شبکه‌هایی در برابر انسداد اطلاعاتی

شبکه‌هایی در برابر انسداد اطلاعاتی

مقدمه: لیلا خانزاده- شبکه‌های اجتماعی مجازی در سایه تکنولوژی‌های نوین ارتباطی و اطلاعاتی نقش اساسی در تسریع و تسهیل تعاملات اجتماعی ایفا می‌کنند. اما دامنه تاثیرات این شبکه‌ها در جوامع بسته و مسدود از نظر اطلاعاتی بسیار بیشتر است و فضای سیاسی این جوامع را نیز متاثر کرده است. برخی صاحب‌نظران ارتباطاتی و اجتماعی با اشاره به موج اعتراضات و جنبش‌های مردمی در کشورهای خاورمیانه و عربی، شبکه‌های اجتماعی را آغازگر یا موتور محرکه این قیامها و اعتراضات  می‌دانند. در گفت‌وگو با دکتر سید وحید عقیلی رئیس دانشکده علوم انسانی و اجتماعی واحد علوم تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی و از صاحب‌نظران حوزه ارتباطات و رسانه‌ها چند و چون این ادعا را مورد نقد و بررسی قرار داده‌ایم.

- شبکه‌های اجتماعی مجازی از چه ویژگی‌ها و قابلیت‌هایی برخوردارند که از نظر برخی  قادرند نقش‌های موثری در شکل‌گیری تحولات فرهنگی- اجتماعی و حتی بحران‌ها و اعتراضات مردمی ایفا کنند؟

در دهه‌های اخیر با توجه به فرآیند پیشرفت تکنولوژِی‌های ارتباطی و ورود به جامعه اطلاعاتی و دانش محور، شکل گیری شبکه‌های اجتماعی مجازی مساله ای غیر قابل پیش بینی نبود. با شکل گیری این شبکه ها، بحث هایی از سوی اندیشمندانی چون مانوئل کستلز، دانیل بل و وبستر درباره جبر تکنولوژی و افزایش تاثیرپذیری از آنها در جوامع مطرح می‌شد که در حوزه شبکه‌های اجتماعی مجازی نیز مصداق پیدا کرد. این تاثیر در حوزه‌های مختلف فرهنگی، اقتصادی و تولید، اجتماعی، روانشناختی و فضای سیاسی ملی و بین المللی با شدت های متفاوت قابل مشاهده است.

مثلا در حوزه روانشناختی، بسیاری از افراد در راستای تامین نیازهای روحی و دسترسی به بستری برای بیان 'بودن خود' به شبکه‌های اجتماعی مجازی وارد می‌شوند؛ چرا که شاید بتوان گفت این شبکه ها از جهتی کم هزینه ترین و راحت ترین جایگاه ها برای 'ابراز وجود' است. در حالی که در حالت سنتی افراد برای ابراز وجود، آن هم با ویژگی‌ها، علایق و نیازهای خاصشان باید به طور فیزیکی به عضویت گروه‌های ثانویه‌ای با عنوان گروه‌های اجتماعی (مثل نهادها، سازمانها، انجمنها و...) در می‌آمدند؛ اما امروز ظهور شبکه‌های اجتماعی مجازی لزوم این حضور فیزیکی را مرتفع ساخته و تمامی افراد، بویژه کسانی که به عضویت در چنین شبکه هایی نیاز بیشتری دارند، به راحتی پاسخ نیاز خود را می‌گیرند.

به عنوان یک واقعیت باید اذعان کرد که از لحاظ اجتماعی نیز شبکه‌های اجتماعی مجازی پرستیژ خاصی به کاربران خود ارایه کرده اند. متاسفانه نسل جدید عضویت در چنین شبکه هایی را برای خود امتیاز و عدم عضویت را نقطه ضعف می‌داند. در واقع شاید بتوان گفت شبکه‌های اجتماعی مجازی به جایگزینی برای گروه هایی که افراد و بویژه نوجوانان تمایل به عضویت در آنها را دارند، تبدیل شده اند.

