیار کار دشواری است که به این پرسش پاسخ دهیم، به خاطر اینکه کتاب انباشته از اطلاعات است. اسم این کتاب تاریخ رسانههاست و نگاه بین رشتهای دارد هم به رسانهها و هم به تاریخ. کتاب به طرز معجزهآسایی توانسته از عهده آن بحثی که پستمدرنها مطرح میکنند که باید ژانرهای گوناگون را با هم تلفیق کنیم، برآید و نه تنها ژانرهای گوناگون تاریخنگاری در حوزه ارتباطات و علم تاریخ را با هم تلفیق کند، بلکه ژانرهای گوناگون نگارش را نیز از لحاظ ادبی در هم تلفیق کردهاست و توانسته اشکال گوناگونی از نگارش در این تلفیق بدست دهد که با چند نکته آن را توضیح میدهم:
در بخش اول کتاب که گذشتههای دورتر (1450 به بعد) را بحث میکند آنجا که تاریخ رسانههای شفاهی و عصر شفاهی در زندگی بشر به خصوص اروپا را توضیح میدهد تا سال های 1830، به طور گستردهای به شعر، نقاشی، عکس، ادبیات و هنرهای تجسمی ارجاع دادهاست. به همین دلیل میتوانید انبوهی از مثالهای ادبی، هنری و متنهای مولد لذت، به تعبیر رولان بارت، را در این کتاب ببینید.
این کتاب مثل یک اثر هنری لذت بخش است و انباشته شده از مثالهای ادبی و هنری که این خودش یک وجه قابل توجهی است به خصوص برای کسانی که در حوزه هنر، ادبیات و پژوهش کار میکنند. کارکرد ادبیات و هنر فقط لذت نیست، اگرچه لذت هم تولید میکنند، اما ادبیات برای ارتقای ذهن است و نیز ادبیات جایگاه ذخیره کردن عواطف و احساسات انسانی است.
ارتباطات با عواطف و احساسات ما درگیری عمیق پیدا کرده و میکند، به همین دلیل گاهی اوقات مورخانی که به سراغ ارتباطات میروند تنها راه برای اینکه بتوانند لحظههای ثبت نشده تاریخ ارتباطات و عواطف را نشان دهند رفتهاند به سراغ رمانها و اسطورهها و اشعار. برای همین شاید من بیش از 100 تا 150 مثال از متون ادبی، داستان، شعر و آثار هنری پیدا کردم که ایسا بریگز و پیتر برک آنها را به خدمت گرفتهاند تا بتوانند تاریخ ارتباطات و رسانهها را برای ما توضیح دهند. یعنی سند معتبر و گویاتر از شعر و داستان پیدا نکردند.
به نظر من این کتاب تاریخ ارتباطات در اروپاست، اما نه فقط تاریخ ارتباطات و رسانهها که تاریخ زندگی اجتماعی اروپایی است. مثلا آنجایی که بحث سواد و تاثیرات آموزش بر جامعه انسانی را مطرح میکند، میگوید با سواد شدن مردم چه پیامدهای عظیمی در بین خانواده، مناسبات رمانتیک و عاطفی، اقتصادی، سیاسی و غیره اروپا دارد. یا آنجایی که راجع به الگوهای ارتباطی و رسانههای شفاهی بحث میکند، بحثی راجع به جایگاه محراب و منبر و بحثهای بسیار دقیق و عمیقی راجع به آیین (به مثابه شکلی از رسانه) دارد و همچنین جایگاه گسترده آیینهای گوناگون - اعم از آیینهای مذهبی، جشن و شادی خانوادگی و غیره- در زمینه تولید و انتقال پیام و انواع ارتباطات در جامعه بشری را شرح می دهد. من هیچ کجای دیگر ندیدم که به این دقت اینها را آورده باشند.
جالب این است که وقتی متن را آدم میخواند، منی که حوزه کارم انسانشناسی است میبینم که آراء جدید بسیاری از انسانشناسها را کنار همدیگر چیده است. زیرا نویسندگان بر این باور نیستند که ارتباطات به انسانشناسی کاری ندارد. به همین دلیل از دیدگاه نویسندگان کتاب، برای اینکه انسانشناسها را بفهمیم باید برویم سراغ رسانهها و الگوهای ارتباطی. از این نظر این کتاب یک شاهکار است، چون توانسته است دادههای انسان شناسانه را با دادههای تاریخی تلفیق کند.
