سرور قاضیزاده هاشمی/ قسمت نخست
امروزه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورها به عنوان یک عامل تعیین کننده در نظام بین الملل تحت تاثیر تحولات شگرف در عرصه ارتباطات قرار گرفته است؛ چنانکه دیپلماسی رسانه ای به عنوان یکی از شاخههای اصلی فعالیتهای دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی، بخش مهمی از دیپلماسی عمومی کشورهای قدرتمند است.
مقدمه: سرور قاضی زاده هاشمی- انقلاب اطلاعاتی و ظهور گسترده تر رسانه های بین المللی به ویژه دیجیتالی در دو دهه آخر قرن بیستم، سرشت روابط بینالمل را به گونه ای شگرف دگرگون ساخته است. امروزه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورها به عنوان یک عامل تعیین کننده در نظام بین الملل تحت تاثیر تحولات شگرف در عرصه ارتباطات قرار گرفته است؛ چنانکه دیپلماسی رسانه ای به عنوان یکی از شاخههای اصلی فعالیتهای دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی، بخش مهمی از دیپلماسی عمومی کشورهای قدرتمند است.
رسانهها از یک سو منبع اصلی اطلاعات مردم هستند و از سوی دیگر بازیگری قدرتمند در روابط محسوب میشوند. سیاست خارجی هم که پیشتر پشت پرده هدایت می شد، در عصر اطلاعات و جهانی شدن به فعالیتی عمومی تبدیل شده است؛ پیش از جنگ جهانی دوم برتری نظامی نقش مهمی در شکلگیری هویت ملی و بینالمللی ملتها و جایگاه آنها درسلسله مراتب سیاست جهانی ایفا میکرد ولی در فضای جدید، قدرت مردم، فرهنگ، رسانه ها و پیام از نقش قدرت نظامی و تسلیحاتی کاسته است. در این میان پیام از حوزه ملی، فردی و محلی به مرحله بین المللی و جهانی گام نهاده است. در عصر کنونی، روابط بین کشورها را تنها حاکمیت ها تعیین نمی کنند، بلکه مجموعه دولت ها، افکار عمومی و فناوری های اطلاعاتی ارتباطی، معادلات روابط بین الملل را میسازند. در این ارتباط، رسانهها با به کارگیری تکنیک ها و روشها، نقش بسزایی دارند.
در عصر اطلاعات قدرت یک ملت از توانایی اش در استفاده از دیپلماسی رسانه ای برای تنظیم تصویر بینالمللی خود ناشی میشود و شان یک ملت در دنیا و جایگاهش درسلسله مراتب سیاسی جهانی، به توانایی دیپلماسی رسانهای آن گره خوره است. ملتی که خواهان فرهمندی و جایگاه با ارزش در عرصه بین المللی است، باید قادر به هماهنگی دیپلماسی رسانه ای باشد. اساسا، ملتهایی که فناوری ارتباطی بیشتری دارند، نفوذ بیشتری بر جریان اطلاعات جهانی و نیز ساخت تصویر بینالمللی از خودشان دارند. همانگونه که هر ملتی با کنترل رسانههای داخلی میتواند هویت ملی خود را بسازد، تنها ملتهایی که برتری جهانی رسانهای دارند میتوانند تصویر بینالمللی خود را شکل دهند. از این رو در دوران کنونی، قدرت جهانی یک ملت از توانایی بالقوه آن برای دیپلماسی رسانه ای موثر ناشی میشود.
واژه دیپلماسی رسانهای از نمونه واژه هایی است که با ظهور رسانه ها در عصر جدید معنی و کارکردهای متفاوتی را در روابط بین دولتها و سیاست خارجی آنها ایجاد کرده است. این مقاله در نظر دارد جنبه هایی از این پدیده را با بیان تعاریفی از آن، در عرصه جدید ارائه کند و به نقش و کاربرد رسانه ها در سیاست خارجی بپردازد.
