توسعه ابزارهای ارتباط جمعی انسانها را در تیررس نگاه یکدیگر قرار داد و پیشرفتهای حیرت آورش در عرصه فناوریهای نوین ارتباطی این نگاه ها را تیزتر و مسئله جهانی شدن یا جهانی سازی را مطرح کرد. پدیده ای که با دنیای مجازی گره خورد و از خود هم فرصت و هم تهدید ساخت. از آنجا که این روزها بهرهگیری از ارتباطات مجازی امری اجتناب ناپذیر شده است فرصت ها و تهدیدهای جهانی شدن نیز بیش ازپیش خودنمایی میکند و واکنشهای متفاوتی را برانگیخته است اما واکنش درست در برابر این پدیده دو وجهی صرف نظر از بدگویی های مخالفان و حمایتهای موافقانش و شناخت تهدیدها برای استفاده مناسب از فرصتهای آن است.
مقدمه: فریبا نباتی - توسعه ابزارهای ارتباط جمعی انسانها را در تیررس نگاه یکدیگر قرار داد و پیشرفتهای حیرت آورش در عرصه فناوریهای نوین ارتباطی این نگاه ها را تیزتر و مسئله جهانی شدن یا جهانی سازی را مطرح کرد. پدیده ای که با دنیای مجازی گره خورد و از خود هم فرصت و هم تهدید ساخت. از آنجا که این روزها بهرهگیری از ارتباطات مجازی امری اجتناب ناپذیر شده است فرصت ها و تهدیدهای جهانی شدن نیز بیش ازپیش خودنمایی میکند و واکنشهای متفاوتی را برانگیخته است اما واکنش درست در برابر این پدیده دو وجهی صرف نظر از بدگویی های مخالفان و حمایتهای موافقانش و شناخت تهدیدها برای استفاده مناسب از فرصتهای آن است.
به همین منظوربا دکتر سعید رضا عاملی همراه میشویم. وی از متخصصان حوزه ارتباطات، فضای مجازی و جهانی شدن، استاد گروه ارتباطات، معاون برنامه ریزی وفناوری اطلاعات دانشگاه تهران و رییس دانشکده مطالعات جهان این دانشگاه است.
***
در ابتدا باید بدانیم هرچند جهانی شدن همزمان با جدی شدن صنعت ارتباطات و به ویژه با ورود اینترنت به زندگی انسان مطرح شد اما یک بحث قدیمی است که میتوان آن را به سه دوره تقسیم کرد.
جهانی شدن سنتی - ظهور ادیان بزرگ
آغاز جهانی شدن که همان دوران سنتی جهانی شدن است با ظهور ادیان بزرگ شکل گرفت. این ادیان با پیامهای جهانی خود کل بشریت را مورد خطاب قرار میدادند. مفاهیم این پیامها به قومیت و جغرافیای خاصی تعلق نداشت. بنابراین میتوان گفت ادیان بزرگ جهانی شدن را پایه گذاری کردند.
امپراتوریهای بزرگ نیز به دنبال توسعه قلمرو امپراتوری خود بودند و دست به نوعی جهانی شدن قدرت میزدند. جهانی شدن دین از جنس معنویت گرایی بود و جهانی شدن نظامهای سیاسی از جنس قدرت گرایی سخت بود.
جهانی شدن مدرن- صنعت چاپ و ریسندگی
دوره دوم جهانی شدن با ظهور صنعت چاپ آغاز شد. چرا که صنعت چاپ با حضور خود امکان تفسیر یک ایده را در فضای گسترده فراهم میکرد. در ادامه حضور این صنعت روزنامه ها، مجلات، کتابها و پوسترهایی که در سطح فراجغرافیایی توزیع میشدند به وجود آمدند.
صنعت ریسندگی نیز به نوعی در این مسیر قرار دارد چرا که اساس آغاز انقلاب صنعتی، این صنعت بود. ریسندگی نیز مانند چاپ یک صنعت تکثیر بود چرا که یک کلیشه را در یک فرم خاص تکثیر میکرد.
