از ابتدای دهه 1980 تا کنون رسانههای جهانی رشد باور نکردنی داشتهاند. امروزه تولیدات رسانهای در تمام دنیا مورد مصرف قرار میگیرند و این مسئله فقط بدلیل افزایش تعداد رسانهها نیست. تکنولوژیهای نوین رسانهای مانند ماهواره، اینترنت و سایر اشکال ارتباطات دیجیتال زمان و فضا را فشرده میکنند...
از ابتدای دهه 1980 تا کنون رسانههای جهانی رشد باور نکردنی داشتهاند. امروزه تولیدات رسانهای در تمام دنیا مورد مصرف قرار میگیرند و این مسئله فقط بدلیل افزایش تعداد رسانهها نیست. تکنولوژیهای نوین رسانهای مانند ماهواره، اینترنت و سایر اشکال ارتباطات دیجیتال زمان و فضا را فشرده میکنند. اگر بخواهیم کمی خشنتر صحبت کنیم باید بگوییم جهان در هم چروکیده شده است. مردم بیش از پیش از حوادثی که در جاهای دیگر اتفاق میافتد آگاه میشوند. همانطور که رئیس موقت بزرگترین شرکت رسانهای در دهه 1990 هم میگوید، «ما میتوانیم با تکنولوژیهای نوین حوادث و افکار را حتی از دورترین نقاط جهان به میان جامعه رسانهها بکشانیم» (ویلیامز، 2003). از این پس مردم دیگر با فاصله فیزیکی محدود نمیشوند. مسافرت هوایی و حمل و نقل کالاها و خدمات فواصل بین جمعیتها را کم کرده است. رسانهها نیاز به سفر را کاهش دادهاند. بجای اینکه ما به آنسوی کره زمین سفر کنیم، تلویزیون آنسوی کره زمین را برای ما میآورد. اگر بگوییم رسانه ها تعیین کننده همه جهانی هستند که دنیای معناهای ذهنی ما را شکل میدهد، سخنی به گزاف نگفتهایم. یکی از مفاهیم ذهنی که ما دائما با آن درگیر هستیم، مفهوم «اطمینان» است که این مفهوم ارتباطات تنگاتنگی با مسئله امنیت دارد.
هر چه اطمینان ما نسبت به افرادی که با آنها در تعامل هستیم بیشتر باشد، احساس ما درباره خود و جهان پیرامون مان بهتر خواهد بود. یکی از نتایج داشتن احساس بهتر، عملکرد بهتر است. همه شئون زندگی ما اعم از کار، زندگی خانوادگی، مشغولیت های عادی با دیگران در عرصه های اجتماعی و ... بهبود مییابد. و همه آنها- با احتساب محدودیت های تحقیق در علوم اجتماعی- به طرزی محسوس و با قابلیت اندازه گیری پیشرفت میکنند (برگر و گادی کانست، 1991).
اضطراب در مورد وضعیت - مخصوصا آنچه که در مورد دیگران برای ما ناشناخته و مرموز است- دشمن ماست. اضطراب تلاش ما برای کاهش عدم اطمینان را عقیم کرده و در اغلب اوقات آن را تشدید میکند. نتیجه تلاش های مستقیمی که در جهت کاهش بی اطمینانی از خود بروز میدهیم منجر به احساس اضطراب هر چه بیشتر میشود. برگر و گادی کانست (1991) نشان داده اند که عدم اطمینان هرگز به طور کامل رفع نمی شود. افرادی که تلاش بیشتری در راستای تقلیل حس عدم اطمینان میکنند، در صورت عدم اختصاص پاداش، تلاش های آنها بیشتر عقیم میماند.