بخش اول: رسانهها و سیاست خارجی
1- نقش رسانه ها در سیاست خارجی
رسانه های جمعی به عنوان بازیگر غیر رسمی، دوشادوش حکومتها نقش بسزایی در زمینه های ارتباطی،اطلاع رسانی،تبادل افکار و تصاویر و اطلاعات، هنجارسازی، تبلیغات، بسترسازی،آموزش دهی، هدایت الگوهای رفتاری و جهت دهی به افکار عمومی داخلی و بین المللی ایفا میکنند و از این رهگذر بر سیاست خارجی کشورها تاثیر گذارند. فناوری ارتباطاتی،جهانیان را درون یک دهکده جهانی به هم متصل کرد.رسانه ها به منابع اصلی اطلاعات برای مردم سراسر جهان تبدیل شده و به عنوان بازیگرانی قوی در روابط بین الملل مطرح اند.سیاست خارجی که معمولا پشت صحنه ها اعمال می شود، در عصر اطلاعات به فعالیت عمومی تبدیل و آشکار شده است.
مهمترین نقشی که رسانه ها در یک فرایند سیاسی ایفا میکنند، همچون پل ارتباطی برای اطلاع رسانی و آگاه سازی سیاست گذاران و جامعه از دیدگاههای یکدیگر و اتفاقات و رویدادهای سیاسی است.تجربه نشان داده است رسانه ها پیش از وظیفه واسطه گری ارتباط، نقش ها و کارکردهای وسیع تر ی را در ارتباطات سیاسی به اجرا در می آورند.به اعتقاد برنارد کوهن، محقق آمریکایی ارتباطات بین الملل، کارکرد رسانه ها بیش از فراهم کردن اطلاعات و انتقال دیدگاههاست.رسانهها ممکن است نتوانند به مردم بگویند چگونه فکر کنند اما می توانند به مخاطبان خود بگویند درباره چه چیزی بیندیشند. (عنایتی شبکلایی، 1388 ، ص39)
رسانه ها ابتدا از طریق تاثیر بر افکار عمومی و سپس از طریق فرآیند تصمیم گیری بر سیاست خارجی تاثیر می گذارند.به طور کلی تاثیر رسانه ها بر افکار عمومی را می توان به دو دسته تقسیم کرد:
1-تاثیری که بر افکار رهبران سیاسی دارند و در واقع افکار تصمیم گیرنده را در عرصه های مختلف سیاسی و اقتصادی هدایت میکنند.
2-تاثیری که برافکار عمومی مردم دارند و آن را کنترل میکنند.
رسانه ها می توانند چندین عملکرد مهم در فرایند سیاست خارجی داشته باشند.آنها مهمترین ابزار دیپلماسی خارجی هر کشورند.بدون ابزار رسانه ای و ارتباطی موثر برای اقناع افکار عمومی و توجیه سیاست خارجی در عرصه جهانی کشورها نمی توانند در عرصه بین المللی، منافع و اهداف ملی را دنبال کنند،سیاست خارجی را پیش ببرند، و جایگاه خود ار در نظام بین الملل ارتقا دهند. بنابراین هرکشوری که بخواهد سیاست خارجی یا اهداف ملی را در خارج از مرزها به شکل منطقی پی گیری کند، ناگزیر باید زمینه های مقدماتی،روانی و فکری این سیاست ها را فراهم کند.
