مجازی‌های پست‌مدرن

مجازی‌های پست‌مدرن

مقدمه:

در آستانه قرن بیست و یکم دو بحث تازه درباره شرایط عمومی زندگی وجود داشته است. یکی به احتمال فرهنگ 'پست مدرن' و حتی جامعه مربوط می‌شود و دیگری به تغییرات گسترده و عظیم در نظام‌های ارتباطی مرتبط است. اغلب فرهنگ پست مدرن به عنوان آلترناتیوی برای جامعه موجود، که به طور ساختاری محدود و به طور بنیادی ناقص مجسم می‌شود، مطرح می‌گردد. نظام‌های ارتباطی جدید به عنوان کلید امیدبخش برای زندگی بهتر و یک جامعه برابرتر ارائه می‌شود. بحث فرهنگ' پست مدرن' بر روی دامنه بزرگی از هویت فردی در حال ظهور جدید، متمرکز است. روی هم رفته نگاه محدود فرد مدرن را، که با ادعاهایش در عقلانیت و خودمختاری (autonomy) باشد، رها می‌کند. گفتمانی که اطراف نظام‌های ارتباطی جدید دور می‌زند، بیشتر به افزایش قریب الوقوع تکنولوژی در مبادله اطلاعات و شیوه‌ها توجه می‌کند، که این به تفوق نهادها و افراد موجود اعتبار خواهد داد.

در این مقاله قرار است این دو مبحث را توأمان بپرورانیم، تا آن دو، رو در رو قرار بگیرند، به‌طوریکه مزایای هر یک بتواند به دیگری اعتبار ببخشد. در حالیکه محدودیت‌های هر یک ممکن است آشکار و کنار گذاشته شود. استدلالم این است که درک انتقادی از نظام‌های ارتباطی جدید به ارزیابی نوعی از موضوع (subject) نیاز دارد، که آن را ترویج می‌کند. در صورتی که تشریح و توضیح کارآمد پست مدرنیته باید شامل توضیح رابطه‌اش با تکنولوژی‌های جدید ارتباطی شود. من فکر می‌کنم چیزی که در این نوآوریهای تکنولوژی در مخاطره است، فقط بازده (efficiency) اضافی مبادله، توانا کردن وسیله دستیابی جدید سرمایه‌گذاری، بهره‌وری اضافی در کار و قلمرو جدید تفریح و مصرف نیست، بلکه تغییر گسترده و فراگیر در فرهنگ یا در شیوه‌های هویت‌ها، ساخته می‌شوند. اگر به من اجازه قیاس تاریخی داده شود: جوامع به طور تکنیکی پیشرفته، در مرحله معمول تاریخ‌شان، شبیه به ظهور شهر یعنی فرهنگ سوداگری در جامعه فئودالی در قرون وسطا هستند. در شیوه‌‌ی مبادله کالا، افراد نیاز داشتند تا با روش‌های جدید عمل و گفتگو کنند. روش‌هایی که شدیداً متفاوت از اصول والای آریستوکراتیک با رویارویی چهره به چهره‌اش بود، که بر روی اعتماد به گفتار و التزامهای سلسله مراتب وابسته به هم‌شان مبتنی بود. در کنش متقابل با غریبه‌های محض، گاهی با فاصله‌های زیاد و بازرگانان به اسناد نوشته شده‌ای نیاز داشتند، که قول‌های شفاهی و نگرش «حساب حساب است» (arm's length distance) را حتی زمان حضور دیگری تضمین ‌کند، تا اینکه به فضای (space) محاسبات نفع شخصی، یاری ‌رساند. هویت جدید به طور تدریجی و در دور و درازترین مسیر برای مطمئن شدن، در میان سوداگران ساخته شد،که در آن حس محکم فردیت در استقلال و توانایی شناختی، بنا نهاده شد. در این روش پایه‌های فرهنگی در خور دنیای مدرن شروع شد. دنیایی که سرانجام به رسانه ای چاپی برای ترویج و انتشار این اشکال شهری هویت، متکی خواهد گشت.

در قرن بیستم رسانه‌های الکترونیکی- تلفن، رادیو، فیلم، تلویزیون و کامپیوتر- در حال تقویت منصفانه دگرگونی شگرف هویت فرهنگی هستند.و در حال حاضر نیز، ادغام‌ آنها به عنوان چند رسانه‌، ایماژها، صداها و پیام‌هارا بازنمایی می‌کنند، برای اینکه نمایه‌های (configurations) جدید فردیت و کیستی (individuality) را می‌پرورانند. اگر جامعه مدرن می‌تواند ،فردی پرورش ‌دهد که عقلانی، خودمختار، متمرکز و استوار است، (انسان منطقی، قانونمند ، شهروند فرهیخته و نمونه، انسان اقتصادی، مکار سرمایه‌دار، دانش آموز پایه مشخص (grand-defined) آموزش عمومی) بنابراین احتمالاً جامعه پست مدرنی در حال ظهور کردن است، که اشکال هویت متفاوت از هویت‌های مدرنیته، حتی مخالف را پرورش می‌دهد . تکنولوژی‌های ارتباطات الکترونیکی به طور معنی‌داری این احتمالات پست مدرن را افزایش می‌دهند. مباحثه این تکنولوژی‌ها، همانطور که خواهیم دید، اغلب تمایل دارند تا به درک دقیق این سطح حیاتی تحلیل نرسند. برای اینکه قبلاً]تکنولوژی ها[ به افراد در مستقر کردن منافع و مضراتشان شکل می‌دادند،وآنها]تکنولوژی ها ازنگاه کارکردی [ به عنوان تقویت‌ها (enhancements) بحث می شودند.

'بزرگراه' ارتباطات

رسانه ممکن است فقط از منظر (point of view) تکنیکی لحاظ شود، تا حدی که احتمالاً آنها را در رابطه با توانایی‌شان با انتقال واحدهای اطلاعات ارزیایی می کنند. پس این سؤال برای پرسیدن وجود دارد، که چه مقدار اطلاعات ،چه طور با آن صدای بسیار کم، در چه سرعتی و در چه فاصله‌ای تا چه تعداد مکان ممکن است انتقال داده شود؟ تا اینکه فشارهای تکنیکی در سال 1980 توانایی رسانه را به این شرایط، محدود کرد. جهت انتقال ایماژ کیفیت بالا بر روی (سیم مسی جفت پیچیده) خطوط تلفن موجود تقریباً ده دقیقه استعمال 2400 'مدم باود' (baud modem) یا دو دقیقه بکارگیری 9600 'مدم باود' طول می‌کشد. زمانیکه این جزئیات ارائه می‌شد، احتمالاً قرار نبود زمان واقعی حرکت ایماژها را بر روی خطوط تلفن بفرستند. بنابراین محدودیت بزرگ نخستین عصر رسانه الکترونیکی این است، که ایماژها تنها از مراکز قلیلی به گیرنده‌های زیادی، از طریق هوا یا از طریق کابل هم محور (coaxial) می‌توانست انتقال داده شود. تا اواخر 1980 کمبود اقتصادی ای در بزرگراه رسانه وجود داشت، که بدون هیچ ملاحظه یا فکری، کاپیتالیست یا دولت ـ ملت، استثمار انتقال ایماژ را توجیه و تشویق می‌کرد. از آن جائیکه فرستنده‌ها نیاز داشتند، تا مسیر اطلاعاتشان را به وسیله پخش در موج (frequency) معین یا از طریق بازسازی شبکه‌های سیم (هم محور) بسازند، ضرورتاً تعداد بسیار کمی توزیع ایماژها وجود داشتند.همین اقتصادهای تکنولوژی، که به آن باید توجه شود، در فرایندهای تولید اطلاعات به کار گرفته می شدند.

نظریه پردازانی همچون 'بنیامین'، 'انزنس برگر' (Enzens berger) و 'مک لوهان'3 پتانسیل دموکراتیک ظرفیت ارتباط اضافی رادیو، فیلم و تلویزیون را مجسم کردند. مدل تجربی پتانسیل ارتباطات رادیکال‌تر، در طی نخستین عصر رسانه، تقریباً تلفن بود. آنچه که تلفن را از دیگر رسانه ها متمایز می‌کند، کیفیت تمرکززدایی و توانایی مبادله پذیری عام موقعیت فرستنده و گیرنده است. هرکس می‌تواند پیامی را تولید و به هرکس دیگری در نظام - و در جوامع صنعتی پیشرفته، تقریباً هرکس که در این نظام است- بفرستد. این کیفیت‌های بی‌نظیر اوایل توسط مدافعان و مخالفان شناخته می‌شد.

