شهروندی محیطی ناظر به اندیشه و مفهومی است که بر نقش فعال مردم درحفظ محیطزیست و مدیریت شهری تاکید میکند.
این اندیشه مبتنی بر آگاهی شهروندان از حقوق و مسئولیتهای خود در قبال جامعه است که رسانهها و روزنامهنگاران در این زمینه مهمترین نقش را ایفا میکنند.
شهروندی محیطی ناظر به اندیشه و مفهومی است که بر نقش فعال مردم درحفظ محیطزیست و مدیریت شهری تاکید میکند. این اندیشه مبتنی بر آگاهی شهروندان از حقوق و مسئولیتهای خود در قبال جامعه است که رسانهها و روزنامهنگاران در این زمینه مهمترین نقش را ایفا میکنند. دکتر محمدسعید ذکایی بعنوان یک جامعهشناس در مجموعه یادداشتهایی ما را با این اندیشه و نقش رسانهها در شکلگیری اندیشه شهروندی محیطی آشنا میکند.
اندیشه شهروندی محیطی وهمچنین شهروندی اکولوژیک بر اساس دو سنت نظری سیاسی متمایز و در عین حال مرتبط با یکدیگر وارد ادبیات اکادمیک و عمومی شده است. سنت نخست بر پایه مباحثات طولانی است که در خصوص نقش مردمسالاری در ارتقاء توسعه پایدار و خودگردان مطرح بوده است. واقعیت این است که هر صورتی از مردمسالاری تصوری ضمنی از معنا و مفهوم شهروندی در خود دارد، اما تنها در سالهای اخیر است که نظریه سیاسی بازگشت مجددی به مفهوم شهروندی داشته و بر اهمیت نقشهایی که افراد برای فعال کردن نظام مردم سالار باید ایفا کنند تاکید کرده است. اندیشه شهروندان فعال که علاوه بر حقوق از مسولیتهایی نیز برخوردارند از نکات بارز بسیاری از نظریات و نیز گفتمانهای سیاسی به شمار میآید. در سالهای اخیر نظریهپردازان سیاسی طرفدار محیطزیست صراحتا پیوندهای بین مردمسالاری، توسعه پایدار و حقوق و مسئولیتهای سیاسی را بر پایه مفهوم شهروندی محیطی مطرح کردهاند.
دیگر سنت تاثیرگذار بر شهروندی برخاسته از مباحثات مربوط به عدالت محیطی است. این سنت بر پایه این گفتمان است که مخاطرات محیطی به نسبتی نامتناسب به فقرا و اغنیا آسیب میرساند. بر پایه این استدلال اعتقاد بر این است که حقوق محیطی را باید به حقوق سنتی شهروندان (سیاسی، مدنی و اجتماعی) افزود. علاوه بر این حامیان عدالت محیطی حساسیت زیادی نسبت به نابرابریهای سیاسی و اجتماعی که مبنای عدالت توزیعی به شمار میآید معطوف داشته و تاکید زیادی دارند که مشارکت عمومی در تصمیمگیری محیطی جزء لاینفکی از عدالت محیطی به شمار میآید. در چنین فضایی شهروندی بیش از آنکه برخاسته از دغدغه عدالت بین نسلی در زمینه توسعه پایدار باشد، واکنشی به بیعدالتی درون نسلی است. مطالعه و تحقیق در حوزه شهروندی محیطی مراحل بسیار اولیه خود را پشت سر میگذارد. سئوالاتی از این قبیل که آیا اندیشه شهروندیمحیطی با مردمسالاری سازگار است؟ حقوق و مسئولیتهای یک شهروند محیطی کدامند؟ آیا شهروندی محیطی یک شهروندی عمومی (مثلا مشارکت و تصمیمگیری در طرحهای شهری) است یا خصوصی (مثلا مصرف بهینه افراد از انرژی یا کاهش استفاده از خودروی شهری) ؟ فضائل اخلاقی مربوط به یک شهروند محیطی کدامند؟ الزامات شهروندی محیطی برای خود مفهوم شهروندی کدام است؟ از جمله سئوالات جدی این حوزه به شمار میآیند. به طور خلاصه نظریهپردازان سیاسی باید جنبههای هنجاری شهروندی محیطی و جایگاه آن در نظریه شهروندی را مورد بررسی بیشتر قرار دهند. اندیشه شهروندی محیطی محمل مشترکی برای همسویی سلیقهها و چشماندازهای مختلفی مهیا میکنند که تواما پتانسیلها و محدودیتهای نقش شهروندان را در ارتقاء توسعه پایدار مورد توجه قرار میدهند.
با توجه به آسیبپذیری فزاینده منابع طبیعی در ایران به واسطه مداخلات انسانی (در قالب طرحهای عمرانی، شهری و عمومی و نیز بهرهبرداری و مصرف فردی شهروندان از این منابع ) رسانهها نقش خطیری در ارتقاء آگاهی مردم نسبت به حقوق و مسولیتهای محیطی خود بعنوان شهروند دارند. آگاهی از این حقوق فراتر از دیگر هویتهای جمعی و خاصگرایانه احساس تعلق به اجتماع بزرگتری از گونههای انسانی را برانگیخته و حس عضویت جمعی بزرگتری را طلب میکند.