سرور قاضیزاده هاشمی/ قسمت پایانی
دیپلماسی رسانهای به علت انقلاب اطلاعاتی، بخش مهمی از سیاست خارجی معاصر شده است. رسانهها منبع اصلی خبر و اطلاعات و بازیگرهای قدرتمند در ارتباطات بین الملل هستند.
مقدمه: سرور قاضی زاده هاشمی- دیپلماسی رسانهای به علت انقلاب اطلاعاتی، بخش مهمی از سیاست خارجی معاصر شده است. رسانهها منبع اصلی خبر و اطلاعات و بازیگرهای قدرتمند در ارتباطات بین الملل هستند. مقاله 'دیپلماسی رسانهای و سیاست خارجی' طی دو بخش ارائه شده است. بخش نخست این مقاله با عنوان 'نقش و کارکرد رسانهها در سیاست خارجی' از نظرتان گذشت. اکنون در بخش دوم که بخش اصلی مقاله است، با بیان برخی از تعاریف دیپلماسی رسانه ای به نقش و کارکرد دیپلماسی رسانه ای در حوزه افکار عمومی اشاره شده است.
***
قبل از پرداختن به دیپلماسی رسانهای لازم است اشاره کوتاهی به مفهوم دیپلماسی و دیپلماسی عمومی داشته باشیم.
1- تعاریف دیپلماسی
تعاریف زیادی برای دیپلماسی بیان شده است. تنها در کتاب دیپلمات و دیپلماسی 46 تعریف، که هرکدام جنبه ای از این پدیده را توضیح میدهد، بیان شد ه است. تمامی این تعاریف هدف مشخصی را دنبال می کند. 'پیشبرد سیاست خارجی' مبنای مشترک اکثر تعاریف دیپلماسی است (آلادپوش و توتونچیان، 1372، ص4)
ریشه لغوی دیپلماسی از واژه یونانی'دیپلما ' به معنی کاغذ لوله شده یا تاخورده، گرفته شده است. تا اواخر قرن 18 ، دیپلماسی به علم مطالعه اسناد و مدارک گفته میشد و از آن پس به علم اداره روابط بین المللی اطلاق شد. در واقع دیپلماسی، کوششی است که یک بازیگر بینالمللی برای مدیریت و حل و فصل اختلافات محیط بینالمللاز طریق کار با یک بازیگر بینالمللی دیگر به کار میگیرد. (ظریف، 1387، ص196)
در تعریف دیگری، دیپلماسی به عنوان تدوین کننده و مجری سیاست خارجی، مغز متفکر قدرت ملی معرفی شده است. بر این اساس دیپلماسی دارای چهار وظیفه اساسی است که شامل تعیین اهداف خود با توجه به قدرت بالفعل و بالقوه، ارزیابی اهداف سایر کشورها، تعیین میزان سازگاری این اهداف و به کارگیری ابزار مناسب برای دستیابی با اهداف خود است (هادیان واحدی، 1388، ص89)
2- دیپلماسی عمومی
تغییرات نظام بین الملل و پررنگ شدن نقش بازیگران غیردولتی و افکار عمومی سبب شد تا اشکال جدیدی از دیپلماسی در کنار دیپلماسی سنتی مورد استفاده قرار گیرد. دهههای اول قرن بیستم (دیپلماسی نوین)، تحولات عمدهای را در دیپلماسی به همراه داشت. این تحولات که ناشی از دگرگونی در زمینههایی چون نظام بین الملل، تکنولوژی و افکار عمومی بودند، به صورتهایی همچون دیپلماسی آشکار و دیپلماسی سازمان های بین المللی نمود یافت. (ساداتی، 1393، ص115). در این رابطه یکی از دیپلماسی های معمول که توسط برخی کشورها به خوبی به کار گرفته شد، دیپلماسی عمومی بود. اهمیت دیپلماسی عمومی به ویژه به لحاظ ارتقای وجهه یک کشور مدنظر بوده و در واقع سازوکاری برای افزایش قدرت نرم به شمار می رود. مفهوم دیپلماسی عمومی (Diplomacy Public)معمولاً به جای مفاهیمی همچون قدرت نرم، تبلیغات، روابط فرهنگی و جنگ نرم به کار می رود. در حالی که این مفاهیم دارای معانی متفاوتی هستند که به پدیده های متفاوتی اشاره دارند. (هادیان و احدی، 1388، ص85)
در واقع دیپلماسی عمومی برنامه ای جامع است که تمامی فعالیت های یک کشور از جمله فعالیت های رسانه ای را که بر افکار عمومی جهانی تأثیرگذار است، شکل می دهد و آن را در جهت منافع یک کشور هدایت می کند. (ساداتی، 1393، ص116).