این بستر نیز با همکاری رسانه ها شکل می گیرد.کشورهای قدرتمند نفوذ خود را مدیون رسانه های بین المللی هستند که در پوشش اطلاع رسانی و تنویر افکار عمومی برای تامین منافع کشور و پیشبرد سیاست خارجی به تبلیغات سیاسی و اطلاع رسانی می پردازند. این رسانه ها در شناخت فرصت ها و زمینه های تحقق سیاست خارجی نیز به کارگزاران خارجی کشورها کمک می کنند. روند تصمیمات در حوزه سیاست خارجی در محیطی که رسانه ها می سازندشکل میگیرد. موفقیت رسا نه ها در این محیط بستگی به نظام ارتباط سیاسی،خط مشی ارتباطی دولتی و ساختار اقتصادی-سیاسی دارد.رسانه ها با برجسته سازی و نفوذ بر تصمیم گیران و وادارکردن آنها به واکنش، بر سیاست خارجی تاثیر می گذارند. (خرازی آذر، 1387 ، صص 14-16)
رسانهها قادرند که اوضاع را تشریح کنند، موضوعات را شفاف یا مخدوش نمایش دهند و اجرای سیاست های حکومتی در موضوع سیاست خارجی را شتاب دهند یا کند کنند.رسانه ها همچنین خواسته یا ناخواسته ابزار تبلیغات سیاسی در شکل دهی و اجرای سیاست خارجی اند. شاید بزرگترین سهم بالقوه رسانه ها در فرایندتصمیم گیری سیاست خارجی، توانایی آنها برای نفوذ در خلق و خوی حکومت، نخبگان و مردم باشد. (عنایتی شبکلایی، 1388، ص40)
2- انواع کاربردهای رسانه ها در سیاست خارجی
دکتر کاظم معتمدنژاد، کاربردهای رسانه ها در سیاست خارجی را در سه عنوان تفکیک می کند:
1- استفاده دولتی: دیپلماسی دولتی در استفاده از رسانه ها در روابط خارجی، سابقه ای دیرپا دارد، ( که در بخش های قبلی به مواردی از آن ها اشاره شد).
2- استفاده ملت ها: در جریان مبارزات استقلال طلبی، نهضت های ناسیونالیستی و ضد استعماری، نمونه هایی ار استفاده مبارزان برای خنثی سازی کنترل های دولتی بر رسانه در روابط بین المللی مشاهده می شود. مبارزه منفی «مهاتما گاندی»، رهبر فقید هند، در دوران مبارزات استقلال طلبی هندوستان، و نیز مقالات « سیدجمال الدین اسدآبادی» در نشریات بین المللی آن دوران، از جمله نمونه های موفقی بوده اند که اقدامات نشریه تایم لندن و نظیر آن را در آن مقطع زمانی خنثی می ساختند.
دوران اوج گیری انقلاب اسلامی در ایران ، نمونه خوب دیگری از کاربرد رسانه در خدمت اهداف ملی و استقلال طلبانه است. نسخه های دستی اعلامیه ها با دستگاه کپی و استنسل تکثیر و توزیع می شدند، مبادله عکس ها و نوارهای صوتی امام خمینی بین ایران و فرانسه توسط شبکه ای خودجوش از نیروهای مردمی و انعکاس وسیع قیام مردم از طریق رسانه های کوچک، در عمل تشکیلات گسترده و عظیم رسانه های بزرگ دولتی را از پا درآوردند.
در جریان گروگان گیری اعضای سفارت آمریکا در سال 1358 شمسی نیز انعکاس خواسته های دانشجویان از طریق تلویزیون و انتشار آن در سطح رسانه های جهان، نمونه ای از کاربرد غیر دولتی رسانه ها در سیاست خارجی محسوب می شود.
3- استفاده جهانی: در دو دهه اخیر، شکل سومی از کاربرد رسانه در عرصه روابط بین الملل، صرف نظر از ملاحظات مرزبندی های جغرافیای سیاسی، رواج یافته است و آن افشاگری سوء استفاده ها و معضلات جهانی است. بی شک فعالیت های سازمان های بین المللی نظیر «جنبش های محیط زیست»، « روزنامه نگاران بدون مرز»، «پزشکان بدون مرز» و همچنین گسترش شبکه اینترنت، که خارج از فیلترهای خبری ارتباط مستقیم و تبادل اطلاعات میان طیف گسترده ای از کاربران را میسر ساخته است، در این تحول جدید تاثیر داشته اند.