نکته دیگر اینکه آنهایی که در ایران علم تاریخ خواندهاند، میدانند که مورخان دو دسته منبع در اختیار دارند، یک دسته آنهایی که تحقیقاتیهستند یعنی منابع دست دوم و یک دسته آنهایی که منابع دست اول هستند. ولی خیلی به ندرت میبینیم که مورخان ما بدانند که برای انجام یک تحقیق باید بروند سراغ تحلیل آیینها و الگوهای ارتباط شفاهی به عنوان دادههای تاریخی و این کتاب از این نظر برای من الگویی است برای مطالعه ماهیت فرهنگ چون ارتباطات آن ماهیت و جوهره فرهنگ را بیان میکند.
از منظری دیگر دکتر یونس شکرخواه رئیس دپارتمان امریکا و اروپای دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران در مورد چیستی محتوای کتاب تاریخ رسانهها گفت:
کتاب را میتوانم در سه لایه خلاصه کنم، یک لایه، خود اتفاقات است یعنی وقایع، آدمها و اطلاعات. این کتاب سرشار از اطلاعات است یعنی شما نمیتوانید یک ورق را نخوانده عبور کنید مگر اینکه بگویید من علاقهای به یاهو و سابقه آن ندارم اما گوگل را میخوانم و عبور کنید.
یک لایه دیگر که کتابهای خوب آکادمیک دارند این است که حاوی استدلال هستند همانطور که رسالهها استدلال دارند. در این کتاب هم سراسر فصلها استدلال دارد و سوم اینکه تئوری هم دارد.
* جایگاه کتاب در مجموعه آثار تاریخ رسانهها
جایگاه این کتاب در بین سایر کتابهای تاریخ رسانهها را دکتر حسین افخمی دانشیار دانشگاه علامه طباطبایی چنین شرح میدهد:
کتابی که دکتر نمکدوست ترجمه کرده انصافا در حوزه کتابهای تاریخی که من میشناسم کار منحصر به فردی است. در حوزه تاریخ رسانهها کتابی از چپمن هست که به تاریخ بینالملی رسانهها میپردازد و همزمان با این کتاب منتشر شده است. کتابهای دیگری هم در این زمینه هست که فیلیپ تیلور با عنوان 'Global Communication, International Affaris and the Media Since 1945 'نوشته که فقط سیر تحول تاریخی ارتباطات بینالملل بعد از جنگ جهانی دوم را رقم میزند. یا مثلا اسکنر از دانشگاه وست مینستر که فقط در حوزه رادیو کار کرده آنهم فقط تاریخ اجتماعی رادیو و تمرکزش فقط روی موارد خاص است، مثلا نقش رادیو در اعتصابات سال 1926 انگلیسیها. تقسیمبندیهای دیگری هم وجود دارد، به این صورت که گاه تاریخ رسانهها، گاه تاریخ نهادها و جایی دیگر تاریخ ارتباطات است، یعنی چه تحولاتی در اندیشه و زبان بشر از نظر رفتار ارتباطی وجود دارد.
کتابهای دیگری هم هست که در مورد تئوری و نظریههای ارتباطاتی است و فقط تاریخ نظریههای ارتباطات را توضیح میدهد، کار 'راجرز' که به فارسی هم ترجمه شده است - و در آن زندگی هشت نفر از صاحبنظرهای ارتباطات و آثارشان را بررسی میکند.- از آن جمله است، منتهی ضعفی که در کتاب راجرز دیده میشود این است که خیلی آمریکایی است، یعنی فکر میکند همه دنیا آمریکاست و در همه آمریکا هم همین هشت نفر هستند که در حوزه ارتباطات گفته و نوشتهاند. اما تاریخ حرفهایها و حرفه هم شکل دیگری از تاریخنگاری رسانههاست؛ زندگینامه پُلیتزر و آثاری که به جا گذاشته مثل چهرهنگاری، زندگی یک فرد را در حوزه روزنامهنگاری یا ارتباطات و کارکردهایش بررسی میکند. در حوزه تلویزیون هم شخصیتهایی هستند مثل ادوارد مورو که کاری در حوزه رادیو در آمریکا انجام داده است.