3- تفاوت میان دیپلماسی عمومی و دیپلماسی سنتی
در اینجا باید تأکید داشت، یکی از موضوعات مهم تفاوت میان دیپلماسی عمومی و دیپلماسی سنتی است. دیپلماسی عمومی، افزون بر سروکار داشتن با دولت ها، مخاطب خود را در میان افراد و سازمان های غیرحکومتی میجوید. دیپلماسی عمومی به علت داشتن ویژگی های '1- غیر رسمی بودن2- مشخص نبودن هدف 3- فراگیرتر بودن مخاطبان4- تنوع ابزار و امکانات' با دیپلماسی رسمی متفاوت است. همچنین باید توجه داشت که نتایج دیپلماسی عمومی زمانبر و نتایج آن در میان مدت یا بلندمدت ظاهر می شود، اما اثرش ماندگارتر از
دیپلماسی سنتی است (داداندیش و احدی، 1390، ص150)
4- دیپلماسی رسانه ای
از آغاز هزاره سوم 'دیپلماسی رسانه ای' به عنوان یکی از شاخههای اصلی فعالیتهای دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی، پدیدار و بخش چشمگیری از دیپلماسی عمومی کشورهای قدرتمند جهانی را شامل شده است. اکنون، فناوریهای جدید ارتباطات و اطلاعات، گستره دیپلماسی و سیاست خارجی را به تحریههای روزنامه ها، شبکههای اجتماعی، تلویزیونها و رادیوهای جهانی کشاندهاند. این همان عاملی است که در عصر جامعه اطلاعاتی، شکلگیری فضای روابط متعامل دیپلماتها و رسانه ها را الزامی کرده است؛ فضایی که در آن، پیشبرد سیاست خارجی و دیپلماسی پیش از پیش به میزان تاثیرگذاری تاکتیک های خبری و رسانه ای وابسته شده است؛ چنان که ه قدر تاکتیک ها پرقدرت تر و تاثیرگذارتر طراحی شوند، چرخهای سیاست خارجی روانتر میچرخد. (محمدی، 1388، ص93)
دیپلماسی رسانه ای در عصر اطلاعات، از مهم ترین ابزارهای مبادلات سیاسی و تعامل بین کشورها تلقی میشود که بخش چشمگیری از دیپلماسی عمومی کشورهای قدرتمند جهانی را شامل می شود. در عصر کنونی مقام و موقعیت یک کشور در جامعه جهانی و جایگاه آن در سلسله مراتب جهانی با قابلیت دیپلماسی رسانه ای آن کشور گره خورده است. امروزه رهبران از ارتباطات جهانی به عنوان ابزاری مهم برای پیشبرد مذاکرات، و نیز بسیج حمایت عمومی از توافقات استفاده می کنند. دیپلماسی رسانه ای مناسب ترین مفهوم برای تحلیل این کاربردهاست. (ساداتی، 1393، ص118).
تعاریف دیپلماسی رسانهای
برخی معتقدند دیپلماسی رسانه ای بهره برداری از فرصت های نوین و ترویج منافع ملی بد ون برانگیختن و ناخشنود ساختن سایر کشورها را ممکن می سازد (خرازی آذر، 1387، ص25).
گیلبوا معتقد است دیپلماسی رسانه ای نیازمند همکاری تنگاتنگ بین مقامات رسمی و رسانهها 'روزنامه نگاران' است (گیلبوا،1388، ص94). به اعتقاد وی، دیپلماسی رسانهای شامل استفاده رسانهها توسط رهبران، به منظور بیان منافع خود د مذاکرات؛ اعتمادسازی و بسیج حمایت از توافقات است.
مهم ترین مخاطبان دیپلماسی رسانه ای؛ مردم، احزاب، سیاستمداران، گروه ها، سازمان ها و نهادهای دولتی و غیردولتی، دولت ها و سازمان های بین المللی هستند (نوابخش، 1387، ص154)
به عبارتی دیپلماسی رسانه ای به مجموعه سازوکارهایی خارجی توصیف می کند اطلاق می شود که از طریق آن می توان بخشی از سیاست ها را بر مردم، احزاب، سیاستمدارن، گروه ها، نهادها، سازمان های بین المللی و حتی دیگر دولت ها اعمال کرد. دیپلماسی رسانه ای به صورت عام به معنای به کارگیری رسانه ها برای تکمیل و ارتقای سیاست خارجی است. به عبارتی دیپلماسی رسانه ای کاربرد رسانهها به طور ویژه در ترقی و روانسازی سیاست خارجی است (ساداتی، 1393، ص118).
راماپراساد، محقق آمریکایی، دیپلماسی رسانه ای را به عنوان نقشی که رسانهها در فعالیت های دیپلماتیک میان کشورها بازی میکنند تعریف کرد ه است و میگوید برای تشریح دیپلماسی رسانهای از واژههای خاصی مانند دیپلماسی روزنامهای، دیپلماسی رادیو و تلویزیون، دیپلماسی ماهواره ای و دیپلماسی اینترنتی نیز استفاده میشود (محمدی،1388، ص93)
پروفسور مولانا دیپلماسی رسانه ای را کانال تأثیرگذاری رسانه های جهانی نوین بر مذاکرات و تصمیم گیری های سیاست خارجی می داند (ساداتی، 1393، ص118).
دیپلماسی رسانهای در سیاست خارجی هر کشور به دو صورت تحقق می یابد:
1- با مدیریت سازمان های دیپلماتیک رسمی کشور
2- به صورت خود جوش و در راستای سیاستهای کلان کشورها.