اخیراً‍‍‍ تنها تکنولوژیی که از ساختار دموکراتیک تلفن تقلید می‌کند، بانک داده‌های اینترنت ـ دولت ایمیل الکترونیکی را بنیان گذاشت ـ نظام ارتباط عمومی است. تا سال 1990این تسهیلات به طور گسترده‌ای به دولت، نهادهای آموزشی و تحقیقی محدود شده بود. برخی افراد و صنایع شخصی در خدمات خصوصی 'کامپیوزرو، پرودیجی' (compuserve, prodigy) نام نویسی می‌کنند، که به اینترنت متصل اند. در این چند سال گذشته اینترنت به طور گسترده‌ای شهرت به دست آورده است و تا اواسط سال 1990، 30 میلیون کاربر را در اطراف جهان نمایش می‌داد. (1993,cooke and Lehrer) اما اینترنت و اجزایش از خطوط تلفن با تحمل محدودیت تکنیکی درونی‌شان استفاده می‌کنند. نوآوری تکنیکی در اواخر سال 1980 و اوایل سال 1990 باعث کاهش مفرط فشارهای اولیه می‌شود. رمزگشایی دیجیتالی صدا، متن و ایماژ، آغاز خطوط فیبر نوری (fiber-optic) به جای سیم مسی، توانایی انتقال دیجیتالی ایماژهای رمزگشایی شده و توانایی بعدی برای فشردن این اطلاعات، گسترش وسیع طول موج برای انتقال بی‌سیم، نوآوری‌ها در دگرگون کردن تکنولوژی و پیشرفت‌های زیاد دیگر، کمیت و نوع اطلاعات را آنقدر رشد داده است، که به زودی ممکن است، به تغییر کیفی منتقل شود.درواقع فرمول دیالکتیکی' انگلس' در فرهنگ هم می‌تواند حتمی الوقوع باشد.

شاهراه اطلاعاتی ای درحال بازسازی شدن است، که رشد زیاد درون جریان ارتباطات را توانا خواهد کرد. کمپانی‌های تلفن و کابل این تغییر را چیزی تا حدود 60 کانال صوتی ـ تصویری یک طرفه تا تنها 500 ] کانال[ دو سویه محدود، برآورد می‌کنند. اما این نوع از محاسبه به طور نامناسبی نکته‌ای را از قلم می‌اندازد. افزایش در انتقال ظرفیت (با سیم یا بدون سیم) آنقدر زیاد خواهد بود، که احتمالاً باید هر نوع اطلاعات (صوتی، تصویری یا متنی) را از هر نقطه در شبکه، با اجرا در زمانی واقعی در واژه‌های متفاوت، به سرعت منتقل کند. به طوری‌که گیرنده حداقل 24 'فرم' (frames) تصویری در ثانیه، با دامنه موج صوتی 20 تا 20000 هرتز را دریافت و ضبط خواهد کرد. استعاره بزرگراه فقط تمایل به حرکت اطلاعات، رها کردن انواع گوناگون فضای الکترونیکی (cyber space) در اینترنت، تلاقی مکان‌ها، حوزه‌های کاری و کافه‌های الکترونیکی دارد، که در آن این انتقال گسترده ایماژها و واژه‌ها، مکان‌هایی برای رابطه ارتباطی می شوند. سؤالی که باید پرورش داده شود این است، که آیا این تغییر تکنولوژی انگیزه‌ای برای نصب رسانه جدید، متفاوت از آنچه که ما تا کنون در عصر رسانه الکترونیکی دوم تجربه کرده ایم،فراهم می‌کند؟ اگر اینگونه است،این تغییر چگونه باید درک شود؟

گفتمان موجود در تکنولوژی ارتباطات جدید در فرایند شکل گیری است .به گونه ای که به طور شدیدی بوسیله بینش مدرنیته محدود می‌شود. اهمیت بزرگراه اطلاعات حالا به طور گسترده، با ظهور مقالاتی در مجلاتی از فصل نامه‌های تخصصی وایرد و موندودوهزار (wired and mondo 2000) تا ژورنال‌های عمومی تایم،فوربس و نیشن (Time, Forbes and Nation) شناخته می‌شود. مقالات موجود درباره تکنولوژی جدید، از شور و شوق از نفس افتاده تا احتیاط شک اندیشی تغییر می‌کند. 'فیلیپ المر ـ دویت' (52:1993)(Philip Elmer- Dewitt ) با نوشتن در تایم پیش بینی می‌کند: سویچ‌هایی که برای ارسال نمایش تلویزیون درخانه‌های شما استفاده می‌شود، می‌تواند برای ارسال تصویر از خانه شما به دیگری نیز استفاده شود. همین نظام به هر کس اجازه خواهد داد،با دوربین فیلمبرداری (camcorder) تصاویری به سراسر جهان توزیع کند. نظام رسانه جدید فقط پیشرفت‌های تکنولوژیکی ای نیستند، که در بالا اشاره شدند، بلکه همچنین تلفیق تکنولوژیهای ارتباطی موجود ،هستند. 'المر ـ دویت' ادامه می‌دهد، تکنولوژی جدید ترکیبی از تلویزیون، ارتباطات دوربرد، کامپیوترها، الکترونیک مصرف کننده و خدمات اطلاعاتی و چاپی را درون صنعت اطلاعات وارد خواهد کرد (52-3:1993). دیگر محققان به چشم اندازهای تکنولوژی بدون سیم تأکید می‌کنند.جورج گیلدر()(George Gilder :199357) با نوشتن در 'فوربس' گستردگی این نظام را پیش بینی می‌کند:

'ریــز واحــد جـدید جایگزین ساختار خشک عظیم پردازنده‌هـــای مرکزی'فراسنجگر' (analeg main frames) با شبکــه‌های گسترده محلی بدون سیمی‌می شود. این مخابره‌هـای ضعیف وپهن ] به جای پخش مبتنی بر قدرت و طول [ می‌توانند صدا، داده و حتی تصویررا در همان زمان راه بیندازند ... این نظام وعده انقلاب کامپیوتری را به عنوان یک طیف چندگانه اجرا می‌کند ... ]نظام جدید[ به طور قطع مفهوم تنگی طیف (spectrum) را کنار خواهد گذاشت.'

اینکه آیا رسانه ارتباطات آینده، از سیم یا بی سیم -یا ترکیبی از هر دو را - استفاده می‌کند،تصوری از دگرگونی شگرف را پدیدار می‌کند. در حالیکه مفسران با ترکیب غول آسای تکنولوژی جدید، انسجام قدیمی‌تر تکنولوژی‌ها، خلق صنایع جدید و گسترش تکنولوژی‌های قدیمی‌تر مواجه می‌شوند،پیچیدگی‌های سیاسی را فراموش نکرده‌اند. 'دوید بولیر' در 'تیکن' (Tikkun) بر نیاز به مجموعه تدبیرهایی جهت اداره کردن عصر رسانه دوم در منافع عمومی، تأکید می‌کند. رئیس جمهور'بیل کلینتون' و معاون رئیس جمهور' الگور' (Al Gore) درتوجه به مسأله، با تأکید نیاز به بررسی وسیع بزرگراه (ارتباطات) و همچنین از سوی دیگر با نشان دادن میل‌شان برای ساختن پیشرفت‌های جدید ایمن، برای حرکتی مفید برانگیخته شده‌اند. برای آنها موضوع اصلی در مخاطره قدرت ایالات متحده در رابطه با دیگر ملت‌ها (بخوانید خاصه ژاپن) و سلامت صنایعی است که درگیر می‌شوند. 'بولیر' (22:1993) به نگرانی‌های گسترده‌تری هم‌چون تقویت زندگی اجتماعی (community)، حمایت خانواده‌ها و جان دادن به فرایند دموکراتیک اشاره می‌کند. توجه کنید که 'بولیر' رسانه جدید را به طور کامل در چهارچوب نهادهای اجتماعی مدرن درک می‌کند. بزرگراه اطلاعاتی برای او ابزار شفافی است، که شایستگی‌های جدید می‌آورد، اما به وسیله خودش تغییری نمی‌کند. رسانه صرفاً افزایش سود دارد، یا از جلوه نهادهای خودمانی(familiar) ـ خانواده، اجتماع و ایالت ـ می‌کاهد.

اگر 'بولیر' برنامه کاری لیبرایی یا چپ ـ لیبرالی برای سیاستی ارائه می‌دهد که با عصر رسانه دوم مواجه می‌شود، 'میشل کاپور' (Mitchell kapor) توسعه دهنده قبلی ' لوتوس' (Lotus) 1، 2 و 3، تفسیر رادیکال‌تری ارائه می‌دهد. او بهتر از 'بولیر' درک می‌کند که بزرگراه اطلاعات به طور کیفی فرصت‌های سیاسی جدیدی باز می‌کند. به خاطر اینکه آن مکان (loci) جدید گفتگو را خلق می‌کند:

' که چه کسی سویچ‌ها (switches) را کنترل می‌کند؟ این پرسش سیاسی مهمی است، دو انتخاب افراطی وجود دارد. کاربران می‌توانند کنترل محدود یا غیرمستقیمی بر روی، زمانیکه، چیزی که، دلیلی که، از کسی که اطلاعات می‌گیرند و به کسی که اطلاعات می‌دهند، داشته باشند. آن، مدل برنامه پخش امروزی است و به نظر می‌رسد که مصرف گرایی، انفعال (passivity) وقاحت و میانه مایگی (Meiocrity) را بپروراند. یا کاربران ممکن است کنترل تمرکز زدایی شده، توزیع شده یا مستقیمی بر روی زمانیکه، چیزیکه، دلیلی که و با کسی که اطلاعات مبادله می‌کنند، داشته باشند. آن،مدل اینترنت امروزی است و به نظر می‌رسد که تفکر انتقادی، عمل گرایی (activisim)، دموکراسی و کیفیت را بپروراند. اکنون فرصتی برای انتخاب داریم.(5:1993,kapor)
با توضیحات 'کاپور' تفسیر رسانه جدید به نظر و دیدگاه 'انزنس برگر' برمی‌گردد. برای مثال کنترل سوسیالیستی یا دموکراتیک رادیکالی رسانه، آزادی، روشنگری و عقلانیت بیشتر را نتیجه می‌دهد. کنترل کاپیتالیستی یا مرکزگرا (centralist) ، سرکوب، انفعال و غیرعقلانی بودن را به بار می‌آورد. تفسیر 'کاپور' از شاهراه اطلاعات در 'دوتایی‌'های (binaries) مدرنیته باقی می‌ماند. هیچ ساختار فرهنگی جدیدی از خود در ذهن یا حتی احتمالاً در خیال تصور نمی‌شود. پوشش‌های سیاسی که توسط 'بولیر' و 'کاپور' پرورده می‌شوند، معتبر هستند و سطح بحث را به خوبی فراسوی شکل کنونی‌اش بالا می‌برند،اما محدود به اصلاحات مباحثی ای باقی می‌مانند،که در چشم انداز مدرنیته شناخته شده‌اند.

به علاوه پیچیدگی‌های سیاسی اینترنت برای سرنوشت دولت ـ ملت و توسعه اجتماع (community) جهانی به دقت نیاز دارد. استفاده نافذ زبان انگلیسی موجود در اینترنت به گسترش قدرت آمریکا اشاره می‌کند. همان طورکه واقعیت نشان می‌دهد، نشانی‌های ایمیل تنها در ایالات متحده به کد کشور نیاز ندارند. اینترنت، کاربران آمریکایی را معیار می‌کند. اما موضوع پیچیده‌تر است. در سنگاپور، زبان انگلیسی جهت توانمند کردن گفتگوها بین گروه‌های قومی متخاصمی به کار می‌رود اما، زبان دیگر] زبان انگلیسی قاضی [ بی‌طرفی است. البته نابرابری‌هایی در استفاده از اینترنت، با تغییر ساختار دموکراتیک اینترنت به فرصتی برای بی‌عدالتی‌های بیشتر نسبت به جماعت فقیرتر وجود دارند.

حتی در ملت‌های باکاربری بالا (high-use) ] اینترنت[ مردان سفیدپوست ثروتمند، کاربران بی‌تناسب دارند. با این وجود تکنولوژی سریع گسترش می‌یابد و اینترنت نسبتاً ارزان است. تنها بسیج سیاسی وابسته به عوام (grass roots) موجود در این موضوع، بررسی وسیع را تضمین می‌کند. (Tehranian، زیر چاپ)

در برخی روش‌ها اینترنت، مملکت دارای دولت ـ ملت را ضعیف می‌کند. برای مثال پیام‌های موجود در فضای الکترونیکی (cyber space) به آسانی درفضای 'نیوتنی' (Newtonian space)، با دادن مرزهای کم بازده، محدود نمی‌شود. در محاکمه 'تیل ـ هولکا' (Teale-Hoolka) اوایل سال 1994،در مورد قتل‌های زنجیره‌ای که شامل تجاوز جنسی و قطع اندام می‌شود، دولت کانادا به خاطر ارسال‌های شبکه کاربری (usecnet) موجود در ایالات متحده که قابل دسترسی در کانادا دارند، قادر به وادار کردن سانسور اطلاعات نبود (1994,Turner). به خاطر مصا ف کنش‌های ارتباطی ای که از طریق یک دولت به عنوان عمل غیرقانونی تعریف می شوند، ملت‌ها مجبور می‌گردند تا با قوانین‌شان، همراه باشک در حاکمیت ستایش شده‌شان ، همکاری کنند. دولت‌های ملی بسیار ناامیدشدند، که با بی‌نظمی اینترنت روبرو گشتند و طرح‌هایی همچون ایده دولت آمریکا برای انحصاری کردن رمزگزاری(encryption) با تراشه 'کیلپر' (clipper chip) و پایداری 'اف بی آی' برای ساختن مکانیسم‌های نظارت درون ساختار شاهراه اطلاعات، جهت کنترل همه پیام‌ها ، در شرف انجام هستند. (22:1993,Hotz)

دولت ـ ملت‌ها زمانیکه با شبکه ارتباط جهانی روبرومی شوند، زیان می کنند. تکنولوژی‌ها تغییراتی را تسخیر کرده‌اند که ماهیت قدرت دولت‌های مدرن را تعریف می‌کنند.

بازتولید و توزیع بی‌فایده اطلاعات از طریق سازمان‌های اقتصادی و شرکت‌های مدرن با همان هیجانی استقبال می‌شود، که دولت و ملت‌ها را به ستوه می‌آورد. اجرای صوتی آدم‌های مقتدر صنعت موسیقی، تولید تصویر هالیوود، مودم‌ها ی غول‌های صنعتی تلفن، مورد مخالفت قرار می گیرند. زمانیکه حقوق مالکیت در شک وتردید ارائه می‌شود،اطلاعات از پوست مادی آزاد میگردد تا جریان یابد و در فضای الکترونیکی با فشارهای کمی تکثیر می شود. پاسخ سروران صنایع‌مان به تنها تلاش وسیع جهت گسترش دادن اصول مالکیت به وسیله ترویج «قوانین مالکیت فکری» (intellectual property laws) جدید، همراه با پیشرفت در تکنولوژی‌های انتقال و انتشار،] همواره[ مبهم است. مسأله سرمایه‌داری این است، که چه طور لغت و پیام را، به جهت موظف کردن آنها به نام‌ها و آرم‌های مناسب حفظ کند. زمانیکه آنها تقریباً با سرعت نور می‌گذرند و با سرعت زننده‌ای تولید می گردند- با استفاده از واژه‌های دلوز و گاتاری-در کارخانه متمرکز شده، اما به طور 'ریزم‌وار'، در محل تمرکز زدایی می شوند. این مسئله برای مدافعان مفاهیم مدرن مالکیت قرار نبود خیلی دلهره‌آور باشد. ماده الحاقی اول (First Amendment) برای مثال: چه کسی مالکیت حقو‌ق ها را اعتراف می‌کند و بدین ترتیب مسئول متن در بوردهای بولتن اینترنت کیست؟ آیا نویسنده، اپراتور نظام یا اجتماع شرکت کننده مسئول هستند؟ آیا آزادی گفتگو در فضای الکترونیکی (cyber space) هنگامی گسترش می‌یابد، که آن برای چاپ (print) آماده می‌شود؟ چه طور قانون مالکیت فکری قرار است به آسانی زیان‌ها را بررسی کند و به لغزش در جهان ارتباطی سهم بدهد. طرح‌هایشان (contouns) بسیار متفاوت از آن گفتگوی چهره به چهره و چاپ (print) هستند؟ این و سؤالات زیاد بنیادی دیگری، توسط ارتباطات اینترنتی برای نهادها، قوانین و هدف‌ها پرورده می‌شود، که در همین بافت گوناگون مدرنیته توسعه می‌یافت.

واقعیت مسأله‌دار (problematized)

