محصولات رسانه‌ای ایران در افغانستان

محصولات رسانه‌ای ایران در افغانستان

تصویر و برد رسانه‌ای ایران در افغانستان، کاستی‌ها و نقاط ضعف آن و تصویر مردم افغانستان در رسانه‌های ایران موضوع گفت‌وگو با منوچهر فرادیس، دانشجوی رشته روزنامه نگاری در دانشگاه ابن‌سیناس کابل است که در کنار تحصیل به فعالیت رسانه‌ای نیز اشتغال دارد.

***

تا چه حد نسبت به جامعه و فرهنگ ایران آشنایی دارید؟

به خوبی جامعه ایران را می‌شناسم. به هر حال ما به عنوان دوستداران تمدنی که در گذشته بین ما مشترک بوده و الان هم هست، نمی توانیم نسبت به ایران بی تفاوت باشیم. بنابراین، اخبار ایران را به دقت دنبال می‌کنیم و نویسندگان، سیاستمداران، و چهره های ایرانی را به خوبی می‌شناسیم. درصد قابل توجهی از مردم افغانستان در ایران زندگی کرده اند یا حداقل یک بار به ایران سفر کرده اند. با این‌که من تا به حال به ایران سفری نداشته ام، اما تقریبا ایران را به اندازه یک دانشجوی ایرانی می‌شناسم.

من فکر می‌کنم دو نگاه متفاوت در افغانستان نسبت به جامعه و فرهنگ ایران وجود دارد. قشر باسواد و تحصیل کرده افغانستان یا آنهایی که در جامعه ما فهیم هستند جامعه ایران برایشان جایگاه بلند و مردم ایران مردم با فرهنگ و متعصب، حساب می‌شوند. اما قشر بی‌سواد جامعه به ویژه آن هایی که در این 30 سال پسین به کشور ایران رفت و آمد داشته و کارگر بوده اند، خاطرات برخی بدرفتاری‌ها، توهین‌ها و نگاه های تحقیر آمیز از سوی برخی کارفرمایان ایرانی را در ذهن خود دارند. متاسفانه این طبقه نه از فرهنگ ایران چیزی یاد می‌کنند و نه علاقه مندی به آن دارند.

جامعه و فرهنگ ایران نزد مرد افغانستان چه جایگاهی دارد؟

شیعیان افغانستان و قشر عام آنان، محصولات رسانه‌ای ایران را نسبت به دیگر محصولات رسانه‌ای ترجیح می‌دهند و علاقه مندان جدی آن هستند. اما در کل، جامعه افغانستان تحت نفوذ سریال ها و فلم های تولید شده در کشور هندوستان است. حتی آنهایی که علاقه مند کار سینمایی در کشور هستند به تقلید موبه مو از سریال ها و فلم های هندی در کار های سینمایی خود می‌پردازند. البته بالا رفتن سطح تحصیلات و ارتقای ذائقه مخاطبان، چشم انداز پر امیدتری ایجاد کرده است.

در افغانستان صدها مجله و گاهنامه هم منتشر می‌شود. امروز تعداد قابل توجهی از جوانان افغانستان فرصت خوبی برای تحصیل پیدا کرده اند و بسیاری از آنها تحصیل کرده هستند و افغانستان چهره ای متفاوت از ۱۰ یا ۲۰ سال پیش دارد. جوانان افغان در این دوران ۱۵-۱۰ سال گذشته خوب تحصیل کرده اند و به مدارج خوبی هم دست پیدا کرده اند البته به نظرم با توجه به رشد روز افزون تحصیلات و فقدان زیر ساخت های لازم مهمترین چالشی که در آینده به لحاظ آموزشی در افغانستان اهمیت بارز پیدا می‌کند عدم توسعه زیرساخت تحصیلات عالی است. کسانی که دغدغه پیشرفت زبان و فرهنگ در افغانستان را دارند، با توسعه کیفی تحصیلات عالیه موافقند.

 

در حال حاضر یک دانشگاه خصوصی از طرف ایران به نام خوارزمی در افغانستان فعال است که با حمایت انجمن دوستی در کابل فعال شده و ریاست آن به عهده آقای دکتر بیابانی است. ۲۰۰ دانشجو در رشته های اقتصاد و آی تی (IT) در آن مشغول به تحصل می‌باشند. البته دانشگاه پیام نور و دانشگاه آزاد نیز در افغانستان فعال است اما کافی نیست. امروز افغانستان ۱۰ میلیون دانش آموز دارد در حالی که دانشجویان آن ۱۷۰ هزار نفر است و سالیانه ۱۵۰ هزار نفر در کنکور سراسری افغانستان شرکت می‌کنند که حدودا ۴۰ هزار نفر پذیرش می‌شوند. با توجه به میزان دانش آموزان پیش بینی می‌شود در آینده تعداد متقاضیان دانشگاه به بیش از ۷۰۰-۶۰۰ هزار نفر برسد و میزان پذیرش باید افزایش یابد اما زیرساخت های افغانستان آمادگی این پذیرش را ندارد. در این خصوص برای مسئولان آموزشی افغانستان یکی از گزینه های جدی که مطرح است آوردن بخش های مختلف آموزشی از سایر کشورها به افغانستان است که ایران می‌تواند یک گزینه خوب باشد. انجمن دوستی ایران و افغانستان یکی از نهادهایی است که تلاش دارد این همکاری ها بیشتر شود.