در شیوه اول، دولتها، رسانه ای ویژه دیپلماسی تاسیس میکنند یا اینکه رسانه های موجود را به اقداماتی در راستای سیاستهای خارجی خود موظف میکنند. تاسیس رادیوهای برون مرزی مانند VOA و BBC از نوع اول است.
شیوه دوم، همگامی و همراهی رسانهها با اهداف و سیاستهای خارجی کشور متبوعشان است؛ در این شیوه رسانهها دستور خاصی از حکومت دریافت نمیکنند، اما به علت بلوغ حرفهای و همچنین مسئولیت پذیری حرفهای در جهت سیاستهای کلان نظام خود در جهان عمل میکنند و چون مستقل از دولت و حاکمیت هستند تاثیرگذاری آنا بیشتر است. (محمدی، 1388، ص93)
5- تضاد معنایی دیپلماسی رسانه ای در چرخه سیاست خارجی
دو دیدگاه محوری درباره تعامل رسانه ها و دستگاه دیپلماسی وجود دارد،در این خصوص می توان به دو دستگاه دیپلماسی 'سنتی'و 'آشکار'اشاره کرد. در دستگاه دیپلماسی سنتی،رابطه دیپلماسی و فرایند تولید رسانه ها با وجود رابطه میان افراد مشمول،به ندرت،رضایت بخش بوده است. از یک سو،دیپلماسی موضوع مذاکره حکومتها به منظور اقدامی برای حل اختلافات خود می باشد، که اغلب تامل طولانی مدت و کسل کننده است و درباره مسایلی است که نیازمند بررسی تخصصی است. این نوع دیپلماسی در پی اجرای تصمیمات روزمره سیاست گذاران و جلوگیری از کشمکش و مناقشه است و اصولا خارج از دسترس رسانه ها و توجه عموم عمل می کند. گذشته از اینها، چنین فعالیتی - نوشتن گزارشهای دیپلماتیک، جمع آوری اطلاعات سری بسیار تخصصی،مذاکرات میزگرد،مکالمات رو در رو میان سفیران-چندان نمی تواند ماده خام برانگیختن هیجان برای رسانه ها به شمار آید.علت اصلی دوری کردن دیپلمات ها از فضای رسانه ای این است که رسانه ها به جای حل کشمکش، به آن دامن می زنند.
در دیپلماسی سنتی، روزنامه نگاران 'مزاحمان' و'فتنه انگیزان ذاتی'محسوب می شوند که می توانند روش های منظم و سری سیاستمداران را از طریق مبالغه در باره یک اختلاف یا نکته به مخاطره اندازند.دیپلمات ها می دانند که رسانه ها به خبرهای بد دامن می زنند.آنها معتقدند که رسانه ها الویت معمولا ناچیز موضوعات سیاست خارجی را به سختی منجر به ایجاد نوعی انسجام درک زمینه ای که به نظر آنها،فعالیت های شان شایسته آن هستند،می شود. آنها همچنین بر خطرهای احتمالی ناشی از جلب ناگهانی توده رسانه ها، هنگام به صدا درآمدن زنگ تلفن،واقف اند. در این خصوص مصداقهای فراوانی را میتوان در صحنه دیپلماسی و نقش رسانهها در روانسازی چرخه سساست خارجی ذکر کرد.
در دیپلماسی آشکلر، رسانهها ابزاری هستند برای روانسازی چرخه سیاست خارجی و تاثیرگذاری بر افکار عمومی؛ به عبارت دیگر در دیپلماسی آشکار، دست اندرکاران سیاست خارجی، قدرت (نرم) تلویزیون را جایگزین قدرت استدلال مبتنی بر مذاکره میکنند. (دعاگویان، 1388، ص80)
6- نقش و کارکرد دیپلماسی رسانه ای
رسانه ها نقش مهمی، اگر نگوییم مهم ترین نقش را، در حوزه افکار عمومی بازی می کنند با توجه به پیشرفتهای صورت گرفته در فناوری های رسانه ای و تخصصی شدن حرفه خبرنگاری، تقریباً تمام سیاستمداران در دموکراسی های مدرن می توانند توسط رسانه ها به دقت تحت نظر قرار گیرند. رسانهها نقش مهمی در سیاستگذاری ایفا می کنند. اخبار رسانه ها نه تنها منبع مهمی از اطلاعات برای تصمیم گیران عرصه سیاسی است، بلکه کانالی برای ارتباط بین دول تها است. مصاحبه محققان با افرادی که در تصمیم گیری های سیاسی نقش دارند در دهه های گذشته نشان می دهد که رسانه ها منبع مهمی برای آنها است. حتی در عصر ارتباطات جهانی نیز این مطلب صادق است. این رسانهها هستند که اطلاعات مربوط به مسائل جهانی به ویژه جنگ ها، بحران ها و انتخابات را به مردم میرسانند (ساداتی، 1393، ص119).