افشاگری سوء استفاده ها و افراط کشورهای سودجو، مانند فروش آزاد اسلحه، فقر و اختلاف های فاحش طبقاتی ، زد و بندهای مالی، باندهای مافیایی، حیف و میل ها، نقض حقوق بشر، تخریب محیط زیست، توزیع موادمخدر و موارد مشابه، از سوی گروه ها یا افراد مستقل توسط رسانه های غیر دولتی فراملی در سطح جهان منتشر می شوند و به نوبه خود در روابط بین الملل تاثیر می گذارد. به طوری که حتی در سازمان ملل نیز بحث هایی در باره ایجاد ضمانت برای جلوگیری از سوء استفاده های یادشده مطرح شده است که هر چند در کوتاه مدت و در مواردی خاص ممکن است نفع آن به کشورهای قدرتمند برسد، اما در بلند مدت استمرار آن ها به نفع همگان و کل جامعه بشری خواهد بود. (معتمد نژاد، 1379)
3- روابط متقابل رسانه ها و دولت در سیاست خارجی
شواهد تحقیقی نشان می دهند که پیوند و وابستگی رسانه و سیاست خارجی، دوسویه و بسیار پیچیده است. از یک سو عواملی همچون پیام آفرینان، سازمان های دولتی و افکار عمومی قرار دارند و از سوی دیگر نوآوری های فن آورانه، شرایط ساختاری و مقتضیات دریافتی از محیط.
دکتر «حمید مولانا» در مقاله ای که برای کتاب « رسانه های خبری و روابط خارجی» (ویرایش دکتر عباس ملک) نوشته است، در باره رابطه رسانه ها و سیاست خارجی کشورها خاطر نشان می کند:
' مطالعه رسانه ها و سیاست خارجی باید با توجه به ماهیت چند وجهی موضوع، از راه تمرکز روی چند جنبه بررسی شود: فرهنگ سیاست خارجی; فرایندهای تصمیم گیری; افکار عمومی و منافع گروهی; فن آوری های نوین ارتباطی; امنیت، صلح و جنگ; اقتصاد و تجارت در خدمت سیاست خارجی; و فرهنگ و اطلاعات در خدمت سیاست خارجی.'
به نظر مولانا «فرهنگ سیاست خارجی»، شامل همه عناصر تاریخی، زبانی، اجتماعی و روانی است که اجرای اصول مورد قبول و خواست دولت را فرمول بندی کرده و به منظور توسعه یا حمایت از منافع ملی، برای ارتباط با دولت های دیگر به کار گرفته می شوند. منظور از «فرایند تصمیم گیری»، میزان دخالت رسانه ها در موضوع سیاست خارجی، از راه شفاف نمودن افکار عمومی نسبت به پیامدهای تصمیمات نخبگان سیاسی کشور با تبلیغ انواع اقدامات سیاسی است.
در مورد «افکار عمومی و منافع گروهی»، مولانا آن را در حوزه غیر حکومتی، اما واجد اهمیت برای ارتباط گران حوزه سیاست خارجی، قرار می دهد. مانند لابی نمایندگان گروه های قومی، خدماتی، صنعتی، تجاری، بازرگانی، و نهادهای مذهبی و آموزشی. این گروه ها علاوه بر این که در مطبوعات نفوذ دارند، از رسانه های دیگر هم برای پوشش دادن به انگیزه هایشان استفاده می کنند.
در خصوص «فن آوری های نوین ارتباطی»، مولانا به نقشی که رسانه ها با برجسته سازی و مشروعیت بخشیدن به رویدادها و شخصیت ها در کشمکش های بین المللی ایفا می کنند و نیز به نقش آن ها به عنوان منبع اطلاعاتی جایگزین و مکمل در دیپلماسی خارجی اشاره می کند. درباره « امنیت، صلح و جنگ»، مولانا تاکید می کند که در زمان برخوردهای بینالمللی، رسانه مشکل میتواند فارغ از سیستمی که بخشی از آن است، در برابر احساس میهن پرستی و وفاداری ملی بیتفاوت بماند.