نوع دیگری از تاریخنگاری رسانهها که در کشور ما زیاد رایج نبوده و نیست؛ تاریخ صاحبان و بنیانگزاران رسانههاست مثلا اینکه روزنامه کیهان چهجوری بوجود آمد، چه انگیزهای داشت، چه سختیهایی را پشت سر گذاشت تا رسید به اینجا یا مثلا روزنامه اطلاعات. ولی در دنیا فراوان در این مورد کتاب دارند، مثلا دهها کتاب در مورد تاریخ مجله اکونومیست دارند که سیر تحولش به چه صورت بوده است یا مثلا روزنامه تایمز که بیش از 200 سال از عمرش میگذرد، دهها کتاب در مورد تایمز، سیر تحولش و نقشی که در جامعه داشته منتشر شده است.
آنچه که ما در تاریخنگاریامان کمتر به آن توجه کردهایم و شاید این کتاب دکتر نمکدوست بتواند راهگشا باشد این است که تاریخ باید رویکرد داشته باشد. این کتاب با رویکرد اجتماعی کار کرده است یکی ممکن است تاریخ رسانهها را با رویکرد فرهنگی کار کند. ما در حوزه رسانهها همچنان یک چشمی حرکت میکنیم، یکی میگوید رسانه و فرهنگ یکی در نقطه مقابلش میگوید رسانه و جامعه، ولی در حقیقت هم رسانه است هم فرهنگ و هم جامعه و من میخواهم بگویم جدای از این دوتا مفهوم، ارتباطات هم هست.
اما دکتر فاضلی برداشتی متفاوت از دکتر افخمی در مورد رویکرد کتاب داشت و معتقد بود این کتاب علی رغم نامش که تاریخ اجتماعی رسانه هاست رویکردش در بررسی تاریخ رسانهها فرهنگی است:
رویکرد کتاب فرهنگی است نه اجتماعی. تاریخ فرهنگی به وجوه نمادین زندگی بشر میپردازد و بعد آن وجوه نمادین زندگی بشر را در بافت یا زمینه معنایی اجتماعی انسان قرار میدهد. این کتاب این کار را کرده است یعنی آمده با یک رویکرد پدیدارشناسانه، فرهنگهای تولید معنا را از راه تفسیر سوژهها یا کنشهایی که در موقعیتهای واقعی اجتماعی رخ میدهد استخراج کرده است. اماعنوان کتاب گویای محتوای کامل آن نیست به خاطر اینکه واژه رسانهها در جامعه ایران معمولا رسانههایی مثل رادیو وتلویزیون و با کمی اغماض مطبوعات را در بر میگیرد یعنی رسانههای جمعی، در حالی که محتوای کتاب به خصوص سه چهار فصل اول آن اختصاص به مجموعه وسیعی از الگوهای ارتباطی در جامعه انسانی دارد و آن تز اصلی که تمام کتاب را دربرگرفته عبارت از نقش و تاثیر فناوریها و الگوهای ارتباطی بر تکوین، تحول و توسعه جامعه انسانی است. این کتاب میخواهد نشان دهد چگونه هر فناوری جدید در حوزه ارتباط درست مثل سنگی که در دریا یا ظرف آب، موج ایجاد میکند توانسته موجهایی از نوآوری و تغییر به وجود بیاورد و سپس آن موجها را خیلی خوب دامن بزند و تمام ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آن را باز کند. ولی ما نمیتوانیم از روی عنوان کتاب این نکته را بفهمیم.
عباس محجوب نماینده مردم تهران در مجلس و دکتر نصرالله جهانگرد از مدیران با سابقه کشور در عرصه ارتباطات و فناوری اطلاعات، از میهمانان ویژه این نشست بودند.
* نویسندگان کتاب چه کسانی هستند؟
کتاب تاریخ رسانهها دو نویسنده دارد؛ ایسا بریگز و پیتر برگ.