به اعتقاد یوهان گالتونگ امروزه دیپلماسی رسانه ای یک جزء پیوسته از ساختار قدرت جهانی در سیاست خارجی معاصر است، زیرا اصولاً وجود سلسله مراتب در روابط بین الملل حاکی از وجود برتری رسانه ای است. هر چند برتری نظامی نیز هنوز نقش مهمی را در ساختار قدرت جهان ایفا می کند، اما به همان اندازه تفوق در فناوری ارتباطات نیز بر روی هویت ملی و تصویر بین المللی یک کشور تأثیر می گذارد. توانایی یک کشور در به کارگیری رسانه های بین المللی به منظور نشان دادن موقعیت و منزلت قدرت خود و یافتن جایگاهی مناسب در سلسله مراتب سیاسی جهان و در واقع ایجاد تصویر بین المللی مطلوب که حاکی از هویت ملی برتر آن کشور است، اهمیت بسیار دارد (مستکین، 1387، ص25).
با توجه به بسیاری از ملاحظات، دیپلماسی رسانه ای یکی از کم خطرنا کترین را هها برای متعهد کردن مخاطبان خارجی و نیز ساخت روابط قوی و پیمان های طولانی مدت و پایدار با آنها و میان دولت های آنها است. در عصری که بهره برداری از نیروی نظامی در عین گران بهایی و با عدم تأثیرگذاری روب هرو است؛ دیپلماسی سایبر با حضور در قلب دیپلماسی عمومی، دیپلماسی ایدئالی برای دستیابی به اهداف و منافع ملی فراهم می کند. دیپلماسی رسانه ای ضمن دستیابی با بهای ارزان از قابلیت بالایی برای طراحی چارچوب مذاکرات بین المللی برخوردار و نقشی کلیدی در سیاست های جهانی بازی می کند. این دیپلماسی، در کُنش های متقابل بین المللی، توانایی و قابلیت مساوی را به همه دولت ها اعطا می کند و به ویژه به بازیگران کوچکتر، توان و ابزاری برای جبران تأخر قدرت سخت خود اعطا می کند. بسیاری از تصمی مگیران سیاست خارجی و طراحان فرایندها و سناریوهای دیپلماتیک؛ به این دیپلماسی، به عنوان ابزاری برتر برای پیروزی بر قلب ها و پوییدن راهی که دولت ها برای دستیابی به اهداف خود بیشتر و بیشتر به آن وابسته میشوند، می نگرند (خرازی آذر،1387، ص26).
نتایج مطالعات برنارد کوهن نشان می دهد که تصمیم گیرندگان سیاست خارجی اطلاعات خود را بیشتر از رسانه ها به دست می آورند، حتی اگر خودشان آن را قبول نداشته باشند و یا از آن آگاه نباشند. برای مثال گرچه مسئولان سیاست خارجی در آمریکا اطلاعات خود را از شبکه های ارتباطی رسمی و غیررسمی داخلی و خارجی به دست می آورند، اما معمولاً برای به دست آوردن اطلاعات واقعی درباره جهان سیاست به رسانهها مراجعه می کنند. زیرا رسانه ها معمولاً سریع تر در دسترس هستند و طیف گسترده تری از مسائل را نسبت به دیگر منابع از قبیل منابع رسمی پوشش می دهند. به عقیده کوهن حتی گزارش های مربوط به اتفاقات مهم از طرف دیپلمات های خارجی توسط رسانهها شکل میگیرند. در اینجاست که باید اذعان داشت؛ پیشبرد سیاست خارجی و دیپلماسی بیش از بیش به میزان تأثیرگذاری تاکتی کهای خبری و رسانه ای وابسته شده است. فضایی که سیاستمداران را بر آن داشت هاست که پیش از هر عمل سیاسی، به سنجش اخبار رسانهها بپردازند و با جلب افکار عمومی، بر قدرت عمل سیاسی خود بیفزایند (دعاگویان، 1388، ص75).
نیکولتا مونتینو (2011) در مقاله 'نقش رسانه های جمعی در جلوگیری از درگیری' به خوبی به نقش های رسانه های جمعی در قبل، حین و پس از درگیری اشاره کرده و تغییرات در نظام اجتماعی و نظام رسانه ای را در این سه مقطع زمانی مرتبط به درگیری ها و جنگ های بین المللی طبقه بندی می کند. مونتینو در بخش تغییرات در نظام رسانه ای قبل از درگیری به افزایش سانسور و کاهش آزادی مطبوعات، بستن رسانه های مستقل یا مخالف، محدود کردن ورود اطلاعات از خارج، افزایش کنترل، قطب ی کردن رسانه در محدود ه ملی، محلی یا قومی، پیشداوری در مورد دیگران در رسانه ها، حمله به رسانه های غیرهمسو، آشفتگی و سراسیمگی رسانه های مخالف در مخالفت با جنگ و حمایت از صلح، قطبی کردن مسئله نقض حقوق بشر، نادیده گرفتن موارد نقض حقوق بشر در داخل و برجست هکردن موارد خارجی، اشاره می کند (ساداتی، 1393، ص120).