در خصوص « فرهنگ و اطلاعات» ، مولانا عقیده دارد که رسانه های فراملی نقشی قاطع در فرایند مشروعیت بخشی به جریان بین المللی اخبار و اطلاعات داشته اند. او تاکید می کند که در شرایط جدید، این رسانه ها هستند که به جای عوامل فرهنگی و مذهبی، رویدادها را تبیین و تفسیر می کنند! مولانا با یادآوری این واقعیت که عرصه نبرد سیاست های بین المللی، از سطح جغرافیایی و فیزیکی، به سطح فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی تغییر جهت داده است، می افزاید:
'سیستم سیاسی بین المللی، سلطه کشورهای رقیب را (که سیاست خارجی خود را خودخواهانه منافع ملی می نامند) استمرار می دهد. به علاوه عاملان فراملی، جدا از سیستم های رسمی دولتی و ملی، در پوشش شرکت های چند ملیتی ذینفع، عاملی موثر در سیاست های اقتصادی و فرهنگی جهان گستر میباشند.'
و در نهایت درباره تاثیر رسانه ها بر سیاست خارجی، مولانا به این واقعیت اشاره میکند که رسانه ها با استفاده از عوامل سازمانی، فنی و فرهنگی، امور خارجی را پوشش میدهند و بدین وسیله در فرایند سیاست خارجی نفوذ دارند. رسانهها قادرند که:
شرایط را تعریف کنند و به یک رویداد یا شخصیت مشروعیت اعطا کنند (کارکرد برجسته سازی ).
- به عنوان سازمان دهنده عمل کنند.
- موضوعات را تحریف شده یا شفاف نمایش دهند.
- سیاست های دولتی را در موضوع سیاست خارخی شتاب دهند یا کند سازند. - خواسته یا ناخواسته ابزار تبلیغات سیاسی در شکل دهی و پیاده سازی سیاست خارجی باشند. - مجراهایی برای مبادلات رسمی شوند. - بنگاههایی تبلیغاتی برای بازیگران سیاسی شوند. - منابع ارزشمند اطلاعات برای حکومت ها باشند. - در خلق و خوی دولتمردان ، نخبگان و مردم نفوذ یابند.
(Malek, 1997, quoted Molana, pp 29-40)
4- نفوذ رسانه ها بر سیاست خارجی
در باره نفوذ رسانه ها بر سیاست خارجی، پژوهشگران دیدگاه هایی متفاوت دارند. دکتر «عباس ملک» استاد علوم ارتباطات، دیدگاه های پژوهشگران را به «دیدگاه فعال»، «دیدگاه منفعل» و «دیدگاه خنثی» دسته بندی. کرده و چنین توضیح می دهد:
دیدگاه فعال: پژوهشگرانی هستند که معتقدند رسانه ها نقشی بسیار فعال و با نفوذ بر تصمیمات عرصه سیاست خارجی دارند. اینان رسانه را همانند یک مراقب، یک ناظر وابسته، یک دست اندرکار فعال، یا یک سازمان دهنده می بینند. این اندیشه، از سوی روزنامه نگاران و نیز محققانی که برداشتی عملیاتی داشته و بیشتر بر ارتباطات جمعی ( تا علوم سیاسی) تمرکز دارند، حمایت می شود. با این تصور، روزنامه نگاران و حامیان رسانه های خبری، مسحور قدرت و اقتدار رسانه هستند.
دیدگاه منفعل: این پژوهشگران رسانه را چیزی بیش از مهره پیاده شطرنج سیاست نمی بینند. حامیان این دیدگاه معتقدند که رسانه بخشی از سیستم سیاسی و یک ابزار برای کمک به اجرای سیاست خارجی است. به علاوه رسانه میل به حمایت از سیاستمداران موجود و تدابیر سیاسی آنان دارد. حتی این نظر در بین این گروه از پژوهشگران وجود دارد که رسانه به عنوان جزئی از الگوی تبلیغات سیاسی عمل می کند.
دیدگاه خنثی: این پژوهشگران می گویند که هم رسانه و هم حکومت به منظور بهره برداری از مردم در جهت دستکاری افکار عمومی کار می کنند.
