44 سال از تاسیس اولین دوره آموزش روزنامهنگاری در دانشگاههای ایران میگذرد. طی این سالها هزاران دانشجو از این رشته فارغ التحصیل شده و میشوند اما بسیاری از این افراد با وجود 4 سال تحصیل وشوق فراوان برای فعالیت و استفاده از آموخته ها، همچنان پشت درهای بسته مطبوعات میمانند و جای آنها را فارغ التحصیلان سایر رشتهها میگیرند. برای بررسی دلایل و آگاهی از چند و چون این مسئله به سراغ دکتراحمد توکلی از مدرسان و صاحبنظران این عرصه رفتهایم تا بدانیم راز درهای بسته مطبوعات چیست؟
* چرا فارغ التحصیلان رشته روزنامه نگاری در مطبوعات حضور کمرنگی دارند؟
بعید میدانم حضورشان کمرنگ باشد مگر اینکه شما یک برآورد علمی داشته باشید. فکر میکنم با گسترش دانشگاه ها و مراکز علمی روزنامه نگاری در کشور که طی سالهای گذشته به فراخور شاهد بوده ایم، تعدادی از فارغ التحصیلان این رشته به رسانهها راه یافتهاند و گروهی از روزنامه نگاران تجربی نیز با حضور در محیط های علمی مرتبط و دریافت مدرک، تجربیات خود را به حوزه های نظری گره زدهاند.
*محتوای دروس آموزشی دانشگاه ها چه میزان با شرایط مطبوعات ما انطباق دارد؟ و دانشجویان در دانشگاه چقدر با فضا و اصول محیط حرفه ای آشنا میشوند؟
به عقیده من محیط رسانهای ما 3 به 2 از محیط های دانشگاهی جلو است. البته این خیلی هم غیرطبیعی نیست؛ درکشورهای دیگر هم تا حدودی شرایط به همین شکل است، مهم این است که دانشگاه بتواند درست تربیت کند. اما همواره این محیط رسانه و کار است که تحصیل کرده دانشگاه را روزنامه نگار می کند، در حقیقت دانشگاه مبتنی براصول آموزشی صحیح و محیط حرفهای رسانه ای، در تعامل اصولی با هم است که راه طولانی حرفهای شدن خبرنگار را کوتاه تر می کنند، اما مشکل اساسی این است که محیط دانشگاهی ما حتی در اصول هم آنقدر کارآمد عمل نمی کند.
* چرا؟
دانشگاه های ما امروز در چهارمحور دچار ضعف هستند:
اول؛ نظام ناکارآمد آموزشی، به علت دروس کهنهای که فرصت بازخوانی و بازنگری نداشته اند.
دوم؛ کمبود استاد کارآمد هم به لحاظ نداشتن تجربه کار رسانهای و هم دوری از تحولات فزاینده علوم ارتباطات و روزنامه نگاری حال حاضر دنیا، و همچنین نداشتن فرصت مطالعاتی.
سوم؛ کمبود امکانات آموزشی متناسب با نیازروز و نبود متخصص بکارگیری آن- یعنی استاد- در سطح دانشگاه ها.
و در نهایت؛ دانشجویی که با هر میزان علاقه، هوش و سواد می تواند به راحتی به محیط های دانشگاهی راه پیدا کند و معلوم است که در کوران تعامل و تقابل با سه مشکل قبلی انتهای شاهنامه چه می شود.
* کمبود منابع مالی به نشریات اجازه حضور تحصیل کردگان این رشته را نمی دهد یا مدیریت مطبوعات در این مسئله مقصر است؟
ببینید، محیط مطبوعات خواه دولتی باشد یا حزبی یا مستقل، یک محیط رقابتی است، یعنی همه مدیران رسانه دلشان می خواهد بهترین های هر حوزه را بکار بگیرند، برخی پول ندارند برخی ملاحظات ایدئولوژیکی و خط و خطوطی دارند و ... لذا قبل از آنکه این آسیب را ناشی از حضورکمرنگ فارغ التحصیلان در سطح رسانهها بدانیم، باید آن را ناشی ازمسائل دیگری دانست. ضمن اینکه اصولا کیفیت رسانه با میزان حضور فارغ التحصیلان آن رشته در آن رسانه تعریف نمی شود. بلکه ضربهای که مطبوعات از ناحیه نیروی انسانی می خورند، مربوط به کمبود نیروی حرفه ای است که لزوما ممکن است تحصیلات آکادمیک این رشته را داشته یا نداشته باشد.
* این عوامل چقدر به فارغ التحصیلان و چه میزان به مطبوعات آسیب میزند؟
قدرمسلم این موضوع از ابعاد مختلف موثر است. یک مورد اینکه باید بپذیریم روزنامه نگاران کاربلد - تحصیل کرده یا تجربی - اغلب آدمهای با هوشی هستند، وقتی زندگیشان از راه روزنامه نگاری تامین نشد یا به مشاغل دیگر روی می آورند یا همزمان برای 6 محل کار می کنند، در حقیقت خودشان را کپی میکنند و می فروشند و بعد معلوم است که محتوای رسانه چه می شود.
* راه حل های برون رفت از این مشکل چیست؟
به نظر من راه برون رفت راحتی وجود ندارد، در این رابطه ما با زنجیره ای از مشکلات روبرو هستیم؛
مشکل اساسی امروز رسانه به عقیده من به محیط اجتماعی مربوط است،یعنی باید در جامعه شرایطی ایجاد شود که رسانه اتکا به نفس لازم را پیدا کند وخودش را رکن چهارم ببیند. فضای انتقاد واقعی شود و شما هیجان و تحرک رسانهای را در تحریریهها شاهد باشید؛ در چنین فضایی مطمئن باشید اقتصاد رسانه درست می شود ورسانه نیز دانشگاه را اصلاح می کند.
* به نظر شما دانشگاه ها و مطبوعات چگونه میتوانند برای حل این مشکل با یکدیگر همکاری داشته باشند؟
دانشگاه و مطبوعات با نگاه به منافع ملی باید هوشمندانه و صبورانه در جهت تلطیف و تعدیل شرایط موجود تلاش کنند.