7- ابزارهای دیپلماسی رسانه ای
برای اجرای دیپلماسی رسانه ای از ابزارهای متفاوتی استفاده می شود. مهم ترین ابزارهای دیپلماسی رسانه ای عبارت اند از:
1- خبرگزاری ها. تقریباً همه رسانه های جهان به صورت مستقیم یا غیرمستقیم از خبرگزاری های معروف همچون رویترز، فرانس پرس، آسوشیتدپرس و یونایتدپرس، خبر های خود را استفاده می کنند.
2- مطبوعات. مطبوعات به صورت مستقیم بر کشورهای هدف تأثیر ندارد؛ گزارش های آنها بر افکار عمومی، نخبگان و مسئولان جهان، تأثیرگذار است و این به معنای تأثیر نامطلوب در کشور ثالث است. (سبیلان اردستانی، 1383، ص23)
3- سایت های خبری. سایت های خبری که شامل سایت های ویژه، موتورهای جست وجو گر و
پست الکترونیک، فیلترشکن ها و هکرها هستند. (محمدی، 1388، ص96(
4- رادیوها. رادیوها به دو دسته، رادیوهای عادی و رادیوهای ویژه یا موج کوتاه، مانند
آزادی قابل تقسیم هستند. (سبیلان اردستانی، 1383، ص24).
5- تلویزیون تلویزیون از همان آغاز پیدایش، یکی از فعال ترین نیروهای قرن بیستم بود و اکنون پرنفوذترین پدیده فرهنگی است (اسمیت و پاترسون، 1381 ). دستگاه دیپلماسی از ابزار رسانه و به ویژه تلویزیون جهانی، برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی داخلی و خارجی در خصوص آنچه 'تصمیمات درست و انسانی در سیاست خارجی' نامیده میشود، استفاده میکند (دعاگویان، 1388، ص 122). در عصر دیپلماسی رسانههای، تلویزیون بهعنوان ابزار دیپلماتیک، می تواند دیپلمات ها را در مذاکرات سیاسی و حل و فصل منازعات کمک کند، البته در اوضاع کنونی تلویزیون جهانی بیشتر در خدمت منافع سیاسی و اقتصادی برخی کشورهای امپریالیستی قرار دارد و همواره این شبکه ها، برنامه ها و اخبار جهانی خود را در راستای منافع خود تنظیم و ارائه می کنند (همان، ص81).
8- دیپلماسی به منزله ابزار تبلیغات سیاسی
امروزه به مدد فناوری ارتباطات، شهروندان جهان از وقوع رخدادها،پس از واقعه آگاه نمی شوند، بلکه در زمان وقوع رخدادها به صورت مستقیم و بدون واسطه از آنها آگاه می شوند.این دنیای جدید، شیوه های تبلیغات و عملیات روانی را نیز بالطبع دگرگون کرده است. به این مفهوم که اگر کشوری بخواهد ضد کشور دیگری اقدام کند، اول باید دولت های دیگر کشورها را متقاعد کند که اقدامش، اقدامی مشروع،قانونی و اخلاقی و به نفع بشر است و دوم ، افکار عمومی جهانیان یا همان شهروندان جهانی را آماده تا اقدام را مداخله جویانه و جنگ افروزانه تلقی نکنند و مرحله سوم، استفاده از ابزارها و فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی به مثابه ابزارهای تبلیغات سیاسی است که در ادامه با عنوان دیپلماسی رسانه ای در تبلیغات سیاسی توصیف می شوند.
پیشبرد سیاست خارجی در جهان معاصر بیش از پیش به میزان انگاره سازی های رسانه ای وابسته شده است. 'راماپراساد'محقق آمریکایی، دیپلماسی رسانه ای را نقشی که رسانه ها در فعالیتهای دیپلماتیک میان کشورها بازی می کنند تعریف کرده است. در واقع اجرای سیاست خارجی دو مرحله مرتبط به هم را شامل می شود: مرحله اول، مرحله سیاست گذاری است که در آن گزینه های سیاسی، موضع گیریها و تاکتیک ها در چارچوب محیط داخلی طرفهای مربوط بررسی و درباره آنها تصمصم گیری می شود.مرحله دیگر یعنی تعامل و دیپلماسی، اجرای سیاست ها در قبال بازیگران دیگر، معرفی مواضع و تقاضاهای تعیین شده در مرحله قبلی و جستجوی راه حل هاییاز طریق مبادله، مذاکره یا ترکیبی از هر دو را ایجاب می کند. در این راستا، رسانه های خبری جهانی هم در تصمیم گیری ها و سیاستگذاری های خارجی و هم در مراحل گوناگون تعاملات دیپلماتیک تاثیر می گذارند. (Prasad, 2002, p122)
دیپلماسی رسانه ای در تبلیغات سیاسی
در میان ابزراهای مختلف دیپلماسی غیر علنی، دیپلماسی رسانه ای به ویژه به علت نقش دوگانه خود، اهمیت بیشتری در تبلیغات سیاسی دارد. به عبارت دیگر، دیپلماسی رسانهای دارای دو عنصر ذاتی است:
- دیپلماسی که جزو فشارهای عملی-سیاسی محسوب میشود.
