رسانه‌ها و آموزش شهروندی

رسانه‌ها و آموزش شهروندی

مقدمه: بهاره جلالوند- هر روز که می‌گذرد زندگی شهری گسترده تر می‌شود و در کنار آن معضلات شهری نیز افزایش می‌یابد. معضلات شهری از یک سو و عدم آموزش شهرنشینی  به شکل متمرکز از طرف دیگر،‌ مدیران شهری را با مشکلاتی مواجه کرده است. مشکلات و مسائلی که تا وقتی فرهنگ شهروندی شکل نگرفته و نهادینه نشود نمی‌توان انتظار تخفیف یا حل آنها را داشت. رسانه‌ها درزمینه آموزش فرهنگ شهروندی می‌توانند به کمک مدیران شهری آمده و به اشاعه و ارتقای فرهنگ شهروندی بیش از پیش جهت و معنا ببخشند. از همین رو در خرداد ماه امسال به همت معاونت امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران و موسسه همشهری نخستین سمینار رسانه و آموزش شهروندی برگزار شد. آنچه بدنبال می آید متن سخنان دکترعلی اصغر محکی قائم  مقام مدیر عامل موسسه همشهری دراین سمینار  در مورد ضرورت های  آموزش شهروندی به کمک  رسانه‌هاست.

***

قبل از این که به بحث آموزش شهروندی بپردازیم باید طرح مسئله داشته باشیم،‌ چرا آموزش شهروندی ضرورت دارد؟ چرا باید برای آموزش شهروندی از رسانه‌ها کمک گرفت و این که رسانه‌ها چه طور می‌توانند به آموزش شهروندی کمک کنند. این سئوالات پیش فرض هایی را به وجود می‌آورد که باید مورد بررسی قرار بگیرند.

اولین نگاه

اولین پیش فرض به تغییرات اجتماعی نظر دارد این که در 3-4 دهه گذشته دگرگونی ها و تحولاتی در جوامع مختلف به وجود آمده که باعث شده ظرفیت و دنیایی که ما امروز با آن مواجه هستیم به طور کل متفاوت و دگرگون شود. پس ما می‌توانیم به گونه ای 30-40 سال اخیر را به عنوان عصری جدید نام گذاری کنیم. عصری که تمام مناسبات سیاسی،‌ اجتماعی،‌ فرهنگی - هنری و تکنولوژیک آن به نسبت گذشته متفاوت است. مهم ترین تغییری که در این عصر به نسبت گذشته وجود دارد افزایش جمعیت است،‌ افزایش جمعیتی که به خصوص  در کشورهای در حال توسعه شاهد آن هستیم. عمده این افزایش جمعیت به حالت شهر نشین در آمدند،‌ نتیجه این شد که کلان شهرهایی با جمعیت های بالای 2-3 میلیون و با ظرفیت و پیچیدگی خاص به وجود آمدند.

انقلاب ارتباطات

همراه با تغییرات جمعیتی تغییرات تکنولوژیک هم به وجود آمد به صورتی که انقلاب اطلاعات و ارتباطات شکل گرفت. آموزش الکترونیک،‌ تجارت الکترونیک و شهروند الکترونیک جزء تحولاتی هستند که در پیش روی ما قرار دارند. اگر بالا رفتن سطح تحصیلات و افزایش حضور زنان را در کنار این تحولات بگذاریم،‌ باعث می‌شود حداقل در کلان شهرهای کشور خودمان،‌ به ویژه کلان شهر تهران اتفاقات عجیبی بیافتد که نیازمند بررسی و نگرشی خاص به موضوع است.

نگاه دوم

بخش دیگری از پیش فرض های ما به حوزه شهر و مدیریت شهری برمی گردد. مجموعه مطالعات و دیدگاه های نظری در بحث حوزه  مدیریت شهری روی این مسئله اتفاق نظر دارند که شهر را باید پدیده ای فرهنگی - اجتماعی دانست. شهرها دیگر تنها به عنوان محلی برای خوابگاه و آسایش،‌ کار،‌ فعالیت و صنعت محسوب نمی شوند و تبدیل به یک پدیده فرهنگی و اجتماعی شده‌اند. بنابراین باید رویکرد اجتماعی و فرهنگی را جایگزین رویکرد خدمات صرف شهری کرد و نگرش انسانی و ارزش‌گرا،‌ حاکم بر اقدامات شهری شود.

