مروری بر کتاب رسانه و سلامتی
دانش ژنتیک معمولاً به عنوان یک ماجرای علمی با نتایج درمانی مطرح میشود که برای نشان دادن امیدها و ترس های پیوند خورده با این فعالیت زیستی - علمی پیشرفته، مفید است. بیشتر مردم تصور میکنند که پزشکان در تبدیل این کشف علمی به پدیده ای که دارای منافع درمانی است، دارای نقشی اساسی اند و جایگاه این حرفه تا حد زیادی متکی به تصویر ذهنی مردم از آن به عنوان حرفه ای عمیقاً دخیل در فعالیت علمی است.
راضیه صادقی تبار- دانش ژنتیک معمولاً به عنوان یک ماجرای علمی با نتایج درمانی مطرح میشود که برای نشان دادن امیدها و ترس های پیوند خورده با این فعالیت زیستی - علمی پیشرفته، مفید است. بیشتر مردم تصور میکنند که پزشکان در تبدیل این کشف علمی به پدیده ای که دارای منافع درمانی است، دارای نقشی اساسی اند و جایگاه این حرفه تا حد زیادی متکی به تصویر ذهنی مردم از آن به عنوان حرفه ای عمیقاً دخیل در فعالیت علمی است.
وعده درمان های جدید پزشکی معمولاً به عنوان توجیه اصلی برای پژوهشهای ژنتیک ارائه میشود. تحلیلهای مربوط به پوشش رسانهای نشان میدهد که به مرور زمان پیام های مثبت - حداقل در خصوص درمان های پزشکی - بر پیام های منفی غلبه پیدا کرده است و نظر دانشمندان و سایر مشتاقان پژوهش در مورد (دی ان ای) در مقایسه با نظرهایی انتقادی تر، از اهمیت بیشتری برخوردار شده است. با وجود این رسانه ها گاهی قدرت خود را برای تأمین اخباری در مورد هراس های عمومی به کار میگیرند؛ درست شبیه کاری که در گزارش های مربوط به داروها انجام میشود، آرام آرام بر این اخبار میافزایند و سپس سؤال هایی را در مورد سطح اعتماد عمومی به دانش پزشکی مطرح میکنند. از این روست که دانشمندان برای تحقق سلامتی مردم و جامعه به شیوه جدیدی رو آورده اند و آن یاری جستن از رسانه است.
کلایو سیل نویسنده کتاب رسانه و سلامتی به دقت به این مقوله پرداخته است. رسانه و سلامتی با ترجمه ناصر بلیغ در دفتر پژوهش های رادیو در سیصد و هفتاد و چهار صفحه منتشر شده است. این کتاب شامل نه فصل و شصت و شش موضوع میباشد که در این نه فصل به موضوعاتی در مورد سلامتی و رسانه،اشکال بهداشت رسانه ای، تولید ناراستی خطر وترس، آدم های بد و غیرعادی، قربانیان بی گناه، قهرمانان حرفه ای و معمولی، مردان و زنان واقعی، میپردازد.
هدف این کتاب در کنار هم قرار دادن رشته مطالعات رسانه ای و جامعه شناسی سلامت است. در بسیاری از مطالعات کوچک صورت گرفته درمورد جنبه های سلامت و بیماری در رسانه ها و فرض های مورد نظر آنان در مورد جایگاه رسانه های گروهی در زندگی روزمره مخاطبان حاکی از عدم آگاهی از جدیدترین اندیشه ها در حوزه مطالعات رسانه ای است. برعکس، با مطالعه پیرامون رشته گسترده مطالعات رسانه ای، میتوان دریافت مطالب زیادی در مورد برخی موضوعات وجود دارد. سه فصل نخست این کتاب به تشریح ملاحظات عمومی مرتبط با تجربه سلامت و بیماری، که در درک نقش احتمالی نمودهای رسانه ای در تجربه زندگی روزمره، شکلی که نمودهای سلامت و بیماری میگیرند و برخی توضیحات برای شیوه های خاص رفتار تهیه کنندگان رسانه ای میپردازند.
نظر مفسران در مورد شکاف میان فرهنگ دانشمندان و روزنامه نگاران معمولاً آن است که سازمانهای رسانهای وظیفه دارند نظرهای علمی را به درستی گزارش کنند، اما در مورد خود برنامه کار علمی، نظری بالنسبه غیر انتقادی دارند (گرچه جامعه شناسی علم به طور کلی در سال های اخیر موضع بسیار انتقادی تری را اتخاذ کرده است). چنین حالتی در مورد نفوذ پزشکی در نمودهای بهداشت رسانه ای وجود ندارد، جایی که در آن جامعه شناسان منتقد، نگران آثار منفی قدرت پزشکی و سلطه فرهنگی اندیشه های زیست پزشکی، نقش برجسته ای دارند. نشان دادن نفوذ پزشکی، با استفاده از این دستور کار کلی تر انتقادی، مفصلاً در فصل های این کتاب مورد بحث قرار میگیرد.
روزنامهنگارانی که با موضوعات بهداشتی سروکار دارند، در پاسخ به این سؤال پرسشگر که داستان ها و اخبار خود را چگونه انتخاب میکنند، نشان میدهند که از نظر فرهنگی با دانشمندان تفاوت دارند، اگرچه در یک سطح معین، فعالیت مشابهی دارند و آن ارائه دانش جهانی از طریق نوشتن است.
روشن است که نفوذ صاحبان قدرتمند منافع اقتصادی و سیاسی در پوشش رسانه ای، یک عنوان بزرگ است که محدوده آن فراتر از گزارش های رسانه ای در مورد بهداشت است و یک ویژگی کلی تحلیل اشکال فرهنگی در مکتب فرانکفورت به شمار میآید.
فصل های بعدی مرورهای برگزیده از مطالعات پژوهشی در حوزه سلامت رسانه ای را ارائه میکنند. در این کتاب به آموزش، تضادها و ساختارها،نوع رفتار و مراقبت بهداشتی، روانشناسی، ژنتیک، بعضی از بیماری های شایع و در نهایت قضاوت در مورد رسانه ها میپردازد.
مؤلف با بررسی مباحث ذکر شده به این نتیجه میرسد که زندگی پر از خطرهای نشات گرفته از محیط، مواد مضر، موجودات خبیث و گاهی آدم های بد ناقل بیماری است. همه ما قربانیان بالقوه بخت بد و آدم های بدیم، اما کودکان، آسیب پذیری خاصی از این لحاظ دارند. با آن که روشن است که ترویج بهداشت یک هدف با ارزش برای تحلیلگران رسانه ها در این حوزه است، یک تحلیل جامعه شناسانه از بهداشت رسانه ای و مخاطبان آن باید متوجه چنین دغدغه های گسترده و کلی تری باشد. این توجه ممکن است به نوبه خود موجب درک کامل تری از مشکلات داستان های بهداشتی رسانه ای - که موجب نگرانی آموزش دهندگان بهداشت است - بشود.
در مجموع این کتاب نشان میدهد که پیام های مرتبط با سلامتی در رسانه های ارتباط جمعی عامه پسند تا چه حد تأثیر مهمی بر زندگی ما میگذارد. نویسنده اهمیت رسانه های ارتباط جمعی را در درک ما از تجربه بیماری، سلامتی و مراقبت از سلامتی به تصویر میکشد و آخرین اندیشه ها در زمینه مطالعات رسانهای و جامعه شناسی سلامتی و بیماری را گردهم میآورد.