سه نسل از نظریات ارتباطات و توسعه-4
سیر تحول نظریههای ارتباطات و توسعه موضوع مجموعه گفتارهایی از دکتر هادی خانیکی است. در سه شماره گذشته پس از مرورهای اجمالی بر تاریخ نظریات ارتباطات و توسعه سه دسته از نظریات بدبینانه، خوشبینانه و حدوسط یا میانه تشریح شد. در این شماره خانیکی با تاکید بر تعریفی جامع از توسعه شاخصهایی را مطرح میکند که بر اساس آن میتوان سنجید آیا رسانهها در مسیر توسعه گام برمیدارند یا خیر.
فایل صدا (حجم 956KB)
در تغییرات مفهومی که توسعه پیدا کرده یکی از تعریفهای جامعی که میتوان برای آن درنظر گرفت تعریفی است که توسعه را همزمان دربرگیرنده ظرفیتهای مادی و ظرفیتهای معنوی توسعه میداند. ظرفیتهای مادی ناظر است بر همان متغیرهای قدیمی توسعه مانند اینکه سطح درآمد بالا برود، میزان سرمایهگذاری افزایش پیدا کند، افزایش صنعتی شدن، رشد روند شهرنشینی و تغییرات جمعیتی به سوی شهرها و نظایر آن.
اما علاوه براین زمینههای مادی به زمینهَهای معنوی هم امروز توجه میشود. این که چه نوع باورهایی در جامعه وجود داشته باشد آیا این باورها مساعدند برای توسعه یا مساعد نیستند، اعم از طرز تلقیهای فردی مثلاً به چه میزانی علم را باور دارد؟ به چه میزانی نگاه به آینده دارد؟ به چه میزانی امید به آینده دارد؟ و به چه میزانی اعتماد دارد؟ اینها همه باورهای فردی و اجتماعی است یا اینکه به کدام مکتب و کدام نظام ارزشی پایبند است.
در نظام ارزشی که فرد محور است یا جامعه؟ در آن نظام ارزشی مثلاً مدارا چه جایگاهی دارد و دیگری یا غیر، پذیرفته است یا نه. اساساً میزان پایبندی فرد به نظم یا قانون چقدر است و نظایر آن.
طیف وسیعی از نظریات از این دست، در این حوزه مطرح شده است. در تعریفی از توسعه که دکتر مجید تهرانیان مطرح میکند، به نظر من میتوان به شاخصهایی دست یافت و سنجید که آیا رسانهها در مسیر توسعه هستند یا نه؟ آن تعریف این است که توسعه بالارفتن ظرفیتهای معنوی و مادی جامعه و رسیدن به سطوح تازهای از پیچیدگی نظم و نوآوری است. پنج متغیر یا عامل را در این تعریف میتوان دنبال کرد. یکی اینکه چهطور جامعه به لحاظ مادی گنجایش بیشتری برای تحرکات توسعهای پیدا میکند و اینکه سطح تولید و میزان دانش فنیاش بالا میرود و صنعتیتر میشود. اینها مجموعاً در فضای اقتصادی، صنعتی و علمی قابل لمس و اندازهگیری هستند و ظرفیتهای مادی را میسازند. علاوه بر این چه نوع تلقیهایی وجود دارد چه نوع زمینههایی وجود دارد؟ آیا جامعهای که فرهنگش فرهنگ جمعی است به آینده امید بیشتری دارد یا جامعهای که ارزشهای فردی در آن غلبه دارد؟ چرا که فرد میزان تحمل کمتری نسبت به تفاوتها و تکثرهایی که در آن جامعه است، دارد و اصلاً امیدوار به تغییر نیست اینها ظرفیتها یا گنجایشهای معنوی توسعه است.
در کنار این دو شاخص سه شاخص دیگر هم گفته میشود که جامعه به سمت پیچیدهتر شدن برود به سمت تقسیم کار بیشتر برود و به سمت تخصصیتر شدن نهادهای اجتماعی فرهنگی و سیاسی حرکت کند بهطوری که هرکدام کار خودشان را انجام بدهند و یک نظام اداری کارآمد وجود داشته باشد و نظایر آن.
* برای شنیدن این فایل به نرم افزار Flash player نیاز دارید.
دریافت نرم افزار فلش.