نگاه سوم

برای بررسی آموزش شهروندی و نقش رسانه پیش فرض های دیگری هم وجود دارد که یکی از این پیش فرض ها به تفاوت شهر نشین و شهروند برمی‌گردد. زمانی که نگاه ما به مدیریت شهری تبدیل به یک نگاه فرهنگی،‌ اجتماعی،‌ انسانی و ارزش گرا شد،‌ دیگر ساکنین شهر تنها به عنوان سوژه های منفعل نخواهند بود. با این نگاه شهر نشینان تبدیل به افرادی می‌شوند که در متن زندگی اجتماعی قرار می‌گیرند و هر خدمت و فعالیتی که می‌خواهد صورت بگیرد باید متوجه و ناظر بر این افراد باشد.  به این ترتیب این افراد از شهرنشین به شهروند تبدیل می‌شوند.

شهروند و نقش رسانه‌ها

شهروند، فراتر از ساکن شهر و کسی است که قواعد زندگی شهری و ارزش های اخلاقی آن را می‌شناسد،‌ ایفاگر نقش مشارکتی در اداره زندگی،‌ و برخوردار از حقوق و تکالیف  شناخته شده است. با همه این حرف ها اگر قرار باشد شهرنشین به شهروند موثر و کار آمد تبدیل شود،‌ باید برای رسیدن به این هدف به توانمندی و کارکرد رسانه‌ها بپردازیم. رسانه‌ها می‌توانند زمینه هایی را برای افزایش مهارت های شهروندی ایجاد کنند. برای مثال اگر بتوانند یک نگرش قوام یافته را نسبت به ارزش های اجتماعی ایجاد کنند و یا نسبت به فرهنگ،‌ آداب و سنن ایجاد حساسیت کنند می‌توانند در این امر موثر واقع شوند. همچنین  رسانه‌ها درزمینه های دیگری مثل احترام به شان و منزلت انسانی،‌ صلح و محیط زیست پایدار را نیز می‌توانند ایفای نقش کنند. این زمینه‌ها ،‌مهارت های شهروندی را به وجود می‌آورند و تبدیل شهر نشین به شهروند را تسهیل می‌کنند.

انواع رسانه

رسانه هایی که در حوزه آموزش شهروندی می‌توانند ایفای نقش و وظیفه کنند به چند گروه تقسیم می‌شوند که می‌توان به رسانه های نوشتاری (مکتوب) دیداری و شنیداری،‌ محیطی و مجازی اشاره کرد. این دسته بندی نمونه ای از آرایش رسانه است که پیش روی سیاست گزاران،‌ برنامه ریزان و فعالان حوزه اجتماعی و فرهنگی قرار دارد که می‌توانند برای تبدیل انسان شهرنشین به شهروند از این رسانه‌ها کمک بگیرند. همچنین کارکردهای متفاوتی برای رسانه بر شمرده شده که می‌توان به برخی از مهم ترین آن‌ها اشاره کرد.کارکردهای خبری،‌ آموزشی،‌ تفریحی و...برخی از این کارکردها هستند.