از جنبه سیاسی نیز شبکه‌های اجتماعی قدرت فراوانی در تغییر نگرش افراد دارند. حاشیه و موج موجود در شبکه‌های اجتماعی در کنار وابستگی و دلبستگی افراد به این شبکه ها در دراز مدت باعث می‌شود ذهن افراد برای تغییر در حوزه‌های موردنظر آماده شده و در نهایت به تغییر نگرش، عقیده و حتی رفتار آنها منجر شود. به بیان دیگر شبکه‌های اجتماعی مجازی در دراز مدت قدرت کنترل فکر کاربران خویش را نیز پیدا کرده و می‌توانند آنها را حتی به تقلید کورکورانه وادار کنند، که البته این امر بیشتر به دلیل انسداد اطلاعاتی از یک سو و ناآشنایی کاربران با سواد رسانه‌ای از سوی دیگر اتفاق می‌افتد.

علاوه بر موارد ذکر شده ویژگی ارتباطی موجود در این شبکه ها، یعنی نوع ارتباط افقی با وجود خصایص مهمی مثل تعاملی و ملموس بودن، اگر به شکل ابزاری برای رسیدن به هدف‌های نادرستی بکار گرفته شود قطعا نتایج نامناسبی را نیز به دنبال خواهد داشت.

با توجه به آنچه گفته شد می‌توان نتیجه گرفت شبکه‌های اجتماعی مجازی مجرایی مناسب با ویژگی‌هایی خاص هستند که می‌توانند تاثیرگذاری های قابل توجهی بر مخاطبان خود داشته باشند.

- آیا این شبکه ها توانایی تاثیرگذاری‌های مهم آن هم در وسعت یک یا چند کشور را دارا هستند؟

تقریبا می‌توان گفت بله. شبکه‌های اجتماعی به دلیل دارا بودن دو ویژگی لامکانی و لازمانی می‌توانند تاثیرات قابل توجه و موثری داشته باشند. به این معنا که افراد در هر زمان، مکان و شرایطی با در اختیار داشتن یک رایانه و خط اینترنت می‌توانند به این شبکه ها وارد شوند؛ گرچه همین امکان دسترسی نیز در بسیاری کشورها هنوز بطور کامل وجود ندارد.

مساله مهم دیگر در تاثیرگذاری وسیع شبکه‌های اجتماعی نیز محتواسالاری آنهاست؛ بدین معنا که در این شبکه ها مهمتر از 'که می‌گوید'، 'چه می‌گوید' است و تا زمانی که افراد محتوای بکر، همخوان و همسو با جریانات موجود در شبکه‌های اجتماعی مورد نظرشان را داشته باشند، می‌توانند عضو آنها بمانند. شبکه‌های اجتماعی مجازی با داشتن همین ویژگی‌ها و سایر خصایصی که گفته شد توانایی تاثیرگذاری موثر را دارا هستند. 

- با توجه به وجود امکانات فضای مجازی از سالها پیش در کشورهای مختلف، چرا امروز از شبکه‌های اجتماعی بعنوان منشأ قیام‌ها و تحولات سیاسی در برخی کشورها یاد می‌شود؟ تفاوت شبکه‌های اجتماعی با سایر رسانه‌های مجازی چیست؟

ورود شبکه‌های اجتماعی مجازی به بسیاری از کشورها با مفاهیمی چون انقلابهای مخملی، انقلابهای رنگین، تحولات مختلف ناشی از نظریه برخورد تمدنها، قیام‌های مردمی، بحث کشورهای دارا و ندار، قیام‌های مردم سالارانه و ... همراه بوده است؛ چراکه این رسانه ها تحولی مهم را در امر اطلاع رسانی این کشورها به وجود آورده اند. اگر تا پیش از این مردم تنها درباره آنچه دولت‌مردانشان می‌خواستند، آگاه می‌شدند؛ امروز به راحتی از طریق شبکه‌های اجتماعی درباره بسیاری از مسایل مختلف ملی و بین‌المللی آگاهی کسب می‌کنند.