قبل از آنکه ما به موضوع تفسیر فرهنگی عصر رسانه دوم بازگردیم، ضروری است تکنولوژی جدید، یعنی «واقعیت مجازی» را بیشتر بررسی کنیم. واژه 'مجازی' (Virtual) در زبان حرفه‌ای کامپیوتر به وضعیت‌هایی اشاره دارد،که به بدل‌ها ی مشابه -به هم- اطلاق می گردد. برای مثال،حافظه مجازی به معنای استفاده از قسمتی از دیسک سخت (hard disk) - در این مورد به عنوان حافظه دستیابی تصادفی- برای اجرا است. «واقعیت مجازی» (virtual reality) خطرزاترین اصطلاح است.چون اشاره می‌کند، که واقعیت ممکن است چندگانه باشد یا شکل‌های زیادی به خود بگیرد. این عبارت به «زمان غیرواقعی» نزدیک است،که در حوزه ضبط صدا به‌وجود می‌آمد. زمانیکه ]زمان واقعی و زمان ضبط شده[ به هم متصل می‌شدند، ضبط مسیر ـ چند گانه (track-multiple) و ضبط سرعت-چندگانه(speed-multiple)، احتمالاً «زمان‌های دیگری» (other times) در برابر زمان ساعتی یا زمان پدیدار شناختی (phenomenological) ایجاد می‌کرد. در این مورد حس عادی و معمولی «زمان» قرار بود بوسیله معتدل ساز «واقعی» حفظ شود. هرچند استفاده ی دوباره معتدل‌ساز (modifier) فقط توجه به غیر ـ «واقعی بودن»زمان ساعتی ، حالت غیرانحصاری‌ و فقدان بنیان آن را ترسیم می‌کند. اصطلاح‌های «واقعیت مجازی» و «زمان واقعی» به نیروی عصر رسانه دوم - در تشکل دادن فرهنگ وانمودی (simulatinal) گواهی می‌دهد. واسطه‌گری آنقدر گسترده شده است، که چیزهایی که واسطه می‌شوند به مدت طولانی نمی‌توانند حتی وانمود به تصنعی بودن کنند. فرهنگ به طور فزاینده‌ای در این نگاه وانمودی است و رسانه اغلب چیزهایی را تغییر می‌دهد که آن، با تغییر هویت اوریجینال‌ها (originals) و مرجعیت‌ها عمل می‌کند. در عصر رسانه دوم «واقعیت» چندگانه می‌شود. واقعیت مجازی 'مکان' کامپیوتر تولید شده‌ای است،که بوسیله شرکت کننده از طریق عینک ایمنی (goggles) دیده می‌شود. یعنی انگیزه شرکت کننده یا شرکت کنندگان را پاسخ می‌دهد. شرکت کننده یا مشترکی می‌تواند سرتاسر خانه‌ای را که به او اختصاص داده می‌شود گشت بزند، تا حسی برای آن به دست آورد قبل از آنکه آن ساخته شود. یا ممکن است او سرتاسر موزه یا شهری را پرسه بزند که تصویرها و خیابان‌هایش توسط کامپیوتر تولید شده اند.اما موقعیت افراد وابسته به حرکت واقعی‌شان است، نه به فیلم یا برنامه کامپیوتری از پیش تعیین شده ، به علاوه بیش از یک فرد ممکـن است همین واقعیـت مجـازی را در همین زمان تجربه کند. یعنی با دو شخصیت «حرکت‌هایی» را تجربه کند، که از همین فضا متأثر می‌شوند. آنچه که با اهمیت است، این است که این افراد نیاز ندارند، در همان مکان فیزیکی باشند. بلکه می‌توانند اطلاعات را به کامپیوتر از یک نقطه دور از طریق مودم‌ها (modems) ارسال کنند. 'حرکت‌ها' در واقعیت مجازی کاملاً شبیه 'حرکت‌ها' در واقعیت قدیمی نیستند. برای مثال: هر کسی می‌تواند از روی دیوار برود یا بپرد، به سبب آنکه فشارهای مادی زمین نیاز به اجرا ندارد. در حالیکه هنوز با وجود نارسیده]بودن امر مجازی[، برنامه‌های واقعیت مجازی به افزایش 'تکثیر' (duplication) ـ اگر بتوانیم از این واژه استفاده کنیم ـ واقعیت از طریق تکنولوژی گواهی می‌دهند. از سوی دیگر تکثیر باعث تناوب (alternation) می‌شود. واقعیت مجازی تصورات پرزرق و برقی هستند، که در تفاوت‌شان از واقعیت واقعی، بازی و کشف را، با ایجاد سطح تازه‌ای از تخیل، برمی‌انگیزند. واقعیت مجازی تصوری از واژه و تصوری از فیلم یا ایماژ تصویری را تصاحب می‌کند، که بیشتر با جایگزین کردن فرد «درون» جهان‌های دیگر گام برمی‌دارد. در مقایسه با واقعیت، عمل وانمودی به طور مستقیم با سرهم بندی کردن، آماده در محلی است و مدام شرایطی را تغییر می‌دهد، که تحت آن به هویت خود شکل دهد.

شکل‌های فراملی واقعیت‌ مجازی، دراستفاده اینترنت وجود دارند. MVDs یا قلمروهای چندکاربر(Multi User Domains) پیامد ویژه‌ای دارند. مذاکرات گوناگونی وجود دارد، که در آن مشترکان نقش هایشان را در بازی ماجراجویانه 'نئو ـ قرون وسطا' انتخاب می‌کنند. این بازی به طور واژه به واژه اجرا می‌شود، یعنی، حرکت‌ها مانند جملات تایپ می‌شوند، اما بسیار مرئی و واقعی (Visual) است، تا اندازه‌ای که مکان‌های پیچیده، کاراکترها و اهداف به طور مداوم کنش متقابل دارند. در نسخه دیگر MUD، 'لامدامو'- Lambdamoo- ، بانک داده‌ها حاوی «اهداف» هستند. به طوریکه از طریق شرکت کنندگان جهت تغییر و تبدیل واقعیت، شکل می گیرند. در نتیجه، واقعیت نیمه مجازی توسط بازیگران خلق می‌شود. چه چیزی اضافی است، هر بازیگری نقش تخیلی انتخاب می‌کند،که می‌تواند متفاوت از جنسیت واقعی‌ اش باشد. حقیقتاً این جنسیت می‌تواند در این دوره از بازی، به طور شدید با تردید در نظام جنسیت فرهنگ مسلط به عنوان دوتایی معین، تغییر کند. حداقل در طی بازی تخیلی (Fictional) افراد، شرایط موضوع مورد تصور را هنگام ارتباط با دیگران کشف می‌کنند. در 'لامدامو'، سری‌های خشونت جنسی توسط شخصی که باعث بحران در میان مشترکان می‌شود،به مذاکراتی هدایت می‌شود که به موضوع تنبیه خطاکار - و بدین وسیله بهتر دفاع کردن از ماهیت فضای اجتماعی مذاکره- اختصاص داده می‌شود. این دوراندیشی‌ها در آمادگی برای تصویرهای فضای الکترونیکی به عنوان' اتوپیا (Utopia)' تجربه می‌شود. برای مثال،در حالیکه ما وارد این میدان جدید می‌شویم، آسیب‌های مدرنیته گاهی با ما شکیبا می‌شوند و در بعضی موارد حتی بدتر می‌شوند. در عین حال خمیره‌های فضای فرهنگی جدید در MUDs مؤثر هستند. شرکت کننده‌ای بحث می‌کند،که شرکت مداوم در بازی به حس درگیری ای هدایت می‌شود،که فضای بین واقعیت عادی و تخیلی است (1993,Pibbell)7. تأثیر رسانه جدید همچون اینترنت و واقعیت مجازی قرار است انواع «واقعیت‌هایی» را تکثیر کند، که هرکس در جامعه با آن مواجه می‌شود.

موضوع پست مدرن

بزرگراه اطلاعات و واقعیت مجازی رسانه، ارتباطاتی هستند، که اشکال موجود فرهنگ مصرفی را غنی می‌کند. اما آن‌ها ممکن است از آنچه که به عنوان رسانه توده‌ای یا صنعت فرهنگی با ویژگی‌های حیاتی شناخته‌ایم ،عدول کنند. گفته شد:«ممکن است عدول کنند». به خاطر اینکه هیچ یک از این ]دو[ تکنولوژی به عنوان کردارهای فرهنگی شکل داده نشده‌اند. آن‌ها نظام‌های ارتباطی ظاهر شونده هستند، که ویژگی‌هایشان می بایست با بعضی ثبات‌ها یا قطعیت‌ها خاص شوند. هدف این مقاله قرار است، به اهمیت بعضی فرم‌های سیاسی مرتبط باشد یعنی اطراف اینکه چه طور به این تکنولوژی‌ها واقعیت داده می‌شود،دور می زند. ویژگیهای تکنولوژیکی شاهراه اطلاعاتی و واقعیت مجازی، به اندازه کافی روشن هستند، تا توجه به استعدادشان برای شکل‌گیری جدید را اعلام کنند. قابل تصور است که بزرگراه اطلاعاتی می‌خواهد، در این شیوه به نظام پخش محدود شود. در آن ، اصطلاح «عصر رسانه دوم» تبیین می‌شود. استعداد نظام ارتباطات تمرکززدایی شده، آنقدر گسترده است، که یقیناً ارزش بازشناسی دارد. مثال‌هایی از تاریخ نصب و انتشار تکنولوژی‌های ارتباطی آموزنده هستند. 'کارولین ماروین' (Carolyn marvin) خاطرنشان می‌کند، که تلفن، در آغاز کار، ابداً عام (Universal) - شبکه تمرکز زدایی شده‌ای که] بعدا' [ گردید- نبود. کمپانی تلفن خوشحال بود که استفاده از وسیله] تلفن [ را برای آنهاییکه نام نویسی شده‌اند، محدود کند. آن‌ها اهمیت اجتماعی یا سیاسی جهان‌گیری (universality) شرکت کننده را درک نکردند و اصولاً به درآمدی از خدمات علاقمند شدند که فراهم می‌شد. همچنین تلفن 'هیرموند' (Telefon Hirmond) و نظام تلفن در 'بوداپست' در زمان قبل از جنگ جهانی اول، ارزش یادآوری دارد. 'هانگر' (Hungarians) نیز از تلفن به عنوان نظام پخش، با جدول چاپی برنامه سازی، استفاده کرد. آن‌ها به سختی انتشار تکنولوژی را به طبقه حاکم محدود کردند. فرایندی که بوسیله آن تلفن به عنوان شبکه ی اشاعه ی جهانی تأسیس شد، که در آن هرکسی می‌تواند به دیگری زنگ بزند. در یک پیچیدگی، تشریح تاریخی چندلایه که در آن تکنولوژی، ساختار اقتصادی، نهادهای سیاسی، فرهنگ سیاسی و رسانه جمعیتی اتفاق می‌افتد، به هر کدام نقش‌های متقابلی داده می‌شود .(FF222:1993,Marvin) تاریخ پیچیده نیز،به کمپانی بزرگراه اطلاعات و واقعیت مجازی شک نخواهد کرد.