- بخش رسانهای که اصلیترین ابزار تبلیغاتی- روانی در تبلیغات سیاسی است.
هدف از دیپلماسی رسانهای در تبلیغات سیاسی و عملیات روانی فراملی، ایجاد تنفر از حاکمیت آماج، اعمال فشارهای سیاسی، فرهنگی و نظامی کشورهای دیگر علیه کشور آماج، ایجاد رقبت و علاقه در مخاطبان کشور آماج به کشور کارگزار و مشروعیتبخشی و توجیه اعمال و رفتار کارگزاران تبلیغات سیاسی یا دیپلماسی رسانه ای است. برای دسترسی به این اهداف، رسانهها مهمترین ابزار هستند. هر کدام از رسانهها با توجه به نوع نشانگاهها، میتوانند کارایی خاصی داشته باشند. (محمدی، 1388 ، ص97)
9- مفروضات کارکرد رسانهها در عرصه دیپلماسی
مفروضات اصلی کارکرد رسانه ها در عرصه دیپلماسی از سه جنبه قابل بررسی است:
1- مستقل بودن یا حداقلِ عدم وابستگی کامل رسانه ها به حکومت.
2- وجود رسانههای خصوصی در کنار رسانه های دولتی و مقررات زدایی از قوانین رسانه ها.
3- وجود یک فضای عمومی فارغ از قدرت که در آن رسانه ها می توانند اطلاعات بیطرف را منتقل کنند (قهرمانپور، 1387، ص32)
تسلیم شدن رسانه ها به قدرت، موضوعی است که سایر پژوهشگران به آنها توجه کرده اند. در نظا مهای سیاسی مطلق گرا، حکومت به مالکیت رسانهها یا حداقل نظارت مستقیم بر نهادهای رسانه ای تمایل دارد. در چنین نظام هایی، استفاده آشکار از رسانه ها برای تنظیم سیاست خارجی برای مثال، بسیاری از حکومت های نامعمول نیست. برای مثال، بسیاری از حکومتای آفریقایی به موجودیت و هویت ملی علاقه مند هستند و به رسانه ها به عنوان ابزاری رسمی برای مشروعیت بخشی به حاکمیت سیاسی مینگرند. آنها معتقدند که رسانه های جدید باید آشکارا و مستقیم در خدمت منافع ملت ها، و به صورت مجامع رسمی مشروعی برای تنظیم و تشویق ابتکارات سیاست خارجی باشند. (ساداتی، 1393، ص122).
تراتنر بیان می دارد دولت بر اینکه 'چگونه و چرا یک خبر باید تولید شود' تأثیر می گذارد، به ویژه به این علت که رسانهها تمایل به وابستگی زیاد به منابع خبری رسم ی دولتی دارند. هرمن رسانه ها بازوی حمایتی دولت و نخبگان مسلط به شمار می آیند، و شدیداً برعقیده دارد که خدمت به آنها تمرکز دارند و دائماً در حال نمایش و مذاکره براساس قالب ها و مراجع پذیرفته شده آنها هستند.
حتی وی عقیده دارد که رسانههای مسلط، عملاً بخشی از تشکیلات نخبگان هستند. طبق نظر پرنتی (1986) ، دولت با فراهم آوردن اطلاعات و ضداطلاعاتی که به منظور عرضه دیدگاهی خاص طراحی شده اند، بر رسانه ها تأثیر چشمگیر می گذارد. گانز عقیده دارد که رسانه ها تمایلی ندارند که در مقابل دولت و بهعنوان دیدبان فرض شوند و حمایت رسانهها از نخبگان، از این حقیقت نشئت میگیرد که روزنامه نگاران، گرچه غالباً از طبقه متوسط شهروندان هستند، ارزشهای اجتماعی مشترکی با طبقه قدرتمندان دارند. در نتیجه این مشابهت، روزنامه نگاران به حمایت از نخبگان و به ویژه طرفداری از کسانی که دارای بیشترین قدرت در تشکیلات سیاست خارجی هستند، تمایل پیدا میکنند اما از سوی دیگر در نظام های سیاسی آزدیگرا در رابطه میان رسانهها و دولت نوعی تمایلات رقابت گونه وجود دارد. رسانهها دیده بان و رکن چهارم هستند که بر اقدامات دولت، در جهت نفع عموم نظارت می کنند. از این رو، دیپلماسی رسانه ای در جهت محافظت از یکپارچگی رسانهای، سرشتی محتاطانه دارد. از سوی دیگر بر روابط دوسویه تأکید دارند. (همان، ص123)
10- دیپلماسی رسانهای و سلسله مراتب سیاسی جهانی