در دوره دوم جهانی شدن اتفاق مهمی افتاد که میتوان نام آن را جهانی شدن مدرن یا جهانی شدن در دوره مدرن نامید. در این دوره روحیه توسعه ارزشهای مدرنیسم و مدرنیته تلاش کرد که ایدههای دنیای غرب را در قالب لیبرال سازی و دموکراسی سازی جهان در سراسر دنیا توسعه دهد در آن دوره دنیای غرب به دنبال نظام سازی بود یعنی تلاش میکرد نظامهای فکری، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی را به عنوان یک فرهنگ مرکزی به فرهنگی که تصور میکرد فرهنگ پیرامون است گسترش دهد.
جهانی شدن ارتباطات- آغاز جدید با مورس
جهانی شدن سوم با اختراع مورس شروع شد. مورس پایه ارتباط حاضر با غایب را به صورت همزمان فراهم کرد. در اواخر قرن 19 همزمان با توسعه این صنعت، رسانه ها به میدان آمدند، سینما گرافیک معنا پیدا کرد و صنعت سینما آغاز شد. در عرصه ارتباطات رسانههای توده ای، رادیو و تلویزیون پدید آمد و درصنایع ارتباطی نیز تلکس، تلفکس و فکس وارد عرصه شدند. این اتفاقات پایه جهانی شدن دوره جدید یعنی امکان فرامحلی شدن پدیده ها را به صورت همزمان ایجاد کرد.
جهانی شدن ارتباطات محصول صنعت همزمان ارتباطات است که امکان رابطه حاضر با غایب را بصورت همزمان فراهم کرد.
این پدیده جدید تاثیر فراگیری در همه عرصههای زندگی بشر دارد به همین دلیل در سه دهه اخیر ادبیاتی که راجع به جهانی شدن تولید شده بیش از ادبیاتی است که طی 200 سال در مورد مدرنیته شدن تولید شده است.
نه این نه آن!
بیشتر مواقع وقتی کلمه Globalization مطرح میشود عدهای آن را جهانی شدن و برخی جهانی سازی ترجمه میکنند اما هر دو واژه هم در انگلیسی و هم فارسی فاقد معنای واقعی این کلمه است.
معنای جهانی شدن کل گرا یعنی اینکه هرچه تولید شود در همه جهان وجود داشته باشد یا در همه جهان تبدیل به رفتار یا فرهنگ شود. نظریه جهانی شدن کل گرا و افراطی تاکید میکند به اینکه جهانی شدن یعنی یک فرهنگ واحد به مرکزیت آمریکا و غرب. در حالی که میدانیم این مسئله به لحاظ انسانی حتی در مسائل ساده مثل پوشاک نیز درست نیست چرا که فرهنگ امری سیال است.
در واقع Globalization به فرامحلی شدن اشاره دارد تا جهانی شدن. این کلمه اشاره میکند به امکان تکنولوژی فن آورانهای که شرایط فرا محلی شدن پیامها، خدمات و رفتارها را فراهم کرده است.
جهانی شدن و مرگ فاصلهها
ما دو نوع جهانی شدن داریم یکی جهانی شدن در فضای فیزیکی و دیگری جهانی شدن در فضای مجازی.
صنعت جهانی شدن در فضای فیزیکی صنعت حمل و نقل است. هر چقدر صنعت حمل و نقل سریعتر شود جهان در بعد فیزیکی کوچکتر میشود. مثلا اگر شما مسیری رادر گذشته با پای پیاده یا با وسایل حمل و نقل غیر ماشینی با مدت زمان زیادی طی میکردید با توسعه وسایل حمل و نقل این زمان کمتر شده است.
صنعت ارتباطات نیز مرجع جهانی شدن در فضای دوم یعنی فضای مجازی است. در این فضا قانون فاصله و سرعت تغییر میکند در فضای فیزیکی به دلیل آنکه قانون فاصله و سرعت وجود دارد شما باید یک فاصله ای را طی کنید اما وقتی که فاصله حذف شود به طبع آن حرکت و سرعت نیزبی معنا و یا کم معنا میشود.