ملک به مشکلات عدم توازن و فقدان همگرایی در حوزه های تحقیقی علوم سیاسی و ارتباطات جمعی که ما را مجبور می کند برای به تصویر کشیدن نقش رسانه های خبری در فرایند سیاست خارجی به مکتب های جامع فکری رجوع کنیم، اشاره می کند. او می افزاید:
'زمانی که بنا به ضرورت، برای تشخیص مفاهیم نظری، به ادبیات علوم اجتماعی قرن بیستم متمرکز بر قید «سیاست خارجی و رسانه های خبری»، مراجعه می کنیم، آرای متفاوتی را در ادبیات این حوزه، در باره این رابطه پیچیده می بینیم '. (Malek, 1997, p.p 5-20)
ادامه دارد...
منابع
- ساداتی، سید نصرالله (1393)، نقش دیپلماسی رسانهای در روابط بین الملل، فصلنامه رسانه، سال بیست و پنجم، شماره 3.
- عنایتی شبکلایی، علی (1388)، نگاهی به عملکرد صدا و سیما در زمینه دیپلماسی و سیاست خارجی، فصلنامه افق، سال 6، شماره 67.
- خرازی آذر، رها (1387)، رویکرد پسامدرنیسم به دیپلماسی رسانهای، پژوهشکده تحقیقات استراتژیک گروه پژوهشهای فرهنگی و اجتماعی.
- کاظم معتمد نژاد، «ارتباطات جمعی و روابط بین الملل»، سلسله مطالب درسی دوره دکترای علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی، نیمسال اول سال تحصیلی 1379.
- گیلبوا، ایتان، (1388)، ارتباطات جهانی وسیاست خارجی، مترجم: حسام الدین آشنا و محمد صادق اسماعیلی، انتشارات دانشگاه امام صادق (ع) چاپ اول.
- داداندیش، پروین، افسانه احدی (1390)، جایگاه دیپلماسی عمومی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران ،
فصلنامه روابط خارجی، سال اول، شماره 3.
- آلاد پوش، علی، علیرضا توتونچیان (1372)، دیپلمات و دیپلماسی، تهران، چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه.
- دعاگویان، داوود (1388)، نقش تلویزیون جهانی در دیپلماسی رسانه ای و سیاست خارجی، فصلنامه افق، سال 6
شماره 67.
- سبیلان اردستانی، حسن (1383)، عملیات روانی و دیپلماسی رسانه ای، فصلنامه عملیات روانی شماره 7
- نوابخش، مهرداد (1387)، دیپلماسی رسانه ای به مثابه ابزاری برای سیاست خارجی، پژوهشکده تحقیقات استراتژیک گروه پژوهشهای فرهنگی و اجتماعی.
- محمدی، حمید (1388)، تبلیغات سیاسی و دیپلماسی رسانهای، فصلنامه افق، سال 6، شماره 67.
- ظریف، محمدجواد (1387)، دیپلماسی چندجانب ، انتشارات دانشکده روابط بینالملل.
- قهرمان پور، رحمن (1387)، تله دیپلماسی یا دیپلماسی عمومی و موضوع فعالت های هسته ای ایران ، پژوهشکده
تحقیقات استراتژیک گروه پژوهش های فرهنگی و اجتماعی.
- اسمیت آنتونی و ریچارد پاترسون (1381)، تلویزیون در جهان، ترجمه مسعود اوحدی، انتشارات سروش.
- مستکین، عبدالمهدی (1387)، کارکرد دیپلماسی رسانه و تأثیر تعاملی آن بر پویاسازی محیط سیاست خارجی، فصلنامه عملیات روانی سال پنجم، شماره 20 ، معاونت فرهنگی و اجتماعی نیروی مقاومت بسیج.
- محمد خانی، علیرضا (1388)، دیپلماسی رسانه ای و سیاست خارجی: چارچوب نظری، فصلنامه افق، سال 6، شماره 67
- Malek, Abbas. (1997), 'News Media and Foreign Relations: A MultyfacetedPerspective', Norwood, New Jersey: Ablex Publishing Corporation.
- Prasad, Rama (2002), Communication and Foreign Policy, journal of Communication, Dec, Oxford journals, UK.