شخصیسازی اخبار میتواند به منتشرکنندگان کمک کند مخاطبان بیشتری جذب کنند، اما در این فرآیند، قطبیسازی سیاسی وخیمتر میشود.
سازمانهای خبری به پیروی از گوگل و فیسبوک، هرچهبیشتر بر این فرض سرمایهگذاری کردهاند که محتوای شخصیسازیشده، یک استراتژی خوب برای کسبوکار و فعالیت تحریریه است. سباستین تیبو (SébastienThibault)
یک حمله تروریستی لازم بود تا گوگل وارد کسبوکار خبر شود. زمانی که حملات تروریستی یازده سپتامبر رخ داد، کاربران اینترنت به این موتور جستجو برای کسب اطلاعات روی آوردند. مردم عبارتهایی مثل «برجهای دوقلوی نیویورک» را تایپ میکردند، اما چیزی در مورد اتفاقات آن روز صبح، دستگیرشان نمیشد. کاوشگرهای وب گوگل، از ماه پیش از آن مطلب جدیدی در مورد «برجهای دوقلو» ثبت نکرده بودند که باعث شد نتایج جستجوها کاملاً بیربط باشد.
گوگل به سرعت در کنار ارائه لینک صندوقهای اعانه، و شماره تلفنهای خطوط هوایی و بیمارستانها، یک صفحه خاص برای «اخبار و اطلاعات مربوط به حملات در آمریکا» همراه با لینک وبسایتهای 50-40 روزنامه و شبکه خبری، راهاندازی کرد. یکی از این لینکها برای چندین هفته زیر نوار جستجوی صفحه گوگل قرار داشت. تا سال بعد، گوگل از یک فیلتر اخبار در الگوریتم جستجوی خود استفاده کرد تا در جستجوی کلمات کلیدی مربوط، عناوین خبری اخیر در بالای فهرست نتایج ظاهر شوند. در واکنش به اخبار جهانی وحشتناک، دوره جدیدی برای محصولات خبری شخصیسازیشده آغاز شد.
در حال حاضر، الگوریتم جستجوی اخبار در گوگل با سایر جستجوها مشترک است؛ به این معنی که در جستجوی اخبار تاریخچه جستجوی هر فرد، موقعیت جغرافیایی و سایر اطلاعات آماری بر محتوایی که به او نشان داده میشود، تأثیر دارد.
شخصیسازی اخبار
امروزه ما اخبارمان را بهمحض تقاضا و اختصاصی با توجه به علایقمان در پلتفرمهای متعدد و بدون دانستن اینکه واقعاً چقدر شخصیسازی شدهاند، دریافت میکنیم. شرکتهای فناوری مثل گوگل و فیسبوک این شرایط را به وجود آوردهاند و حالا به پیروی از این شرکتها، سازمانهای خبری هرچه بیشتر بر ارائه محتوای شخصیسازیشده سرمایهگذاری کردهاند.
شخصیسازی از اینکه خوانندگان، اخبار چه مناطقی را به دست بیاورند فراتر رفته و شامل انتخاب داستانها از میان منابع مختلف نیز میشود. از سوی دیگر، دستگاهها و پلتفرمهایی که از فناوری یادگیری ماشین استفاده میکنند، به شخصیسازی هرچه بیشتر محصولات جدیدشان میپردازند. علاوهبراین، دستگاههای توانمندشده با هوش مصنوعی که با صدا کار میکنند (مثل گوگل هوم و آمازون اکو) در حال تغییر رابطه اخبار و مصرفکنندگانشان هستند.
شخصیسازی اخبار امکان مدیریت حجم فوقالعاده اطلاعات را با توجه به نیازهای خبری هر فرد فراهم میکند، اما از سوی دیگر ممکن است با گسترش فیلترها، باعث تقویت تعصبات افراد شود. جودیث دوناث (Judith Donath) نویسنده کتاب «ماشین اجتماعی: طرحهایی برای زندگی برخط» و پژوهشگر «مرکز اینترنت و جامعه برکمان کلین» دانشگاه هاروارد میگوید شخصیسازی «چیزی شبیه یک اتاق پژواک ایجاد میکند. شما اخباری را که برای رضایت شما طراحی شده دریافت میکنید و آنها خوراک ذائقه افرادی را که توقع دارند اخبار، سرگرمکننده باشد... [و] باورهای فعلی آنها را تأییدکند، تأمین میکنند.»