وقتی همه همسایه میشوند
پس از آنکه ما ارتباط حاضر با حاضر و حاضر با غایب را تجربه کردیم تحت تاثیر صنعت کامپیوتر ارتباط سومی به وجود آمد که آن را ارتباط غایب با غایب میگویند که در آن وظیفه فرستنده و گیرنده به ربات یا انسان ماشینی واگذار میشود. در جهان جدید تمام امور تکرار شونده اداری موضوع ارتباط غایب با غایب است که میتوانند اتوماتیک شوند. اگر این اتفاق بیفتد تغییر بزرگی در نظام اجتماعی و نهادهای اقتصادی و سیاسی به وجود میآید.
مهمترین پیامد این نوع ارتباط و جهانی شدن آن است که از پدیده هایی که منجر به کاهش سلامت انسانی و تخریب محیط زیست میشوند پرهیز میشود.
صنعت همزمان ارتباطات که همان جهانی شدن در فضای دوم است برای جهان یک همسایگی یا همه همسایگی به وجود میآورد که در آن همه به صورت چهره به چهره با یکدیگر ارتباط دارند.
در واقع جامعه پیرامون در مرکز قرار میگیرد و همه مرکزی شدن جامعه انسانی استانها، شهرها و روستاها تحقق مییابد.
ایران و چالشهای جهانی شدن
ایران در مرحله سوم جهانی شدن است. ما هم صنعت حمل و نقل تندرو وهم به طور نسبی نزدیک به 40 میلیون نفر کاربر اینترنت داریم اما به صورت کامل از این امکانات استفاده نمیکنیم. فضای دوم که جهانی شدن در دنیای مجازی را تامین میکند نیازمند زیر ساختهای فنی، نظامهای برنامهای و محتواهای خاص است که بتواند خدمات ارائه دهد.
برای دستیابی به این اهداف باید در سه سطح به دنبال توسعه برنامه ریزی شده باشیم:
1) سطح زیر ساخت، 2) سطح برنامه و سامانه ها 3) سطح محتوا.
در موضوع زیر ساخت باید زیر ساختهایی فراهم شود که دسترسی به فضای دوم را با سرعت مناسب برای کاربر تامین کند یعنی پهنای باند مناسب در اختیار افراد قرار گیرد. همچنین باید در سطح توزیع فیبر نوری و منابع خدمات اطلاعات و دیتا قدمهای بزرگی برداشته شود.
در سطح برنامه نیازمند طراحی نرم افزارهایی هستیم که خدمات را مبتنی بر شرایط مطلوب جامعه تهیه کند با استفاده از این فرصت میتوان اندیشههای اسلامی را در قالب یک برنامه ارائه داد. همچنین با طراحی این سیستم میتوان بر اساس عدالت اجتماعی توزیع برابر و متناسب منابع اجتماعی را تحقق بخشید.
در بخش محتوا نیز از آنجا که شهر مجازی یعنی شهر در جهان و جهان در شهر، ایران میتواند تمام میراث و ادوار تمدنی خود را احیا کند همچنین میتوان تجربههای مثبت و منطبق بر ارزشهای اسلام را از سایر نقاط دنیا کسب کرد.
جهانی شدن و خطرات پیش رو
جهانی شدن در بعد جهانی سازی میتواند خطراتی نیز داشته باشد که نباید از آن غفلت کرد. دنیای غرب با محوریت آمریکا بر اساس سیاست تک قدرتی، حتما از فضای مجازی برای انتقال ارزشهای خود به دیگر کشورها استفاده میکند پس این خطر وجود دارد که ما در معرض جاذبه ها و فشارهای دنیا ی غرب دچار اضمحلال و یا تصادف فرهنگی شویم که این مسئله منجر به آسیب دیدن فرهنگ ما میشود.