دکتر افخمی ایسا بریگز یکی از نویسندگان کتاب را چنین معرفی کرد:
کتابی که ترجمه شده دو نویسنده دارد که من به عنوان کسی که در حوزه ارتباطات درس خوانده این دو نفر را اینجوری میشناسم: ایسا بریگز 5 جلد کتاب در مورد تاریخ BBC نوشته و این 5 جلد کتاب در حوزه تاریخ نهادهای فرهنگی قرار میگیرد. میدانید که نوشتن تاریخ یک نهاد به این صورت است که تاریخنویس را دعوت میکنند به یک سازمان و تمام سندها و مدارک را در اختیارش میگذارند و این تاریخنویس و در حقیقت محرم آن موسسه میشود، ولی این موضوع به آن مفهوم نیست که آنچه مینویسد در تعریف و تمجید یک نهاد باشد. بریگز به عنوان استاد دانشگاه کمبریج این کار را شروع کرد و کتاب او درباره تاریخ BBC در دورههای مختلف است.
بریگز کتاب دیگری هم دارد تحت عنوان Governing the BBCکه در آن تمام مدیران بیبیسی را به صورت زندگینامهای، شغلی، تحصیلی و نقش و کارکردشان را طی 50 سال تحلیل میکند. بنابراین شهرت بریگز در وهله اول نوشتن تاریخ در حوزه تلویزیون و رادیو است.
اما دکتر فاضلی تصویری تاحدودی متفاوت و جامعتر از نویسندگان کتاب ارائه میدهد:
پیتر بِرک از بزرگترین مورخان تاریخ فرهنگی در دنیای امروز است. نه فقط در اروپا بلکه در کل جهان آثارش ترجمه شده است و من یک کتاب از او ترجمه کردهام با عنوان مطالعات فرهنگی چیست؟ پارادایم تاریخ فرهنگی که در این دو سه دهه اخیر شکل گرفته در ایران هنوز زیاد شناخته شده نیست.
اما ایسا بریگز در واقع جزو اولینها است و همطراز ادواردتامسون است که تاریخنگار اروپاست و جزو ده مورخ اول اروپاست. جالب است بدانید که از بین انبوه کارهای ایسا بریگز این کتاب را برجسته کردهاند، دلیلش هم این است که این کتاب از لحاظ نگارش فقط برای مورخان ارتباطات نوشته نشده بلکه برای مردم نوشته شده است. این کتاب یک ویژگی خوب سبکشناسانه دارد که بسیار جذاب و خوشخوان است.
ایسا بریگز لقب لرد دارد، به خاطر خدمات گستردهای که در حوزه تاریخ انجام داده است. چند نفر هستند که در علم این لقب را دارند: دیوید هاروی درجغرافیا و برنامهریزی شهری، آنتونیگیدنز در جامعه شناسی و یکی هم همین ایسابریگز است. او نقش سیاسی هم در تاریخ بریتانیا دارد و یک دوره سه جلدی تاریخ قرن 19 بریتانیا را نوشته است. در تاریخ رسانهها هم یک دوره کتاب 5 جلدی دارد که مختص بیبیسی نیست بلکه کل تاریخ ارتباطات و رسانهها در بریتانیا را در بر میگیرد که شامل بیبیسی هم میشود. البته یک کتاب مستقل هم راجع به بیبیسی دارد. در ایران هم هر دوی اینها شناخته شده هستند. از ایسا بریگز کتابی ترجمه شده که بسیار خوشخوان هم هست به نام'مارکس در لندن' آرش حجازی ترجمه کرده و از انتشارات گام نو است. کتاب دیگری هم دارد به نام 'دانشگاه مجازی' که در مورد رابطه رسانهها و یادگیری در دانشگاههاست، مجموعه مقالات است و وزارت علوم ایران دانشکده مطالعات فرهنگی آن را منتشر کرده است و از بهترین کتابها برای کسانی است که تعلیم و تربیت میخوانند. توصیه میکنم این کتاب را بخوانید، رابطه رسانهها و یادگیری را فوقالعاده خوب ارائه کرده است.