در شیوه اطلاعات(The mode of Information) (1990,poster) بحث شد، که ارتباطات الکترونیکی سوژه (subject) را در روش‌های دیگری از نهادهای مدرن شکل می‌دهند. اگر مدرنیته یا شیوه تولید به کردارهای مشخصی دلالت می‌کند، که هویت‌ها را به عنوان خودمختار (autonomous) و -به طور ابزاری- عقلانی برمی‌انگیزند، پست مدرنیته یا شیوه اطلاعاتی، کردارهای ارتباطی را بیان می‌کند، که سوژه ها در آن به‌طور بی‌ثبات، چندگانه و پراکنده شکل می‌گیرند. بزرگراه اطلاعاتی و واقعیت مجازی شیوه اطلاعاتی، برای کاربردهای بیشتر، به طور گسترده‌ای به تقویت و اشاعه‌ خود -با آوردن کردارها و افراد متعدد در الگوی شکل گیری‌اش- خواهد پرداخت. بدون شک نهادها و کردارهای مدرن زیادی برای وجود داشتن، ادامه دارند و حقیقتاً به فضای اجتماعی مسلط هستند. شیوه های اطلاعاتی پدیده های نوظهوری هستند،که تأثیر جزئی و در عین حال مهمی، در جنبه‌های مختلف زندگی روزمره دارند. یقیناً آن ] شیوه اطلاعاتی[ ، جوامع صنعتی پیشرفته را پوشش نمی دهد و حتی در ملل کم توسعه یافته،کمترحضور دارد. بزرگراه اطلاعاتی و واقعیت مجازی ممکن است، از طریق عینک پساـ ساختارگرایی (poststructualist) تفسیر شود، که در اینجا در رابطه با موضوع فرهنگی ساختار سوژه استفاده شده است. اگر این گونه باشد، بحث رسانه توده‌ای به سادگی به عنوان فرستنده-گیرنده، تولید کننده ـ مصرف کننده و حاکم ـ محکوم دیده نمی‌شود. تغییر به شبکه تمرکززدایی در ارتباطات گیرندگان، فرستندگان، تولیدکنندگان، محکومین، حاکمین، همراه با واژگونی منطق درک عصر رسانه اول به وجود می‌آید. مرحله‌ای که مطرح کرده ام، حداقل به طور موقتی رها کردن آن منطق و انتخاب تحلیل فرهنگی پسا ساختارگرایی شیوه‌های ساختار سوژه است. این به همه سؤالاتی که از طریق عصر رسانه دوم باز می‌شود، خصوصاً پیچیدگی‌ های سیاسی که در این لحظه بی‌نهایت مشکل است، پاسخ نمی‌دهد. اما آن، بازشناسی پست مدرنیته پدیدار شونده و رهیافت آزمایشی تحلیل سیاسی آن نظام فرهنگی را تأیید می‌کند. آن، شروع خط فکری را تـأیید می‌کند که به احتمال عصر جدید، با دوری از پیوستگی، مواجه می‌شود و تکرار انحصاری استدلال‌های مدرنیته را محدود می‌کند. ساختار سوژه در عصر رسانه دوم، از طریق مکانیسم هم کنشی متقابل اتفاق می افتد. واژه تکنیکی که به ارتباطات دو سویه اشاره می‌کند، از طریق مبارزات تبلیغاتی شرکتهای ارتباطات دور بُرد، کنش متقابل (interactivity) ] را درون خود [داشته است. به طوریکه کاربردش ممکن است جاری شود و در زمینه‌های بی‌شماری به کار برده شود، که مقدار بسیار کمی از آن به ارتباطات دوربرد مربوط می‌گردد. با این وجود پدیده ارتباط از راه دور از طریق کامپیوتر، با فرستادن و گرفتن دیجیتالی پیام‌های کدگذاری شده، مربوط به وجود کنش متقابل، محبوب‌ترین کاربرد اینترنت بوده‌اند. جدا از ویژگی‌های لازم خرید یا به دست آوردن اطلاعات به طور الکترونیکی، ارتباطات از طریق کامپیوتر علاقه زیاد افراد بیشمار را طلب می‌کند. (1993,Dery) با استفاده از اینترنت برای ارتباط ‌های وانمودی، کارکردش به عنوان منبع خرده فروشی یا کــار مرجع بسیــار بهتــر انجــام می گیرد. در واژه‌هــای 'هــاوارد ریــن گولد' (HowardRheingold) (61:1993) ،آمده است ، من و هزاران'سایبرنوتس' (cybernauts) دیگر می‌دانیم، آن چیزی که در برخی روش‌های شگفت‌آور جستجو و درک می‌کنیم، فقط اطلاعات نیست، بلکه دسترسی فوری به روابط مداوم با تعداد زیادی افراد دیگر است. 'رین گولد' شبکه روابط را ' اجتماعات مجازی'می‌نامد، که موجودیتی را بر روی بوردهای بولتن اینترنت وارد می‌کنند. مکان‌هایی برای «گردهمایی» (meeting) در اینترنت، همچون 'ول' (well) که توسط 'رین گولد'تکرار می‌شود،«مناطقی» برای پیام‌های «عمومی» فراهم می‌کند،که همه مشترکان ممکن است بخوانند. «جعبه نامه»(mailbox) خصوصی نیز به افراد در مبادلات کمک می‌کند.

درک این ارتباطات توسط مقوله‌بندی‌های مدرن تحلیل، محدود می‌شود. برای مثــال، موفقیت‌های زیاد «اجتماعات مجازی» به عنوان نشانه‌ای که اجتماعات «واقعی»را کاهش می دهند، تفسیر شده‌اند. این منتقدان معتقدند،که اینترنت راه دیگری برای یک رابطه ی واقعی فراهم می‌کند (62:1993,Rheingold). اما تضاد اجتماع واقعی و مجازی حاوی مشکلات جدی است. ملت، به عنوان قوی‌ترین هویت گروهی در دوره مدرن لحاظ می‌شد و چه بسا در واقعی‌ترین اجتماع این عصر، نقش تخیلی و تصوری بنیادین داشته است .( 1963,Anderson) رسانه پیشاـ الکترونیک (pre-electronic) شبیه روزنامه وسیله‌ای در انتشار نشانه ملی و بررسی سوژه مرتبط با آن بود. حتی در اوایل، انواع اجتماع، همچون روستا، خویشاوندی و محل سکونت عوامل چشمگیری بودند. اما هویت فردی یا خانوادگی با گروه خاص هرگز عادی، طبیعی و معین نبود. به طوریکه، 'جان‌ـ لوک نانسی' (Jean - LucNancy) (xxxviii:1990) بر روی تولید بنیان و 'جوهر' (essence) بحث می‌کند، که کثرت را به ثبات-با مبهم کردن فرایند سیاسی که در آن «اجتماع» ساخته می‌شود- تبدیل می کرد. برای مثال «... فکر اجتماع به عنوان جوهر وبنیان در اثر انسداد (closure) سیاسی» است. او اجتماع را از طریق پرسیدن سؤال بعدی به طرز دیگری بیان می‌کند: «ما چطور می‌توانیم پذیرنده معنا (meaning) چندگانه و پراکنده ی وجودهای چند پاره‌مان باشیم، که فقط از طریق با هم زیستن قابل درک است؟» (xi:1991) . لذا اجتماع برای او به طور متناقضی فقدان اجتماع است. تقریباً آن منبع هویت‌های چندپاره است، که او برای نوشتن، انتخاب می‌کند.

نقد 'نانسی' از اجتماع - در نگاه قدیمی‌تر- برای درک برساخت (construction) خود در اینترنت سرنوشت‌ساز است. 'نانسی' بخشی را انتخاب کرده است، تا اهمیت تکنولوژی‌های ارتباطاتی جدید،] بعنوان مثال [همانند موقعیت‌های مورد افسرجز در درکش از اجتماع را انکار کند:

'ظهور و افزایش آگاهی‌هایمان از اجتماع‌های ]مقررات اجتماع[ استعمار زدایی شده به طور شگفت آوری نه اصـلاح شده است و نه رشد امروزی آن از شکل‌های بی‌نظیر مربوط به با هم بودن (being - in - common) ـ از طریق کانال‌های اطلاعاتی و نیز از طریق آنچه که جامعه چند نژادی نامیده می‌شود ـ باعث احیای (renewal) سوژه اجتماعی شده است' 22:1991,Nancy)).