گرچه شبکه‌های اجتماعی نیز مانند بسیاری از امکانات دیگر فضای مجازی ویژگی‌هایی چون تعاملی بودن، دوسویگی، لامکان و لازمان بودن را دارا هستند؛ اما این شبکه ها با ایجاد نوعی علقه و وابستگی سیاسی، اجتماعی و هنری به گونه‌ای عمل می‌کنند که فرد خود را جزو جامعه مورد نظری می‌بیند که به آن ورود پیدا کرده است و این ورود نیز به معنی پذیرش حداقل ویژگی‌هایی است که مورد پذیرش این گروه است. این امر بدین معناست که فرد به طور سنتی به یک گروه، حزب یا انجمنی با هدفهای مختلف و البته بدون حضور فیزیکی وارد شده و با آنها احساس وابستگی، همبستگی و همدلی بیشتری می‌کند. در واقع این ایجاد علقه و همبستگی مهمترین شاخصی است که فعلا فقط در شبکه‌های اجتماعی دیده می‌شود.

- نقش شبکه‌های اجتماعی در دنیای امروز آیا منحصر به حوزه تحولات سیاسی می‌شود؟

از آنجا که ورود شبکه‌های اجتماعی به کشور ما و برخی کشورهای دیگر با موضوعات سیاسی همراه بوده، باعث شده است این طور به نظر برسد که صبغه اصلی در این گونه شبکه ها صبغه سیاسی است؛ در حالی که کمی تعمق در این شبکه ها  و کاربران مختلف آنها نشان می‌دهد در بسیاری از کشورها شبکه‌های اجتماعی جایگاه ها و کارکردهای متفاوتی در حوزه‌های مختلف فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، هنری و تفریحی ایفا می‌کنند که این امر به راحتی و از طریق تحقیقات مختلف قابل دسترسی است، که البته کارهای زیادی نیز در داخل کشور در این حوزه صورت نگرفته است.

- آیا  حضور شبکه‌های اجتماعی، درگیری‌های چهره به چهره را  به حوزه سایبر و رسانه‌ای کشانده یا این‌که این حوزه هنوز بیشتر دارای نقش مکمل است نه اصلی؟

کسانی که با سناریوی راه اندازی شبکه‌های اجتماعی مجازی سیاسی وارد میدان می‌شوند، قطعا این کار را در کنار اقدامات قبلی خود انجام می‌دهند یعنی اقدامات قبلی همچنان پا برجاست؛ اما سرمایه گذاری‌هایشان در این حوزه بیشتر شده است. بدین معنا که اگر پیش از این، عمده سرمایه را برای اغتشاش، ایجاد بلوا، حمله نظامی، بمب گذاری، تخریب و ... صرف می‌کردند، امروز بودجه اصلی به این شبکه ها اختصاص یافته است؛ البته همچنان اقدامات قبلی نیز پابرجاست؛ ضمن این‌که درصد اختصاص بودجه به شبکه‌های اجتماعی مجازی نیز بر حسب مورد درباره کشورهای مختلف، متفاوت است.

امروز عمده سرمایه گذاری اروپا و بویژه آمریکا در حوزه تولید اطلاعات و اخبار است، یعنی سرمایه گذاری از حوزه صنعت به حوزه خدمات وارد شده و این امر قطعا با هدف و مقصود خاصی همراه بوده و اتفاقی نیست.

در کنار تمام موارد یاد شده درباره شبکه‌های اجتماعی نباید فراموش کرد که شکل گیری اعتراضات و قیام های مردمی در هر کشوری و بویژه قیام های عربی اخیر محصول فرآیند پیچیده ای اعم از تاریخ، هویت فرهنگی، هویت ملی، هویت سیاسی و ... است و در کنار همه اینها عامل تکنولوژی نیز نقشی را ایفا می‌کند، نه این‌که تمام نقش ها، از آن تکنولوژی باشد. 

- آیا راهی برای کنترل و تلطیف شرایط موجود حاصل از فعالیت شبکه‌های اجتماعی وجود دارد؟

جلوگیری از انسداد اطلاعات، آشنایی کاربران با سواد رسانه‌ای و تعریف حریم خصوصی در فضای سایبر و در نتیجه این آشنایی‌ها، انتخاب‌های مناسب و به دور از تقلید کورکورانه کاربران قطعا در تلطیف شرایط موجود نقش موثری خواهد داشت.