و اما پیتر بِرک، یک کتابش را من ترجمه کردم یک کتاب دیگر هم از او ترجمه شده به نام 'تاریخ نظریههای اجتماعی' دکتر جمشیدیها ترجمه کرده است. یک کتاب هم راجع به مکتب آنالز (anals) نوشته که بسیار خواندنی است. بنابراین پیتر برک و ایسا بریگز تا حدودی شناخته شده هستند، اما بهتر بود در مقدمه کتاب جایگاه نویسندگان و نیز جایگاه کتاب در تاریخ رسانهها برای علاقمندان توضیح داده می شد.
دکتر شکرخواه در بحث معرفی نویسندگان کتاب از موضوع زندگینامه، سابقه و آثار فراتر میرود و پایگاه فکری و دیدگاههای نویسندگان را چنین معرفی میکند:
به اعتقاد من این دو نویسنده بلااستثناء با اتکا به اِنیس این کتاب را نوشتهاند. بنابراین، این کتاب انیس و مکتب کانادایی است، اگرچه در انگلیس نوشته شده است. اما آن چیزی که در این کتاب خیلی مهم است، برای منی که بیشتر در حوزه وب و دیجیتال باید به کتاب نگاه کنم، این است که کتاب هرچه بیشتر به سمت رسانه های جدید میآید]، نویسندگان اصرار دارند که انقلاب گوتنبرگ را تحت عنوان انقلاب چاپ ببیند و اصرار عجیبی هم دارند که رسانه های جدید را به صورت یک پروسه و فرایند تماشا کنند، نوعی پارادایم شیفتی که انتهای آن مشخص و معلوم نیست.
برعکس نویسندگان کتاب که از چاپ به عنوان انقلاب نام می برند اما آثار تحولات رسانههای جدید و وب را دست کم می گیرند من به شخصه خیلی اعتقاد ندارم که برای قسمت فضای سایبر اتفاقی نیفتاده و نمیتوانم با نویسندگان از این جهت هم نظر باشم. بلکه برعکس بیشتر فکر میکنم با آمدن وب و رسانه های جدید نوعی تغییرات سرمشقی بزرگ رخ داده است. درست است که دردوره چاپ بالاخره دانش مکتوب شد و یک مقداری کلیسا و دولت جلوی آن ایسادند ولی یادمان باشد چاپ یک چیزهایی را بستهبندی و استاندارد کرد ولی وب اینجوری نیست، وب زندگی را زیر و رو کرده است، مفهوم زمان و مکان را دارد تغییر میدهد. همه چیز عوض شده است؛ از خرید، خواندن، نوشتن و حتی از ساختار دانش که دیگر به صورت عمودی نیست و افقی شده است و به نوعی حتی برخلاف چاپ دموکراتیکتر شده است.
نکته دیگر اینکه نویسندگان این تلاش دارند که در وسط زمین بازی کنند یعنی سعی میکنند به هیچ طرفی از نظر تئوریک تنه نزنند و وسط حرکت کنند. اما آنها خیلی هنرمندانه با دادههایی که میآورند جبر تکنولوژیک را رد میکنند.
دومین موضعگیری تئوریکی نویسندگان کتاب این است که توسعه اصلا تکوجهی نیست و طرح این موضوع برای کسانی که بخواهند تاریخ رسانهها را بنویسند واقعا سخت است.
بنابراین دیدگاه نویسندگان کتاب از این جنبه که توسعه را چند عاملی میبینند به نظر من خیلی مهم است. این موضع نویسندگان کتاب، کسانی را که معتقد به' ارتباطات و توسعه' و یا از آن طرف' توسعه ارتباطات' هستند هر دو را دچار سرگیجه می کند که چگونه اینها توانستهاند مرز بین این دو نظریه متضاد را بشکنند و آنها را به هم نزدیک کنند.
زرنگی نویسندگان کتاب این است که تاریخ رسانهها را از تاریخ چاپ آغاز می کنند، یعنی برنمیگردند به تاریخ الفبا. تقریبا از نیمه دوم قرن 15 شروع می کنند و میآیند به امروز، یعنی از جایی شروع می کنند که می توانند خوب جمعش کنند.