'نانسی' رابطه‌ای را انکار می‌کند، که من بین ساخت پست مدرن سوژه و رسانه ارتباطاتی دوسویه ترسیم می‌کنم. به هر حال نکته مهم آن است که اجرا شود. در نتیجه نانسی نخست سوژه را به عنوان] چیزی [ چندگانه، پراکنده و به طور مهلکی چندپاره، - در بیان هستی شناختی (ontological)- فرض می‌کند. او موضوع اجتماع را از حوزه تاریخ و سیاست جدا می کند،و هدف دقیق نقدش از اجتماع جوهرگرا (essenlialist) را در درجه اول، تغییر می‌دهد. نانسی نقد مؤثری از اجتماع جوهرگرا ارائه می‌دهداما مسأله را ازطریق هستی شناسی کردن غیرجوهر گرا به افق سوژه بازمی‌گرداند.من ترجیح می‌دهم تا ظهور تاریخی سوژه مرکز زدایی شده مشخص شود و ارتباط اش با موقعیت‌های ارتباطاتی بررسی گردد.

اکنون می‌توانیم به موضوع اینترنت و رابطه‌اش با «اجتماع مجازی» بازگردیم: اینترنت و واقعیت مجازی احتمال انواع جدید کنش متقابل (interactivity) را باز می‌کند. اما ایده تضاد اجتماع واقعی و غیرواقعی برای مشخص کردن تفاوت‌های بین شیوه‌های پیوند (bonding)- با کمک کردن به روش ساختار تاریخی اشکال مختلف اجتماع- کافی نیست. این تضاد مانع سؤال کردن از موضوع شکل‌های هویت متداول، در انواع متنوع اجتماع می‌شود. آن طور که'نانسی' نشان می‌دهد، مفهوم اجتماع با واقعیت هویت‌های ثابت اعضایش، ثابت فرض می‌شود فرض دقیقی که اجتماعات اینترنت را مورد تردید قرار می‌دهد. ناظران، شرکت کنندگان در 'اجتماعات مجازی' به اتفاق آراء تکرار می‌کنند، که تجربه طولانی و تند و تیزبا ارتباط الکترونیکی کامپیوتر میانجی شده (computer-mediated)، به دگرگون پذیری هویت قطعی مرتبط می‌شود.'رین گولد' تغییرات فرهنگی عظیمی را پیش بینی می‌کرد. به سبب آنکه از تأثیر اینترنت بر روی فرد استفاده می‌کند: «... آیا روابط و تعهدها در جاییکه هویت‌ها سیالند، همان طورند که ما آن‌ها را دقیقاً احتمالی می‌شناسیم؟ ... ما هویت‌هایمان را تغییر و کدگذاری می‌کنیم. همان طور که پیام‌ها بر روی صفحه، هویت‌های دیگران را باز و کدگشایی می‌کنند.» (61:1993) در بوردهای بولتن شبیه 'ول' ، مردم با غریبه‌ها بدون توشه‌های زیاد اجتماعی که تقسیم و گریزان می‌شوند، ارتباط برقرار می‌کنند. بدون علامت‌های مشهود (visual) اطراف جنسیت، سن، قومیت و پایگاه اجتماعی، مباحثات در مسیرهایی گشوده می‌گردد، که از جهات دیگر می‌توانست دور شود. مشترکان اغلب در این اجتماعات مجازی خود را با کمی خویشتن داری و رشد دیالوگ‌ها و پیشرفت سریع نشان می دهند. با این وجود 'رین گولد' که فروپاشی اجتماعات سنتی اطراف جهان را مشاهده کرده‌ است، خوش مشربی 'ول' و دگرگونی هویت افراطی 'ام یو دی' (MUDs) را در اشتیاق به اجتماع ] مجازی [ نسبت می‌دهد (62:1991). حتی برای دفاع از تکنولوژی‌های ارتباطات جدید، مفهوم اجتماع واقعی درکش را از کنش متقابل جدید تحت قاعده درمی‌آورد. در حالیکه ممکن است قدری حقیقت در چشم اندازی موجود باشد، که اجتماعات مجازی را به عنوان راه حل جبرانی ای برای آسیب اجتماعات واقعی می بیند. من ترجیح می‌دهم، قلمرو جدید را بررسی و احتمالاتش را توضیح دهم.

جنبه دیگری از درک هویت در «اجتماعات مجازی» توسط 'استون' (stone) فراهم می‌شود. مطالعات او به نظام‌های ارتباط الکترونیکی اشاره می‌کند، که مشترکان واقعیت «مجازی» را از طریق مقوله‌بندی‌های واقعیت «عادی» به رمز درمی‌آورند. آن‌ها مقوله‌بندی را به گونه ای از طریق ارتباط داشتن با یکدیگر انجام می‌دهند، مثل اینکه در فضای عمومی فیزیکی قرار دارند. گویی این فضا که بوسیله گروهه‌ها (bodies) مستقر می‌شدند، طبق چشم انداز 'کارتزین' (Cartesian) و از طریق در نظر گرفتن کنش‌های متقابل همچون اتفاقات وحوادث، لااقل با اهمیت برای تاریخی‌های شخصی مشترکان،قابلیت طرح ریزی داشتند (62:1992,stone). برخورد رسانه جدید با مقوله‌بندی‌ها در رابطه با مشترکان آغازین- در این مورد خدمات متداخل برای ترسیم کردن نزدیک به هم دو نوع موقعیت هستی شناختی- به ندرت جدید است. اجتماعات مجازی از برخی واقع‌نمایی‌ هایی مشتق می‌شوند، که به خاطر آن مذاکره می‌شود. گویی که آن‌ها طرح اجتماعات بودند. تأیید اعضا برای تجربه کردن اجتماعات در فضای الکترونیکی (cyber space) چنان است، که گویی به کنش‌های متقابل شکل داده می‌شود. همان طور که اجتماعات مجازی به داشتن ویژگی‌های اجتماعات «واقعی» تشبیه می‌شوند، اجتماعات «واقعی» نیز می‌توانند به اجتماع وابسته به تخیل (imaginery) تشبیه شوند. آنچه که حیات اجتماع برای اعضایش می‌سازد، برخورد پرمعنای ارتباطات است. اجتماعات واقعی و مجازی در کنار هم آینه یکدیگر هستند.

روایت‌ها در فضای الکترونیکی

خدمات پست الکترونیکی و بوردهای بولتن توسط روایت‌ها پوشیده می‌گردند. افراد حاضرند تا از حکایت کردن روایت‌ با کسانی لذت ببرند، که با آن‌ها هرگز روبرو نشده‌اند و احتمالاً هرگز آنها را نخواهند دید. اغلب این روایت‌ها به نظر می‌رسد که به طور مستقیم ازطرف اشخاصی مطرح شدند، که اکنون زندگی می‌کنند. اما تعدادی بدون شک نوآفرین هستند. جذبه قوی در قصه پردازی هرکس، برای دیگران نمود پیدا می کند. 'ناظری' به تازگی موقعیت اشاره می‌کند:

'تکنولوژی مفهوم ارتباطات محدود ـ به ـ بسیار (few-to-many) را از بین می‌برد. برخی ارتباطات همیشه می‌خواهند قدرتمندتر از دیگری باشند. اما ایده مهم پشت قصه گویی‌های ـ الکترونیکی (cyber-toles) این است،که در اولین زمان تعداد زیادی با تعداد دیگر گفتگو کنند. هر روز، کسانیکه می‌توانند تجهیزات کامپیوتر و صورت حساب‌های تلفن را تأمین کنند، ممکن است تولیدکنندگان وکیلان ویراستاران و مخاطبان خودشان باشند. قصه‌گویی‌ها بیش از پیش تک سرشت، هم کنش و فردگرایانه می‌شوند،که در محل‌های تبادل نظر برای متنوع کردن مخاطبان با روش‌های متفاوت نقل می‌شوند' (1994,Katz).

این انفجار روایتگری به تکنولوژی‌ای وابسته است، که شبیه چاپ و رسانه الکترونیکی عصر نخست است. برای مثال ارزان، منعطف،و برای مطالعه در دسترس و سریع است .آن مدل تمرکز زدایی تلفن و «تولیدکنندگان» بی‌شمار پیام‌های‌شان را، با امتیاز مدل پخش گیرنده بی‌شمار اش ترکیب می‌کند. صوت (رادیو گفتگوی اینترنت (Internet Talk Radio)) و تصویری (وب گسترده ـ جهانی که برای شریعت موسی(Mosaic) استفاده می‌شود) به متن- با افزودن قابل ملاحظه استعداد راویان جدید- افزوده می‌شود. اکنون وب گسترده ـ جهانی (world - wideweb) وجود دارد، که اجازه انتقال توأم متن، ایماژ و صدا را، با فراهم کردن روابط فرامتنی (hypertext) به خوبی میسر می سازد.پیچیدگی‌های وب حیرت‌آور می‌شوند: کلیپ‌های فیلم و خوانش‌های صدا (voice Readings) می‌توانند، درون متن‌ها و نوشتار نویسندگانی قرار بگیرند، که روابط (links) شان را ممکن است به عنوان «متون» نشان دهند. به علاوه، دیگر تکنولوژی مرتبط اثرات تمرکززدایی شده مشابهی را تولید می‌کنند. چنین پدیده‌هایی چون انتشار رومیزی (desktop broad casting)، «گزارش» دوربین‌های گونا گون بسیاری از شهروندان و فیلم‌سازی دیجیتــالی ،از فشارهــای چنـد الیگــارشی انتشــار در حـال تخطی کــردن هستند 106 and 34:1993,Mondo 2000)).