مشکل دیگری که ما در کشورمان داریم و اشتراکات فرهنگی با ایران می‌تواند بسیار در این زمینه به ما کمک کند، مشکل زبان است. محمد کاظم کاظمی، شاعر افغان ساکن ایران و رهنورد زریاب، استاد مسلم ژورنالیسم در افغانستان دو تن از کسانی هستند که نسبت به تضعیف زبان فارسی در افغانستان هشدارهای زیادی داده اند. زبان در افغانستان امروز بسیار دلبخواه شده است. آنچه این قضیه را خطرناک‌تر می‌کند این است که به سبب ضعف سواد و دانش عمومی و به اعتبار این باور نادرست که گویا زبان مردم افغانستان «دری» است و نه «فارسی»، بسیاری از مردم بر همان واژگان خارجی، به‌عنوان واژگان دری پای می‌فشرند و حاضر به استفاده از واژگان فارسی جایگزین نیستند. بسیار دیده می‌شود که حتی بعضی از نخبگان کشور بر استفاده از واژگانی مثل «بایسکل»، «پروگرام» و «فاکولته» تأکید دارند، با این باور که این‌ها دری‌اند و معادل‌هایشان یعنی «دوچرخه»، «برنامه» و «دانشکده»، فارسی و غیر قابل استفاده در این کشورند.

فیلم‌های مهران مدیری در افغانستان بسیار طرفدار دارند. همچنین، افغانستانی ها سریال های مذهبی ایران را بسیار دوست می‌دارند. یوسف پیامبر و مختارنامه بسیار محبوبند. سریال هایی مثل ستایش و سایر سریال های خانوادگی در افغانستان به صورت مستقیم یا بازپخش دیده می‌شوند. مردم افغانستان هم با همین سریال ها می‌گریند و می‌خندند.

شیعیان افغانستان هم به نوحه خوانی های آهنگران و کویتی پور علاقه دارند و سی دی های سخنرانی علمای شیعه را می‌بینند و می‌شنوند.

چه نقدهایی درباره محصولات رسانه ای ایران در افغانستان وجود دارد؟

در جامعه افغانستان بیشتر نقد و نظر روی آن محصولات ایرانی صورت می‌گیرد که ربطی به جامعه افغانستان داشته باشد. مانند سریال هایی که طنزپرداز معروف ایران آقای رضا عطاران ساخته است، یا سریال هایی که در آن یک افغان نقش دارد که معمولاً آن افغان، یا کارگر است و یا یک رهزن و قاتل. خوب این سریال ها و فیلم که در ایران ساخته می‌شود و این جا هم قابل دریافت هستند گفته ها و خاطرات آن عده از افغان های را که در ایران مهاجر بوده اند، تأیید می‌کند. به گونه مثال در سریال های متهم گریخت و خانه به دوش آقای عطاران، که همیشه هم بازیگر، از قوم هزاره افغانستان که چهره شان، متمایزتر از دیگر افغان ها است، استفاده شده، و آن ها را یا در حال بی‌فرهنگی نشان می‌دهد یا در حال کار های غیر قانونی. همین گونه در سریال پرطرفدار که سال‌ها قبل از صدا و سیمای ایران پخش می‌شد ( زیر آسمان شهر) یا سریال کوچه اقاقیا، باز هم از یک قوم خاص افغانستان فردی استفاده شده و آن ها را در حال کارهای خلاف نشان می‌دهد. در حالیکه افغان های دانشمندی هم در ایران زند‌گی کرده اند، اما از آن ها هیچ اثری بازتاب داده نمی شود. بعضی از تصاویری که در رسانه های ایران از کشور و مردم افغانستان ارایه می‌شود، تصویر خشن، جامعه بی‌سواد و ضد فرهنگ است. در حالی‌که این بخشی از واقعیت های افغانستان است نه همه واقعیت های این کشور. البته به ندرت سریال های هم بوده که چهره‌ای بهتر از افغان ها در کشور ایران نشان داده، مانند سریالی کتاب فروشی هد هد به کارگردانی بانو مرضیه برومند. اما این فیلم ها وسریال ها نسبت به سریال های بالا تعداد شان اندک است.