و بالاخره نکته پاپانی که باید در مورد کتاب و نویسندگان آن بگویم این است که در این کتاب مخاطب پیدا نیست، البته به نظر من این ضعف کار نیست، ما در این کتاب مخاطب نمیبینیم چون اگر دیده میشد دیگر نویسندگان نمیتوانستند آن وسط بایستند به دلیل این که مخاطب در کتاب دیده نمیشود خیلی راحت موضع نویسندگان کتاب را هم میتوانیم ببریم به سمت تئوریهای ضد جبر تکنولوژیک و هم میتوانیم ببریم به سمت تئوری های توسعه خطی و تک عاملی.
دکتر تژا میرفخرایی عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی روایت دیگری از خط فکری نویسندگان کتاب ارائه میدهد و معتقد است آنها گرایشات کارکردگرایانه دارند:
یکی از صاحب نظران مطالعات رسانهای، میگوید ما در کل علوم ارتباطات دو دسته نظریه بیشتر نداریم؛ یکی نظریه انتقادی است و دیگری نظریه رفتارگرایانه. محقق و پژوهشگر دیگری پایش را فراتر میگذارد و میگوید ما دو شکل نظریه بیشتر نداریم : کارکردگرایی و یا مارکسیسم. اگر در ارتباطات خیلیها این بحث را قبول نداشته باشند امادر حوزه تاریخ نویسی این تفکیک را قبول میکنند. یعنی اینکه ما در حوزه تاریخنویسی یا یک دیدگاه مارکسیستی (انتقادی)داریم یا یک دیدگاه کارکردگرایانه. وقتی دیدگاه مارکسیستی میآید به نقطههای عطفی نگاه میکند که تحوالات به وجود آمده اند و با آدمها زیاد کار ندارد، مثلا خیلی محبت کند اسم ناپلئون را بیاورد ولی زیاد به آدمها کار ندارد، چون بیشتر با جریانات و تحولات تاریخی کار دارد و به قول معروف میخواهد بداند موتور محرک تاریخ چیست وکجاست؟ این موتور محرکه تاریخ رسانه باشد یا ماشین بخار، برای او فرقی ندارد او بهطور کلی باموتور تحول کار دارد.
امادر نقطه مقابل وقتی کارکردگراها میخواهند تاریخ بنویسند به آدمها و سیر تحول کار دارند.
اساس بحث نویسندگان این کتاب آن پیوستگی های تاریخی است و از این زاویه به نظر میرسد با کارکردگرایی نزدیکتر باشند، یعنی میتوانم بگویم که چهارجوب نظری این کتاب یک چهارجوب نظری کارکردگرایانه است. تقریبا میشود گفت کمتر نظریهپردازی است که در کتاب مورد اشاره قرار نگرفته باشد و کمتر فیلسوفی است که در رابطه با مباحث رسانهای حرفی زده باشد و اسمش دراینجا نیامده باشد و همین طور از برنامهسازان و بزرگان ارتباطات و از این نظر خیلی کامل است.
در تایید نگاه کارکردگرایانه نویسندگان کتاب مطلب جالب دیگری که در آن دیده میشود این است که نویسندگان کتاب به مکتب فرانکفورت بیمهری میکنند اما برعکس سعی میکنند راجع به اینکه آیا نظریه هابرماس درست است یا نه بحث کنند و با توضیحاتی که میدهند به جایی میرسند که نظریه عقلانیت ارتباطی هابرماس را منطقی میبینند. این برای من جالب بود چون در جایی خوانده بودم که هابرماس هم در نهایت یک کارکردگرا است،
اما در مورد مکلوهان به نظر میرسد که نویسندگان کتاب اصلا تحت تاثیر مکلوهان نیستند دلیلش هم مشخص است؛ چون برای مکلوهان اسمی در ارتباطات وجود ندارد.
* چرا باید این کتاب را خواند ؟
دکتر فاضلی چهار دلیل خود را برای مطالعه این کتاب چنین برشمردهاند:
من فکر میکنم اولین دلیل خواندن کتاب این است که ما میتوانیم یک بررسی تطبیقی بین وضعیت ارتباطات و الگوهای رسانه ای در اروپا با جامعه خودمان انجام دهیم.