موضوع 'وضعیت روایت'، مرکزی برای بحث پست مدرنیته گردیده است. 'ژان فرانسوا لیوتار' تغییر در ساختارهای مشروعیت روایت دوره‌های پیشا مدرن، مدرن، پسا مدرن را تحلیل کرده است. 'لیوتار' (1984) پست مدرن را به عنوان شک اندیشی (incredulity) به فراروایت‌ها (metanarvitives)، خصوصاً پیشرفت و تنوع‌های آن تعریف می‌کند، که از روشنگری (Enlightenment) استخراج می‌شوند. او از چرخش به روایت خرد دفاع می‌کند که به تفاوت اعتبار می‌دهد. امر غیرقابل عرضه (unpresentable) را ستایش می‌کند و از منطق سرکوب فرار می‌کند، که از پیشروی فراروایت مشتق می‌شود. هر تلاشی برای مرتبط کردن تکنولوژی‌های عصر رسانه دوم با مفهوم پست مدرنیته، باید با شک' لیوتار' درباره تکنولوژی روبرو شود. باید یادآوری شود، برای 'لیوتار' تکنولوژی به خودی خود، کاملاً با روایت مدرن هم داستان است. برای مثال، او به خطرهای کامپیوتریزه شدن عمومی جامعه هشدار می‌دهد، که در آن حصول دانش به طور سیاسی خطرناک است.

'کاربردپذیری سخن ... به طور نسبی به میزان اطلاعات راجع به مصداقش که در اختیار فرد قرار دارد، افزایش می‌یابد. لذا رشد قدرت و خود ـ مشروعیت (self-legitimation)، اکنون مسیر ذخیره و دسترسی داده‌ها و کاربری اطلاعات را تصاحب می‌کند (47:1987,Lyotard).

بنابراین تکنولوژی اطلاعاتی، هم دست تمایلات جدید برای کنترل اقتدارگرایانه- نه برای تمرکززدایی- روایت خرد (little narrativity) فرهنگ پست مدرن هستند. بدین ترتیب سؤال ساختار روایت ارتباطات عصر رسانه دوم فراهم می‌شود: آیا محتمل است که 'آن' ]ارتباطات[ تکثیر روایت‌های خود را توسعه بدهد و یا آیا 'آن' به توسعه دادن تکنوکراسی اقتدارگرایانه نیرو می‌دهد؟ 'لیوتار' ساختار قبیله‌ای جامعه پیشا مدرن را به عنوان داستان‌هایی مطرح می کند، که اولاً به نهادها مشروعیت می‌بخشد، ثانیاً تعداد گوناگون شکل‌های زبان را دربرمی‌گیرد،ثالثاً توسط فرستندگانی منتقل می‌شود، که بخشی از روایت هستند و آن را از قبل شنیده‌اند و توسط شنوندگانی که ممکن است جزء فرستندگان باشند، رابعاً زمان غیرخطی بر ساخت می‌شود که گذشته و اکنون را، با فرستادن مکرر همزمان داستان، کوچک نمایی می‌کند و مهمتر از همه، به هرکس به عنوان روایتگر اختیار داده می‌شود.

بحث‌های'لیوتار' در جامعه مدرن مشروعیت‌اش از روایت‌های راجع به علم،استخراج می‌شود. در علم، زبان به نهادها مشروعیت نمی‌دهد،و شامل فرم‌های زبان مجرد با معنای صریح می‌شود، مخاطب، یادگیرنده را به عنوان فرستنده احتمالی تأیید نمی‌کند، هیچ اعتباری از طریق گزارش شدن به دست نمی‌آید،و زمان به طور «ناهمزمان» (diachronic) بر ساخت می‌شود. این مقایسه کردن ویژگی ها، همان طور که 'لیوتار' می‌خواهد،می‌تواند به بیان کاربردشناسی (pragmatics) زبان کمک کند. او به تحلیل نقش تکنولوژی‌ها دردوره پیشا مدرن و مواردی مدرن و خصوصاً تغییردر مدرن، از چاپ تا رسانه ی پخش، توجه می‌کرد.

برای 'لیوتار' در هر صورت روایت خرد پسا مدرن،بازی زبانی پیشامدرن را به کار می‌گیرد. اما فقط در روش‌های محدود شبیه اسطوره قبیله‌ای روایت خرد شامل «ماهیت ناهمگون شکل بازی‌های زبانی می‌شود» .(66:1984) به طور خلاصه،او به تفاوت اعتبار می‌بخشد. فرم‌های روایت قدیمی‌تر ناهمانند، یعنی روایت خرد بر نقش ابداع- نشان تازگی- تأکید می‌کند.'لیوتار' به پیشرفت‌های قطعی در علوم طبیعی برای مثال‌هایش، از چنین روایت‌های پست مدرنی نظر می‌اندازد. اما ما می‌توانیم به اینترنت و به توسعه تکنولوژی واقعیت مجازی بازگردیم. همان طور که ما دیده‌ایم، به نظر می‌رسد اینترنت،افزایش داستان‌ها و روایت‌های محلی را بدون هیچ چهره اقتدارسازی ، تشویق کند. اینترنت فرستندگان و گیرندگان را در روابط متقارن قرار می‌دهد. به علاوه، این داستان‌ها و عملکردشان پیوند اجتماعی (social bond) «اجتماع»] مجازی [ اینترنت را ـ بسیار شبیه روایت پیشا مدرن ـ یکپارچه می‌کنند. اما ابتکار و نواندیشی، مرکزی برای اینترنت، خصوصاً در MUDs و واقعیت مجازی است. 'تولید تازگی' یا 'پارالوژی' (paralogy)، به اصطلاح 'لیوتار'، مرکزی برای ارتباطات عصر رسانه دوم است. به ویژه رابطه سخن (utterance) به ارائه معنای صریح -مانند بازی زبانی مدرن علم- محدود نمی‌شود و واقعاً تکنولوژی کم کردن نفوذ مصداق و مدلول را تشویق می‌کند. این پایه مهمی برای بی‌ثباتی هویت در ارتباطات الکترونیکی- با هویت دادن به موضوع سوژه و بر ساختش- است. در این مفهوم 'کاترین هایلز' (175:1993a)(Katherine Hayles) پتانسیل انقلابی واقعیت مجازی را به قرار ذیل تعریف می‌کند: آشکار کردن پیش فرض‌هایی که بنیاد ریخت‌های (formations) اجتماعی سرمایه‌داری متأخر هستند و گشودن میدان‌های جدید بازی که شامل پویا‌یی‌های هنوز سخت نشده و انواع جدید حرکت‌های شدنی می‌باشند.

برای تکنولوژی‌های جدید امکانات اینتر فیس (interface) نصب می‌شود]شرایط به‌وجود آورنده رویارویی جدید[. چهره‌ای (face) بین چهره‌ها، چهره‌ای اصرار می‌کند تا ما به خاطر بیاوریم، که ما چهره‌ها داریم. اینکه ما طرف‌هایی داریم که در لحظه سخن حاضر هستند، اینکه ما در هیچ مسافت نزدیک و ساده‌ای حضور نداریم، این اینتر فیس یا رویارویی، بحرانی برای موفقیت اینترنت شده است. برای به دست آوردن گیرایی وسیع، اینترنت نباید فقط پربازده، مفید و سرگرم کننده باشد. 'آن' باید خود را با روش مطلوبی ارائه دهد. مسائل بی‌شماری برای طرح اینترفیس وجود دارد، انسانها ترس و دشمنی را به سوی ماشین‌ها و نسبت به بازشناسی مبهم تغییر روابط با آنها، با اشتراک فضا و وابستگی، پرورش می‌دهند. (1991,springer)

اینتر فیس و رویارویی اینترنت باید -هر گونه که امکان دارد- شفاف ظاهر شود. به عبارت دیگر رویارویی‌ای نباید، بین دو نفر بیگانه و همچنین ظاهراً جذاب باشد، که تازگی‌شان را اعلام می‌کنند و دنبال بررسی تفاوت مکانیکی هستند. به علاوه مســألـه اینتــرنت کــاملاً تکنـولوژیکی نیست. بلکه فرا ـ مکانیکی (para-machinic) است. بر ساخت کردن مرز بین انسان و مکانیک انسان را درون تکنولوژی، با تغییر شکل دادن تکنولوژی به تجهیزات استفاده شده و انسان را درون 'سایبورک' ((cyborg، در تلفیق انسان با ماشین‌ها، ترسیم می‌کند.