دیپلماسی رسانه ای جزء جدایی ناپذیر ساختار قدرت جهانی در سیاست خارجی معاصر است؛ زیرا ساختار سلسله مراتبی ارتباطات بینالملل، تسلط رسانهای را بازتاب میدهد. اگرچه برتری نظامی هنوز نقش مهمی در ساختار قدرت ایفا می کند، برتری در فناوری اطلاعات نیز به همان میزان در شکلدهی به هویت ملی و بینالمللی ملتها موثر است. به عبارت دیگر، توانایی هر ملت در استفاده از رسانههای بینالمللی، برای ایجاد تصویر بینالمللی از خود و نیز دستیابی به جایگاه مناسب در سلسله مراتب سیاسی جهانی، بسیار مهم است. دستورالعمل سیاسی جهانی و طبیعتا قدرت سیاسی جهانی بیش از هر زمانی با ساختار نظم اطلاعاتی جهانی در ارتباط است و تحت تاثیر آن قرار دارد. اگر ملتی تصویر بینالمللی مطلوبی از خود در جامعه بینالمللی ایجاد کند، باید توانایی طرح هویت ملی خود را نیز در صحنه بینالمللی داشته باشد، به این علت است که برتری در فناوری ارتباطات ممکن است به یک ملت اجازه دهد که بر جریان اطلاعات جهانی نظارت کند و تصویری بینالمللی از خود شکل دهد. بدین طریق، در حالی که هر ملتی این توانایی را دارد که با کنترل رسانههای داخلی، هویت ملی خود را بسازد، همچنین میتواند با تسلط بر رسانه های جهانی، تصویر بینالمللی و جایگاه خود را در سلسله مراتب سیاسی جهانی شکل دهد. (محمدخانی، 1388، صص 119-126)
نتیجه گیری
بنابر آنچه در این نوشتار بیان شد، میتوان اینگونه تحلیل کرد که رابطه رسانهها و سیاست، رابطه ساده و یکسویه نیست؛ بلکه تعاملی است و در این میان دیپلماسی رسانهای به معنای بکارگیری رسانهها برای تکمیل و ارتقای سیاست خارجی امری مهم به نظر میرسد.
دیپلماسی رسانهای به علت انقلاب اطلاعاتی، بخش مهمی از سیاست خارجی معاصر شده است. رسانهها منبع اصلی خبر و اطلاعات و بازیگرهای قدرتمد در ارتباطات بین الملل هستند. نقش بسزایی که رسانه ها در تحولات سال های اخیر نظام ارتباطات بین الملل داشته اند، در پروسه تاریخی خود کم نظیر بوده است.
رسانه های جمعی و اجتماعی به عنوان بازیگر غیررسمی و فعال، دوشادوش حکومت ها نقش حیاتی و مؤثر در زمینه های ارتباطی ، اطلاع رسانی ، تبادل افکار و تصاویر و اطلاعات ، هنجارسازی ، تبلیغات ، بسترسازی ، آموزش دهی ، هدایت الگوهای رفتاری و جهت دهی به افکار عمومی داخلی و بین المللی ایفا می کنند و از این رهگذر بر سیاست ها و روابط کشورها تأثیر شگرفی می گذارند.
اکنون، کار ویژه سیاست خارجی؛ استفاده از رسانهها برای ایجاد تصویر بینالمللی از یک ملت است تا هویت ملی را تکمیل کند و بدین طریق، دیپلماسی رسانهای عامل مسلطی است که احساس یک ملت را از خود و تصویری که بقیه جهان از او دارند همترازمیکند. بدین طریق، در حالی که هر ملتی این توانایی را دارد که با کنترل رسانههای داخلی، هویت ملی خود را بسازد، همچنین میتواند با تسلط بر رسانه های جهانی، تصویر بینالمللی و جایگاه خود را در سلسله مراتب سیاسی جهانی شکل دهد.
در این مقاله طی دو بخش؛ به ' نقش رسانه ها در سیاست خارجی' و 'دیپلماسی رسانهای و سیاست خارجی' پرداخته شد.
در بخش نخست، به نقش و کارکرد رسانهها در سیاست خارجی، انواع کاربردهای رسانه ها در سیاست خارجی و روابط متقابل رسانه ها و دولت در سیاست خارجی و در بخش دوم، که بخش اصلی مقاله است، با بیان برخی از تعاریف دیپلماسی رسانه ای به نقش و کارکرد دیپلماسی رسانه ای در حوزه افکار عمومی اشاره شده است؛ دیپلماسی رسانه ای به عنوان ساختار قدرت جهانی در سیاست خارجی یکی از کم خطرناک ترین راه ها برای متعهد کردن مخاطبان خارجی است. ساخت روابط قوی و پیمان های طولانی مدت و پایدار، با بهره برداری از تاکتیک های خبری و رسانه ای، از ویژگی های دیپلماسی رسانه ای است. همچنین به مهم ترین ابزارهای دیپلماسی رسانه ای اشاره شد، که؛ خبرگزاری ها، مطبوعات، سایت های خبری، رادیو و تلویزیون هستند. مفروضات اصلی کارکرد رسانهها در عرصه دیپلماسی از سه جنبه مستقل بودن یا حداقلِ عدم وابستگی رسانه ها، وجود رسانه های خصوصی در کنار رسانه های دولتی و وجود یک فضای عمومی فارغ از قدرت، که در آن رسانه ها می توانند اطلاعات بی طرف را منتقل کنند، مورد بحث قرار گرفت.