هرچقدر که عدم اطمینان در میان ما بیشتر باشد، احساس نا امنی بیشتری میکنیم. افراد مضطرب معمولا به داشتن احساس تهی بودن از درون اعتراف میکنند. در این حالت، فرسودگی چیزی شبیه غیبت یک حضور در حسی که از بودن در جهان درک کرده اند، وجود دارد. هر چقدر بیشتر در انزوا فرو روند، تنهایی و وحشت بیشتری آنها را فرامی گیرد. در برخی افراد، این فقدان و عدم حضور ارتباط معنادار منجر به خودویرانی و خودکشی شده و در برخی موارد دیگر منجر به رفتارهای خشونت آمیز بر علیه دیگران میشود (گودال، 2006).
مهم ترین کارکرد رسانه ها در این مورد میتواند کاهش حس عدم اطمینان باشد. انسان با داشتن اطلاعات کافی میتواند احساس امنیت کند. این احساس امنیت البته متفاوت از نوعی از احساس امنیت است که در موقعیت شنیدن دفع خطر به انسان دست میدهد. عدم درک تفاوت این دو نوع احساس امنیت به همان مشکلاتی میانجامد که کارورزان ارتباطات بحران با آن مواجه میشوند.
ساز و کار ارتباطی یک کشور باید سعی کند از بروز شایعه در جامعه جلوگیری کند. در حالی که انتقال شایعه از از راه مجراهای غیر رسمی صورت میگیرد، خود شایعه محصول آگاهی- اطلاعات ناکافی از مجراهای رسمی است. پس از وقوع بحران، ارتباط سریع و مناسب میتواند راه شایعات و گمانه زنیها را ببندد. سی دقیقه اول هر بحران (از نوع سریع آن، مثل یک حادثه تیراندازی در مدرسه) برای ارتباطگر بحران بسیار مهم است. تکرار پیام در زمان بحران هم اهمیت زیادی دارد. تجربه نشان داده که پیامهایی که در زمان بحران تکرار میشوند، توسط مخاطبان، مهم تر ارزیابی میشوند. ستاد بحران باید در فواصل زمانی معین و از طریق رسانههای مختلف پیام خود را تکرار کند تا از پر شدن فضای ارتباطی به وسیله سایر منابع خبری و تبلیغاتی رقیب جلوگیری کند. گذشته از این، تکرار پیام میتواند حس آرامش و اعتماد را در مردم تقویت کند (ربیعی و شاقاسمی، 1385).
همچنین، رسانه ها با نمایش درست و یا نادرست وضعیت یک منطقه میتوانند در ایجاد و یا تخریب حس امنیت در یک منطقه نقش مهمی بازی کنند. خبرنگاران خارجی با صرف مخارج سنگین به کشورهای جهان سوم میآیند و بنابراین بازنمایی ساخت یک پل و یا نشان دادن یک جاده که در آن ماشین ها به آرامی در حال حرکتند این مخارج را جبران نمی کنند. بنابراین، خبرنگاران مجبورند که بخش های مهیج از یک جامعه را گزارش و حتی بزرگنمایی کنند. بازنمایی رسانهها از جهان بیرونی همیشه موضوع مباحثات بوده است. هرچند برخی مخاطبان طوری در مورد بازنماییهای رسانهای قضاوت میکنند که گویی آنها واقعیت هستند، اما این بازنماییها بر خلاف ادعای برخی کارورزان رسانهای، واقعیت نیستند (ویلیامز، 2003).
پرسشهای مربوط به سوگیری رسانهای همیشه برای رسانههای واقع گرا مطرح میشوند. بیشتر رسانههای تخیلی و تفریحی نه تلاش میکنند که واقعیت را بصورت درست بازنمایی کنند و نه چنین ادعایی دارند. آنها برای مردم لذت و سرگرمی ایجاد میکنند که این امکانات باعث میشود مردم بتوانند از ناملایمات و رنجهای زندگی روزمره خود، یعنی واقعیت زندگی، بگریزند. با این وجود میتوان گفت که رسانههای تخیلی و تفریحی آگاهیها و مشاهداتی در مورد شرایط خاص اجتماعی که در آن ایجاد شدهاند، فراهم میکنند. بازنماییهای کلیشهای در چنین رسانههایی بر دانش مردم و درک آنها از جهان به همان اندازه تاثیر میگذارند که در رسانههای دارای وظیفه بازنمایی واقعی اتفاق میافتد.