در فیلم اخیر 'ویم وندرس'، تا آخر جهان، (1991) اغلب اشخاص ایده‌آل‌های خودشان را بر روی نوار ویدئو می‌بینند. با جذب شدن در آنچه که می‌دیدند خــوردن و خوابیدن را فراموش می‌کردند. اشخاص از قبل شگردهای نگاه‌شان را، به چشم پوشی کردن از همـه ی اطـراف‌شان قرارمی دهند، که روابـط و امـورات را در نظـر نمـی‌گیرد،و محدود به خرده جهان ایـده آل‌های خودشان، گم گشته در رخوت خودشیفتگی، هستند. و با این وجود، جذب محض‌شان بسیار جذاب است. ارائه‌های مشهود و مرئی ناآگاهانه ـ بدون شک 'وندرز' فیلم خودش را در ذهن دارد ـ به طور مقاومت نا پذیری با واقعیت هر روزه، نوعی واقعیت شدید (hyperreality)، مقایسه می‌شود. می‌توان تصور کرد که شگردهای واقعیت مجازی به اندازه تصویرهای خیالی در فیلم 'وندرز' جذاب و گیرا است.

ماشین‌های واقعیت مجازی باید بتوانند به مشترکان برای ورود به دنیاهای تخیلی با واقع نمایی متقاعد کننده، با چشم پوشی کردن از پتانسیل‌های فانتزی، خود ـ نوآفرینی و خود ـ بر ساخت سازی، تأیید بگیرند. زمانیکه گروه‌های انسانی می‌توانند در همین فضای مجازی برهم کنش داشته باشند، امکان‌ها و احتمالات برای درک کردن مشکل‌تر می شود . تردید وجود دارد کسی پیشنهادکند،که این تجربه‌ها متناسب با چیزی هستند که اجتماع نامیده می‌شد. با این وجود همه جور دلیل وجود دارد، تا فکر شود که تکنولوژی‌های واقعیت مجازی سریعاً توسعه خواهند یافت و سرانجام مشترکان از طریق اینترنت، توانا خواهند گشت. هرکسی با اتصال کامپیوتر خانه‌اش، جهان سمعی و بصری را تجربه خواهد کرد، که از بند محلی در اینترنت منتج می‌شود . این شامل دیگر مشترکان در همین روش می‌شود،که امروزه هرکس می‌تواند با دیگران از طریق بوردهای بولتن در متن ویدیویی ارتباط برقرار کند. اگر چنین تجربه‌هایی معمولی باشد، دقیقاً همان طور که نگریستن تلویزیون امروزه هست، پس مطمئناً واقعیت، چندگانه خواهد شد.

جستجوی غرب (western) پیوسته برای ساختن ابزارها، ممکن است در آن نقطه به طور گذشته نگری در رابطه با اوجشان در واقعیت مجازی مجدداً تفسیر شود. انجمنی (club) که دست واقعیت مجازی را در فضای الکترونیکی، تکنولوژیکی گسترده می‌کند تقلید و تکثیر و اصلاح واقعیت را تحول داده است.

یادداشت‌ها

1- نگاه کنید 'اگنو' (Agnew) (1986) برای تحلیل شکل‌های این وضعیت موضوع و روابط خاص‌اش با تئاتر. 'هابرماس' (1989) حوزه عمومی قهوه خانه‌ها، سالن‌ها و دیگر مکان‌های عمومی، به عنوان موضوع مدرن، ارائه می‌دهد. در حالیکه' وبر' (1958) به مذهب کالونیست برای ریشه‌های همین پدیده توجه می‌کند.

2- برای مثال، نگاه کنید به مباحث تکنولوژی‌های برهم کنش جدید در تایمز نیویورک در 19 دسامبر 1993. در تعهدهای نامطمئن کنش متقابل، کالوین سیمس نوآوری‌های آینده را محدود به حرکت‌هایی برای نیاز، خدمات اطلاعات آن ـ لاین (on-line)، خرید متقابل، برنامه سازی مشارکتی، بازی‌های تصویری و نظام‌های کنفرانس برای تجارت، می‌کند. او پست الکترونیکی و گسترش اجتماعی‌اش را به صدا و ایماژ در نظام‌های واقعی مجازی شبکه‌ای شده را فراموش می‌کند.

3- من کار 'مارشال مک لوهان' را به خاطر فقدان فضا و گرایش به 'کیتلر' (Kittler) و همچنین به خاطر اینکه به طور مستقیم به سنت تئوری اجتماعی انتقادی 'بنیامین، انزنس برگر و بودریار' مرتبط نیست، بحث نمی‌کنم (1990a, 1990.b).

4- مقــاله عــالی در علم اقتصاد و اینترنت و ویژگی‌های ساختاری پایه‌اش به 'هال وارین' (Hal Varin) نگاه کنید. اقتصاد اف ای کیواس (FAQs) درباره اینترنت، که قابل دسترس در اینترنت ]در سایت[ listserver@essential.org (پیام بفرستید: تقاضا ـ اطلاعات info ـ tap را امضا کنند، [نام‌تان] ).

5- همچنین نگاه کنید به لحن هشداردهنده 'هربرت شیلر'.

6- نویسندگان زیادی واژه واقعیت تصنعی را (artificial Reality) ترجیح می‌دهند بخاطر اینکه می‌خواهند تا بر برتری واقعیت واقعی تأکید کنند. لازم نیست تا گفته شود این جانشین سازی مسأله را حل نخواهد کرد.

7- من وام دار 'روب کینگ' (Rob king) برای مطلع کردنم از این قطعه هستم.

8 همچنین نگاه کنیدبه پاسخ 'بلانچوت' (1998) (Blan hot) .

9- 'هایلز' (1993:69-91) این پیکربندی‌های متفاوت تجسم، تکنولوژی و فرهنگ، را از طریق الگو / تضاد نه حضور / غیبت تفسیر می‌کند.

 منابع:

- Agnew, J. C. (1986) Worlds Apart: The Market and the Theatre in Anglo-American Thought, 1550-1750. New York: Cambridge University Press.

- Anderson, B (1983) Imagie3d Communities: Reflections on the Origin and Spread of Nationalism. New York: Verso.

- Blanchot, M. (1988) The Unavowable Community, trans. Pierre Joris. Barrytown, NY: Station Hill Prress.

- Bollier, D. (1993) 'The Information Superhighway: Roadmap for Renewed Public Purpose', Tikkun 8(4):20-2.

- Cooke, K. and D. Lehrer (1993) 'The Whole World is Talking', The Nation 12 July: 89-90.

- Dery, M. (ed.) (1993) 'Flame Wars: The Discoruse of Cyberculture', South Atlantic Quarterly 92(4).

- Dibbell, J. (1993)' A Rape in Cyberspace', The Village Voice 21 December: 36-42.

- Elmer-Dewitt, P. (1993) 'Take a Trip into the Furture on the Electronic Superhighway', Time 12 April: 50-8.

- Gilder, G. (1993) 'Telecosm: The New Rule of Wireless', Forbers ASAP 29 March: 96,98-104, 106-9.

- Habermas, J. (1989) The Structural Transformation of the Public Sphere, trans. Thomas Burger. Cambridge, MA: MIT Press.

- Hayles, K. (1993a) 'The Seductions of Cyberspace', in V. Conley (ed.) Rethinking Technologies. Minneapolis: University of Minnesota Press.

- Hayles, K. (1993b) 'Virtual Bodies and Flickering Signifiers', October 66:69-91.

- Hotz, R. L. (1993) 'Computer Code's Security Worries Privacy Watchdogs', Los Angeles Times 4 October: A3-A22.

- Kapor, M. (1993) 'Where Is the Digital Highway Really Heading?: the Case for a Jeffersonian Information Policy', Wired 1(3):53-9-,94.

- Katz, J. (1994) 'The Tales They Tell in Cyber-Space Are a Whole Other Story', Los Angeles Times: 23 January: A1, A30.

- Kittler, F. (1990a) 'Gramophone, Film, Typewriter', October 41:101-18.

- Kittler, F. (1990b) Discourse Networks: 1800/1900, trans. Michael Metteer. Stanford: Stanford University Press.

- Lyotard, J. F. (1984) The Postmodern Condition: A Report on Knowledge, trans. Geoff Benington and Brain Massumi. Minneapolis: University of Minnesota Press.

- Marvin, C. (1988) When Old Technologies Were New: Thinking About electric Communication in the Late Nieteenth Century. New York: Oxford.

- Mondo 2000 (1993) No. 11.

- Nancy, J. L. (1991) The Inoperative Community, trans. Peter Conner et al. Minneapolis: University of Minnesota Press.

- Poster, M. (1990) The Mode of Information. Oxford: Polity Press.

- Theingold, H. (1993) 'A Slice of Life in My Virtual Community', in L. Harasim (ed.) Global Networks: Computers and International Communication. Cambridge: MIT Press.

- Shciller, H. (1993) 'The 'Information Highway': Public Way of Pravate Road, The Nation July 12.

- Springer, C. (1991) 'The Pleasure of the Interface', Screen 32(3):303-23.

- Stone, A. R. (1992) 'Virtual Systems', in Incorporations, ed. Jonathan Crary and Stanford K. Winter. Cambridge: MIT Press.

- Tehranian, M. (forthcoming) 'World With/ Out Wars: Moral Space and the thics of Transnational Communication', The Public (Ljubljana).

- Turner, C. (1994) 'Courts Gag Media at Sensational Canada Trial', Los Angeles Times May 15: A4.

- Weber, M. (1958) the Protestant Ethic and the Spirit of Capitalism, trans. Talcott Parsons. New York: Macmillan.