آموزش از نوع اثر گذار

آموزش‌هایی که در بحث شهروندی می‌توانند از طریق رسانه‌ها ارائه شوند، ‌به دو گروه آموزش مستقیم و آموزش غیر مستقیم تقسیم می‌شود. برای هر یک از آموزش های مستقیم و غیر مستقیم می‌توان مثال هایی را در نظر گرفت. برای مثال زمانی که یک نفر در یک برنامه تلویزیونی می‌آید و به صورت مستقیم با مردم  راجع به یک موضوع خاص صحبت می‌کند،‌ این نوع آموزش از نوع مستقیم است. آموزش غیر مستقیم در قالب فیلم،‌ سریال،‌ بازی،‌ خبر،‌ سرگرمی،‌ مسابقه،‌ تفریح و... می‌تواند باشد. مجموع آموزش های مستقیم و غیر مستقیم به شکل گیری هنجارها،‌ باورها،‌ ارزش ها و رفتار ها کمک می‌کند.  از طریق پخش خبر،‌ نمایش فیلم،‌ سریال،‌ آگهی،‌ مسابقات،‌ سرگرمی،‌ بازی و... می‌توان انتظار اجتماعی شدن ثانویه را داشت. همه این آموزش ها که از طریق رسانه شکل می‌گیرد به مهارت آموزی شهروندان کمک می‌کند.

وقتی رسانه ابزار می‌شود!

رسانه را در نقش آموزش دهنده به 2 شکل می‌توان در نظر گرفت یکی ابزار کمک آموزشی و دیگری ابزار آموزشی مستقل. ابزار کمک آموزشی زمانی است که مثلا تلویزیون به صورت موازی در کنار،‌ مدرسه و دانشگاه کار آموزشی انجام دهد.  ابزار آموزشی مستقل زمانی است که رسانه  مفاهیم شهروندی و اخلاق مدنی را با بهره گیری از ظرفیت ها و راهبردهای اثر بخش به گونه ای نامحسوس،‌ غیر مستقیم و زیر پوستی ارائه کند.ما رسانه را به عنوان ابزار آموزشی مستقل در نظر می‌گیریم و آموزش های غیر مستقیم در ظرفیت های انسانی می‌تواند در شکل گیری و اصلاح نگرش و رفتارها تاثیر داشته باشد. البته همه مواردی که گفته شد به این معنی نیست که هر خروجی که از رسانه بیرون می‌آید کارکرد مثبتی در حوزه آموزش شهروندی دارد.

رسانه با عملکرد مثبت

برای این که بفهمیم رسانه چه زمانی کارکرد مثبت دارد باید 2 پارامتر مهم را در نظر گرفت و سئوالاتی را طرح کرد.باید ببینیم آیا برنامه ریزی و سیاست گذاری موثر،‌ مدون و دور اندیشانه ای در ارتباط با حوزه آموزش های شهروندی متناسب با رویکردهای مد نظر،‌ وجود دارد یا خیر.مخاطب این رسانه آیا فردی است که از قبل برای یادگیری مفاهیم آماده شده ؟، سواد رسانه ای دارد؟،‌ به لحاظ ذهنی و روانی فردی مشارکت پذیر است ؟ این ها سئوال هایی است که باید پاسخ آن ها را مورد بررسی قرار دهیم. اگر جواب این پرسش ها مثبت باشد انتظار می‌رود که کارکرد موثر و مطلوب رسانه را در قالب آموزش رفتارهای مدنی و مهارت های شهروندی ببینیم. اما چنانچه کج کارکردی هایی وجود داشته باشد و رسانه با نگاه سوداگر و تجاری در راستای حفظ قدرت سیاسی و اقتصادی به کار گرفته شود چنین انتظاری نمی توان داشت و به عنوان کج کارکردی در امر آموزش می‌توان از آن یاد کرد.برای مثال کج کارکردی هم می‌توان به همسان سازی فرهنگی،‌غلبه ارزش های تجاری و جریان یک سویه اشاره کرد.

یک مقایسه

مطلوب است که در این جا مقایسه ای بین آموزش رسانه ای و آموزش سنتی وجود داشته باشد. در آموزش های سنتی محدودیت زمان،‌ مکان،‌ منابع و. .. وجود دارد در حالی که در آموزش رسانه ای محدودیت کمتر وجود دارد و می‌توان حجم زیادی از فراگیران را آموزش داد. آموزش رسانه ای محدودیت زمان و مکان ندارد و می‌توان از آن برای جهت گیری آموزش های شهروندی به خوبی بهره گرفت. البته جهت گیری باید در حوزه های بینش،‌ دانش،‌ منش،‌ روش،‌ کنش و رفتار باشد.