بنابراین بد-بازنمایی یک منطقه میتواند در سرمایه گذاران به صورت ناخودآگاه حس عدم اطمینان و به تبع آن، عدم امنیت ایجاد کند. کشور ما یکی از مناطقی از جهان است که بدترین بازنمایی های رسانه ای در مورد آن انجام میشود. انجام امور فرهنگی، سرمایه گذاری در بخش ارتباطات بین الملل و تقویت توریسم میتواند راه را بر بازنمایی نادرست از ایران سد کرده و سرمایه گذاران جدیدی را روانه کشورمان کند.
نتیجه
در جهان جهانی شده ما، جلب سرمایه گذاری ها یکی از دغدغه های مهم سیاستگزاران و حتی مردم عادی است. به همین دلیل، موانع سرمایه گذاری های جدید دائما مطالعه و رفع میشوند. کشور ما هم که با مسائل داخلی، منطقه ای و بین المللی درگیر است، برای رفع این موانع انگیزه بیشتری دارد. باید توجه داشت که این مقاله بیشتر بر وجه ارتباطی جلب سرمایه گذاری ها متمرکز شده است و بنابراین نباید از بخش های دیگری که همان زمینه سازی و توجه به اقلیم سرمایه گذاری است غافل شد.
تغییر ارتباطات رویداد محور به ارتباطات فرآیند محور یک اصل کلیدی در جلب سرمایه گذاری ها به یک منطقه است. دولت ها میتوانند روزنامه نگارانی که به مسائل فرآیندی بیش از مسائل رویدادی میپردازند را تشویق کنند. باید دانست که اگر این روزنامه نگاران موفق شوند تغییرات گفتمانی در ادراک از امنیت در یک منطقه یا کل کشور ایجاد کنند، میلیون ها برابر به منطقه یا کشور خود سود میرسانند. همانطور که گفته شد، اخبار مربوط به جنایات و نا امنی ها در بین مخاطبان هواداران بیشتری دارند و بنابراین هر رسانه ای بالقوه به دنبال این است که از این ظرفیت بهره بگیرد. به همین دلیل پرداختن به رویدادها به معنی از دست دادن بخش مهمی از مخاطبان خواهد بود. حمایت های دولتی و یا بخش های متولی جلب سرمایه گذاری میتواند به رسانه ها کمک کند که وظیفه خدمت به جامعه را بهتر به انجام برسانند.
ایجاد زمینه آزاد برای مطبوعات و رسانه ها یکی دیگر از راهکارهای افزایش حس امنیت و حتی ارتقاء خود امنیت در کشور خواهد بود. در جامعه ای که در آن همه افکار و عقاید بتواند مجرایی برای بروز بیابد، سرخوردگی ها به کنش های خشن و احیانا مجرمانه بدل نخواهد شد. گروه های معترض چنانچه صدای داشته باشند، لازم نیست که برای جلب توجه دست به خشونت و ایجاد نا امنی بزنند. در سایه گفتگوی پیوسته گروه های مختلف اجتماعی در رسانه ها، گروه های خشونت طلب طرد میشوند و این گروه ها برای پذیرفته شدن در گفتمان عمومی جامعه مجبور خواهند بود که استراتژی های خود را تغییر دهند و یا حداقل یک استراتژی عمومی مخالف خشونت برای خود تهیه کنند.