دومین دلیل این است که یک مقدار آدمهای خیلی بزرگ دانشگاههای ما در رشتههای تاریخ، ارتباطات و علوم اجتماعی که فکر میکنند اگر برای مردم بنویسند خیلی کار بدی میکنند و عامهپسند میشوند، با مطالعه این کتاب متوجه میشوند لرد بریگز و پیتر بِرک کتاب را طوری نوشتهاند که سادهترین مردم هم بتوانند آن را بخوانند و لذت ببرند. این از نمونههای خیلی خوب یک کتاب تاریخی دانشگاهی اما مردم پسند است.
سومین دلیل برای خواندن این کتاب آن است که این کتاب حداقل برای من یک تعریف تازه از مفهوم ارتباطات ارائه میکند. همانطور که اشاره کردم این کتاب رسانهها و ارتباط را به فناوریهای مکانیکی یا الکترونیکی و ماشینی محدود نمیکند، بلکه فناوری را در معنای آنتروپولوژی یا انسانشناسانهاش بهکار میگیرد. مثلا نوآوری های اجتماعی انسانها که در الگوهای رفتار فرهنگیاشان استقرار پیدا کرده هم بخشی از فناوری هستند. همچنین وقتی از یک آیین و مجموعه آیینها صحبت میکند نشان میدهد مردم وقتی به کلیسا میروند یا نذورات میدهند، اینها میتواند نوعی رسانه باشد و در حوزه ارتباطات قرار بگیرد.
نکات جالب دیگری در این کتاب آمده است که من برای اولین بار شنیدم، مثلا من نمیدانستم پُست یعنی چه و از کجا آمده است و یا تاکسی. مثلا تاکسی اسم یک خانوادهای بوده به نام تَسیس(tassis) که در قرن 16 یک شرکت خانوادگی داشتند که کار پیک امروزی را انجام میدادهاند، بعدها که نقلیه عمومی دایر شد این خانواده این قدر در بریتانیا نفوذ داشتند که اسم وسیله نقلیه عمومی را گذاشتند تاکسی و حالا همه جا به آن میگویند تاکسی. یا مثلا پُست به معنای موقعیت است و توضیح میدهد که در گذشته شرکتها و خانوادههایی که کار مراسلات را انجام میدادند بین راهها و کاروانسراها قرارگاههایی را میگذاشتند که به آنجاها میگفتند پُست، پُست1-2-3 و... به این ترتیب کالا مثلا از انگلیس میرسید به اسپانیا، بعدها که ادارهای درست شد که کارش این بود اسمش را پُست گذاشتند و در همه جهان هم گفتند پُست. این کتاب مملو از این نوع اطلاعات است.
دکتر میر فخرایی روایت دیگری از جذابیت های کتاب برای مطالعه استادان و دانشجویان دارد:
این کتاب از این زاویه به نظر من جذاب است که علاقه مندان به ارتباطات، نظریههای ارتباطات و رسانههای مختلف را از نقطه آغاز ارتباطات شفاهی می برد و همه فرایند های تحول تکنولوژیک را توضیح میدهد. نقش آدمهای صاحب نظر و نیز افراد حرفهای را در این تحولات توضیح میدهد و شما را با خودش میکشد و همراه میکند وآن چیزی که اصطلاحا به آن منطق ارتباطات میگویند را به شما میدهد، یعنی شما میفهمید که چرا اینگونه شد، چرا تحول به وجود آمد. بنابراین آدم احساس میکند یک درک عمیقی از نظریهها و از شیوههای کار حرفهای تلویزیونی، رادیویی، ارتباطات و روزنامهنگارانه به دست آورده است. آدم احساس میکند در یک خط زنجیره قرار میگیرد و نقطههای خالیاش به هم وصل میشود. بنابراین احساس میکنم کتاب بسیار مفید و جذابی است.
اما توصیه دکتر شکرخواه به دانشجویان برای مطالعه دلایل دیگری دارد:
پیشنهاد میکنم این کتاب را دانشجویان ارتباطات و تاریخ حتما بخوانند. روزنامهنگاران هم نه برای تکنیک برای اینکه همه چیزشان تکنیک نباشد و مثل آب خوردن دورشان نزنند باید این کتاب را بخوانند.