نگاهی به مجازی ها

امروزه رسانه های مجازی،‌ ظهور و بروز جدی دارند. این رسانه‌ها می‌توانند در آموزش های شهروندی و تثبیت شهرنشینان به شهروند الکترونیک (فراتر از یک شهروند معمولی) نقش داشته باشند. این رسانه‌ها با استفاده از آموزش های مربوط به مهارت های پایه و مهارت های مشارکتی الکترونیکی می‌توانند سهم و نقش فعالی در اداره امور مربوط به خودش داشته باشد.

خرد یا کلان؟

در ادامه آموزش شهروندی باید به 2 گروه عمده رسانه‌ها که یکی رسانه های خرد و دیگری رسانه های کلان است هم نگاهی داشت. رسانه های کلان،‌ زودتر از رسانه های خرد فعال شدند و می‌توان گفت که بر فضای رسانه ای غلبه دارند. برای مثال شبکه های رادیویی و تلویزیونی جزء رسانه های کلان محسوب می‌شوند که مالکیت و مدیریت آن ها در دست نهادهای سیاسی و اقتصادی بزرگ است. روش نشر اطلاعات در رسانه های کلان به شکل عمودی،‌ بالا - پایین و یک سویه است ضمن این که جهت گیری ملی و بین اللملی دارند. تاثیر این رسانه‌ها بر روی جمعیت به شکل فراگیر است و کاربرد آن در موضوعات آموزش شهروندی مربوط به موضوعات عمومی و ساده می‌شود. اما رسانه های خرد که تحت تاثیر انقلاب ارتباطات و اطلاعات بروز و ظهور بیشتری پیدا کرده اند با رسانه های کلان تفاوت هایی دارند.  نشریات محلی و وبلاگ های شخصی که مدیریت آن ها خرد و محلی است را می‌توان به عنوان رسانه خرد در نظر گرفت. نشر اطلاعات در رسانه های خرد افقی و تعاملی است به گونه ای که کاربران شبکه های مجازی و اینترنت با هم در ارتباط هستند و یک بده بستان اطلاعاتی بین تولید کننده و دریافت کننده وجود دارد.جهت گیری رسانه های خرد بیشتر محلی و دارای گرایشی خاص هستند.  رسانه های خرد بر روی جمعیت محدودتری تاثیر می‌گذارند ولی این تاثیر گذاری ژرف و عمیق خواهد بود و نهایتا از نظر کاربرد در آموزش شهروندی معطوف به موضوعات خاص و پیچیده هستند.

چه باید کرد؟

این تقسیم بندی ها به ما نشان می‌دهد که در حوزه آموزش شهروندی باید عمیق ظهور پیدا کنیم و با مخاطبان دسته بندی شده،‌ طبقه بندی شده و خاص ارتباط داشته باشیم. همچنین در بحث آموزش باید توجهی هم به رسانه های خرد،‌ محلی و جماعتی داشت.

سخن آخر

برای تحول وضع موجود،‌ باید یک نگاه رو به آینده وجود داشته باشد و با این نگاه طراحی و اجرای برنامه های تحولی، بنیادی و  فراگیر انجام شود. همچنین می‌توان از ظرفیت های موجود رسانه های خرد و کلان کمک گرفت.  استفاده از دانش روز آمد و تجارب جهانی با رویکرد عمومی انسانی و آینده نگر،‌ از طریق چالش ها و فرصت ها ی موجود و به کارگیری هوشمندانه از رسانه‌ها و فن آوری های نوین نیز می‌تواند به ما در این امر کمک کند.به طور کل هر اقدامی باید از خود شروع شود و نگاه از بالا به پایین،‌ سازمانی و سلطه جویانه به مخاطب عوض شود. هیچ آموزش شهروندی قرین با موفقیت نخواهد بود مگر این که شهروندان خودشان به عنوان برنامه ریز،‌سیاست گزار،‌ پیام آفرین،‌ ارزیاب برنامه‌ها و توزیع کننده پیام نقش و سهم فعال داشته باشند.