ضعیف شدن ارتباطات انسانی یکی دیگر از مشکلات عمومی است که این محیط ممکن است برای جامعه ایجاد کند.وقتی تمام ارتباطات ما از طریق تلفن، فکس، موبایل، اینترنت و سایر ابزارهای ارتباطی صورت میگیرد این محیط میتواند موجب گم شدن انسان در درون تک گراییهای ارتباطی، از بین رفتن ارتباطات انسانی و نوعی انزوای ارتباطات حضوری برای فرد شود که این مسئله در انسان خستگی و خلا ایجاد میکند.
مشکل دیگر مسئله زبان است. زبانهای کوچک ممکن است در فضای جهانی شدن و فضای غالب گفتمانی که در جهانی شدنهای متعدد به وجود میآید تحت تاثیر زبانهای دیگر قرار بگیرد.
خطر بسیار بزرگی که فضای مجازی دارد یکسان کردن هویت مجازی و فیزیکی است.در محیط فیزیکی وقتی فردی در معرض آسیب اجتماعی قرار میگیرد هنجارهای اجتماعی مانع از انجام اقدامات سریع از جانب وی میشود اما در فضای بی نام وهمه مرکزی بودن محیط مجازی این اقدامات سریعتر اتفاق میافتد چرا که هویت ها در این محیط پلاستیکی است و مانند لباس میتواند عوض شود هر کس میتواند در کمتر از یک دقیقه با تغییر ایمیل یا وبلاگ جدید هویت جدیدی برای خود تعریف کند.
مسیر درست گذر از خطرات
برای جلوگیری از مشکلات در حوزه ارتباطات انسانی باید یک برنامه استراتژیک برای ارتباط محیط اول با محیط دوم داشته باشیم. در این برنامه 4 نوع رابطه در نظر میگیریم یکی رابطه تکمیلی است یعنی فضای دوم را مکمل فضای اول طراحی میکنیم یعنی خدماتی را که در فضای اول ارائه میدهیم در فضای دوم تکرار نمی کنیم بلکه خدمات مکمل را در آن عرضه میکنیم مثلا بانکها امکان دریافت پول بالای یک میلیون ریال را ازطریق شعبه فراهم میکنند و کمتر از این مبلغ را با روش طراحی در فضای دوم در اختیار مشتریان خود قرار میدهند.
گاهی اوقات میتوانیم خدمات را تکرار کنیم و درو اقع امکان انتخاب موازی برای خدمات اجتماعی فراهم کنیم
مثلا خدماتی را که برای نقل و انتقال و دریافت و پرداخت پول در بانک الکترونیک طراحی شده است در شعبه ها ی بانک هم همین خدمات ارائه شود.
نوع دیگر رابطه، رابطه ای است که فقط درفضای مجازی تعریف میشود که به آن فضای دوم میگوییم. اموری نیز که در فضای فیزیکی و به صورت ارتباطات حضوری پیش بینی میشود به آن رابطه فضای اول میگوییم که رابطه نوع چهارم است. حالا برای اینکه اجتماعات حضوری تقویت شود باید بسیاری از اجتماعات حرفه ای، صنفی و اداری را در فضای اول طراحی کنیم تا بتوانیم خلاء را که تحت تاثیر کاهش روابط انسانی به وجود میآید جبران کنیم.
برای پیشگیری از مشکلات در حوزه زبان نیز باید زبان ملی و گویشهای محلی تقویت شود.
سیستم قانون گذاری ما نیازمند قوانین و تعریف جرایم مشخص در فضای مجازی است. اقداماتی که در این زمینه صورت گرفته کافی نیست چرا که ما هنوز از سطح بسیار گسترده ای از این فضا استفاده نمی کنیم اگر این استفاده ها توسعه یابد حتما این فضا نیازمند قوانین جدید خواهد بود.
نکته مهم
در یک کلام حل مسئله، نیازمند پرداختن به مسئله و تمرین زیاد است. جهان دو فضایی شده جدید را در صورتی میتوانیم بصورت موثر و مفید مدیریت کنیم که هر دو فضا را جدی بگیریم و نظام برنامه ریزیهای پنج ساله کشور را به سمت برنامه ریزی دوفضایی ببریم.