دعوت از روزنامه نگاران خارجی هوادار توسعه میتواند یکی از راه حل ها برای ایجاد حس امنیت در سرمایه گذاران باشد. سرمایه گذاران معمولا برای دانستن میزان امنیت یک منطقه به رسانه های معتبر بین المللی مراجعه میکنند. خبرنگاران هوادار توسعه در جهان سوم نقش مهمی در ترسیم یک چهره آرام تر از منطقه و کشور ما خواهند داشت و اعتبار آنها هم میتواند به این تاثیر بیفزاید. تجربه ما به عنوان متخصصان ارتباطات نشان میدهد که تسهیل در صدور ویزا، ایجاد امکانات اولیه و تضمین امنت این خبرنگاران در ایران میتواند نقش مهمی در جلب این دسته از خبرنگاران به کشورمان داشته باشد.
و در پایان، توریسم یکی از راه حل های جلب سرمایه گذاری خارجی و همینطور جلب سرمایه گذاری داخلی برای یک منطقه خاص است. کشور ما ظرفیت های توریستی بسیاری دارد که میتواند برای جلب سرمایه گذاری های بیشتر مورد استفاده واقع شود. در حال حاضر به دلیل تصویرسازیهای جهت دار رسانهای در برخی جوامع غربی یک نوع بدبینی نسبت به ایرانیان وجود دارد. حال آنکه پژوهش ها نشان داده اند که غربیانی که شخصا یک ایرانی را میشناخته اند، نگرش مثبتی به ایرانیان دارند (نگاه کنید به شاقاسمی و هایسی، 2009). این واقعیت میتواند پیش بینی کندکه افزایش تماس بین جهانگردان و ایرانیان میتواند به جبران سیاه نمایی رسانه های غربی از ایرانیان کمک کند. این بهبود تصویر ایرانیان قطعا میتواند نقش موثری در جلب سرمایه گذاری های بین المللی داشته باشد.
منابع و مآخذ
ربیعی، علی و شاقاسمی، احسان. 1385. نقش ارتباطات در مدیریت بحران. فصنامه مطالعات فرهنگی و ارتباطات، شماره 7.
- Berger, C. R., & Gudykunst,W. B. (1991). Uncertainty and communication. In B. Dervin & M. Voight (Eds.), Progress in the communication sciences (pp. 21-66). Norwood, NJ: Ablex.
- Besley, Timothy. 1995. 'Property Rights and Investment Incentives: Theory and Evidence from Ghana.' Journal of Political Economy 103(5):903-37.
- Goodall, H. L. (2006). Why We Must Win the War on Terror: Communication, Narrative, and the Future of National Security. Qualitative Inquiry. 12 (1), 30-59.
- Johnson, Simon, John McMillan, and Christopher Woodruff. 2002. 'Property Rights and Finance.' American Economic Review 92(5):1335-56.
- Knack, Stephen, and Philip Keefer. 1995. 'Institutions and Economic Performance: Cross-Country Tests Using Alternative Institutional Measures.' Economics and Politics 7(3):207-27.
- Polinsky, Mitchell A., and Steven Shavell. 2000. 'The Economic Theory of Public Enforcement of Law.' Journal of Economic Literature 38(1):45-76.
- Shaghasemi, E., & Heisey, D. (2009). The Cross-Cultural Schemata of Iranian-American People Toward Each Other: A Qualitative Approach. Intercultural Communication Studies. 18 (1), 143-160.
- Stephenson, Matthew. 2003. 'When the Devil Turns: The Political Foundations of Independent Judicial Review.' Journal of Legal Studies 32(1):59-90.
- Torstensson, Johan. 1994. 'Property Rights and Economic Growth: An Empricial Study.' Kyklos 47(2):231-47.
- Volkov, Vadim. 2002. Violent Entrepreneurs: The Use of Force in the Making of Russian Capitalism. New York: Cornell University Press.
- Williams, K. (2003). Understanding media theory. London: Arnold.
- World Bank. 2003b. Nicaragua Land Policy and Administration: Toward a More Secure Property Rights Regime. Report 26683-NI. Washington, D.C.:World Bank.
- World Bank. 2003c. Doing Business in 2004-Understanding Regulation. Washington, D.C.: World Bank.