این نکته نیز حائز اهمیت است که برخی از کشور ها در حوزه دیپلماسی رسانه ای، به شکل قوی تر عمل کرده و صاحب تجربه بیشتری هستند واغلب، اقدام به تاسیس 'رسانه های ویژه دیپلماسی' کرده و یا اینکه رسانه های موجود را به اقداماتی بر اساس سیاست خارجی خود موظف می کنند مانند BBC و VOA که در سطح گستردهای، به زبان های مختلف، منعکس کننده اهداف سیاست خارجی دولت های مطبوع خود هستند. این هدف در ایران نیز با راه اندازی رادیو ها و شبکه های تلویزیونی برون مرزی تا حدودی پیگیری می شود اما با توجه به وضعیت موجود و عدم ارتباط این شبکه ها با دستگاه دیپلماسی کشور، به نظر می رسد که نیازمند طراحی دقیقتر در استراتژ ی باشند.
پویایی میان دیپلماسی رسانهای و سیاست خارجی باید بخش مهمی از هر تجزیه و تحلیل ارتباطات بین الملل معاصر باشد. شایستگی ملی و جایگاه هر ملتی در سلسله مراتب سیاسی جهانی بیش از هر چیز تحت تاثیر تصویر بینالمللی آن ملت قرار دارد. در واقع، در عصر اطلاعات، قدرت سیاسی جهانی هر ملت از تعامل میان هویت ملی و تصویر بینالمللی آن ملت به وجود میآید و در این چارچوب، دیپلماسی رسانهای به علت قدرت رسانهها در شکل دهی تصویر بینالملی یک ملت، از سیاست خارجی جداناپذیر است.
منابع
- ساداتی، سید نصرالله (1393)، نقش دیپلماسی رسانهای در روابط بین الملل، فصلنامه رسانه، سال بیست و پنجم، شماره 3.
- عنایتی شبکلایی، علی (1388)، نگاهی به عملکرد صدا و سیما در زمینه دیپلماسی و سیاست خارجی، فصلنامه افق، سال 6، شماره 67.
- خرازی آذر، رها (1387)، رویکرد پسامدرنیسم به دیپلماسی رسانهای، پژوهشکده تحقیقات استراتژیک گروه پژوهشهای فرهنگی و اجتماعی.
- کاظم معتمد نژاد، «ارتباطات جمعی و روابط بین الملل»، سلسله مطالب درسی دوره دکترای علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی، نیمسال اول سال تحصیلی 1379.
- گیلبوا، ایتان، (1388)، ارتباطات جهانی وسیاست خارجی، مترجم: حسام الدین آشنا و محمد صادق اسماعیلی، انتشارات دانشگاه امام صادق (ع) چاپ اول.
- داداندیش، پروین، افسانه احدی (1390)، جایگاه دیپلماسی عمومی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران ،
فصلنامه روابط خارجی، سال اول، شماره 3.
- آلاد پوش، علی، علیرضا توتونچیان (1372)، دیپلمات و دیپلماسی، تهران، چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه.
- دعاگویان، داوود (1388)، نقش تلویزیون جهانی در دیپلماسی رسانه ای و سیاست خارجی، فصلنامه افق، سال 6
شماره 67.
- سبیلان اردستانی، حسن (1383)، عملیات روانی و دیپلماسی رسانه ای، فصلنامه عملیات روانی شماره 7
- نوابخش، مهرداد (1387)، دیپلماسی رسانه ای به مثابه ابزاری برای سیاست خارجی، پژوهشکده تحقیقات استراتژیک گروه پژوهشهای فرهنگی و اجتماعی.
- محمدی، حمید (1388)، تبلیغات سیاسی و دیپلماسی رسانهای، فصلنامه افق، سال 6، شماره 67.
- ظریف، محمدجواد (1387)، دیپلماسی چندجانب ، انتشارات دانشکده روابط بینالملل.
- قهرمان پور، رحمن (1387)، تله دیپلماسی یا دیپلماسی عمومی و موضوع فعالت های هسته ای ایران ، پژوهشکده
تحقیقات استراتژیک گروه پژوهش های فرهنگی و اجتماعی.
- اسمیت آنتونی و ریچارد پاترسون (1381)، تلویزیون در جهان، ترجمه مسعود اوحدی، انتشارات سروش.
- مستکین، عبدالمهدی (1387)، کارکرد دیپلماسی رسانه و تأثیر تعاملی آن بر پویاسازی محیط سیاست خارجی، فصلنامه عملیات روانی سال پنجم، شماره 20 ، معاونت فرهنگی و اجتماعی نیروی مقاومت بسیج.
- محمد خانی، علیرضا (1388)، دیپلماسی رسانه ای و سیاست خارجی: چارچوب نظری، فصلنامه افق، سال 6، شماره 67
- Malek, Abbas. (1997), 'News Media and Foreign Relations: A MultyfacetedPerspective', Norwood, New Jersey: Ablex Publishing Corporation.
- Prasad, Rama (2002), Communication and Foreign Policy, journal of Communication, Dec, Oxford journals, UK.