کتاب تاریخ اجتماعی رسانهها میتواند برای ما تبدیل به تاریخ فرهنگی شود. میتواند برای ما نگاه بین رشتهای به ارمغان بیاورد. دامنههایش مشخص است و به راحتی میتواند دستمایه کارهای رسالهای و پروژهای قرار گیرد.
* نکتهها و ملاحظاتی برای مطالعه کتاب
درمورد این موضوع که دانشجویان و علاقمندان در هنگام مطالعه این کتاب باید به چه ملاحظاتی توجه داشته باشند دکتر شکرخواه گفت:
این کتاب برای ما ارتباطاتیها از جهاتی بسیار سخت است چون در تمام جهان نویسندهها سعی میکنند تاریخ را به ارتباطیها بفروشند. ارتباطات این قدر بیگانه با تاریخ نیست، ولی خوب این دوتا نویسنده دوتا مورخ هستند که این کتاب را نوشتهاند و به عنوان مورخ رویههای خودشان را دارند.
یک سختی دیگر کتاب که البته دکتر نمکدوست تا حد زیادی به آن ضربه زده و شکسته، یک مَنِریزم اذیت کننده است. یعنی اینکه شما باید تسلیم آداب نوع نگارش این افراد شوید. مثلا مدام القاب را تکرار کردن، مدام صفتهای ثابت را در کتاب حفظ کردن. بنابراین بعنوان خوانندگان این کتاب فکر نکنید اگر به این سختیها برخوردید باید کتاب را کنار بگذارید، این مال بدقلقی های نویسندگان و شکل نگارش آنهاست. مثلا در یک جمله 85 کلمه با یک فعل آمده است و من میدانم مترجم چی کشیده تا توانسته آن را به یک جمله چکشخور تبدیل کند وگرنه دردسرهای کتاب اصلی به مراتب بیشتر از آن چیزی است که در فارسی میخوانید و ساختار نرم و روانی ندارد.
این کتاب همچنین بازی نامهاست، از اسمها نباید بترسید وقتی این کتاب را میخوانید باید آماده رژهای از اسامی متعدد باشید. اسامی زیاد هم ممکن است کتاب را خستهکننده کند، اما یادتان باشد که این اسامی مکمل همان لایه اطلاعات، یعنی در خدمت آن هستند. البته از آیزنشتاین که صحبت میشود دیگر نمیرود برگردد سابقه همه تفکرات او را راجع به چاپ بگوید اما فقط به صورت کپسولی چاپ را به عنوان عامل تغییر در آراء آیزیناشتاین شما متوجه میشوید.
از طرف دیگر این کتاب رویکردش بریتانیایی است. ابتدا به تاریخ رسانهها در بریتانیا میپردازد. مرحله بعد به قرائتخانه های آلمان میرسد، مثلا به انجیل گوتنبرگ. سپس از آنجا یک دوری در کل اروپا میزند. از طرفی در عنوان کتاب گفته است از گوتنبرگ تا اینترنت ولی به نظر من از گوتنبرگ تا گوگل است، یعنی بسیار دورتر از اینترنت میرود و اسم اینترنت شاید تعمدی است که دامنه کتاب به آمریکا کشیده نشود.
نکته دیگری که در مورد این کتاب باید مد نظر قرار داد فهرست فشرده و مختصر آن است که علاقه مندان را در بدو امر به محتوای غنی کتاب راهنمایی نمی کند. دکتر فاضلی به این نکته چنین اشاره کرد: آن چیزی که به عنوان فهرست نوشته شده بسیار کوتاه است و برای چنین کتابی بسیار ناقص است. فهرست نهتنها کوتاه است بلکه مبهم هم هست و نمیتوانیم از آن پیببریم که این کتاب در مورد چیست مثلا:' فرایندها و نقشهای نو'، شما این عنوان را در جایی بخوانید به هیچ چیزی از محتوای این کتاب نمیتوانید پی ببرید. یا مثلا: 'اطلاعات آموزش'، یعنی چی؟ معنادار نیست، البته می دانم مؤلفان اصلی کتاب این اشتباه را کردهاند، ولی در هر حال این فهرست به ما کمک نمیکند.
فایل صوتـی بخشی از سخنـان مطـرح شده در نشست:
مدت زمان: 1:46:28 دانلود: [ فرمت MP3 - حجم 13.7MB ]