الگوریتمهای شخصیسازی
الگوریتمهای فیلتر اطلاعات، چه در شرکتهای بزرگ فناوری و چه سازمانهای خبری، اساس شخصیسازی هستند؛ با وجود این، رویکرد خبرنگاران و اهالی فناوری کاملاً متفاوت است. سازمانهای خبری اطلاعات درستی را به اشتراک میگذارند که امیدوارند جذاب باشد. اما شرکتهای فناوری مثل گوگل و فیسبوک اطلاعات جذابی را به اشتراک میگذارند که امیدوارند درست باشد. در نتیجه، فناوریهای جدید با انتشار اطلاعات زیانبار، باعث تشدید مشکلات کنونی میشوند.
با این حال، الگوریتمهای شخصیسازی در روزنامهنگاری مسئولیتپذیر جایگاه مهمی دارند. بهعنوان مثال، «انپیآر وان» که یک اپلیکیشن پخش برنامههای محلی و ملی آمریکایی و پادکستهای دیگر است از الگوریتم استفاده میکند. تمار چارنی (Tamar Charny)، سردبیر آن اطمینان میدهد که یک دخالت انسانی در این فرآیند وجود دارد: « چشمانداز تحریریه انپیآر وان، پیدا کردن بهترین کاری است که انسانها و الگوریتمها انجام میدهند و ترکیب آنهاست.» انپیآر وان متوجه میشود که شما گوش دادن به یک برنامه را متوقف کردهاید تا در آینده برنامههای جذابتری برای شما ارائه کند. ضمناً، این برنامه میداند که کدام مخاطبان به داستانی گوش دادهاند که بعداً اصلاح شده و آن اصلاح را در بالای فهرست مطالب آنها قرار میدهد. حداقل در یک مورد، انپیآر اصلاح یک داستان را به کسانی که آن را شنیده بودند، با ایمیل اطلاع داد.
در سوی دیگر، گوگل در بهروزرسانیهای جدید خود، کاربران را توانمند کرده که عناوین خبری را تعیین کرده و نوارهای جانبی صفحه را با توجه به علایق اصلی، موقعیت جغرافیایی و البته جستجوهای خود تنظیم کنند. گوگل ادعا میکند این اقدامات برای جایگزینی سازمانهای خبری نبوده و حتی از آنها تأثیر نگرفته است. آناند پاکا (AnandPaka) مدیر محصول «گوگل نیوز» میگوید: « به خاطر حجم انبوه اطلاعات، کاربران میخواهند راهی برای کنترل آنها پیدا کنند؛ به عبارت دیگر [آنها میگویند] من چرا باید اخباری را بخوانم که برایم مهم نیست؟»
برنامههای کمکی که از طریق صدا فعال میشوند؛ الگوریتمها یک شخصیت مجازی پیدا کردهاند، بنابراین پیشبینی میشود که در آینده نزدیک، تجربیات خبری کاملاً تعاملی و شخصیسازیشدهای ایجاد کنند. این فناوریها بهطورفعالانهای با هر تعامل، در مورد کاربر انسانی خود بیشتر شناخت پیدا میکنند و از آنجا که بدون وقفه در حال شنیدناند، همیشه در حال آموختن هستند.
سازمانهای خبری نیز به دنبال استفاده از این رابطهای صوتی هستند که با صدا کار میکنند. اما این تصمیمات باعث نگرانیهای متعددی در رابطه با جمعآوری اطلاعات، حریم شخصی و امنیت کاربران شده است. از سوی دیگر، در صورتی که این دستگاهها با یک صدا اخبار مختلف از منابع دارای درجه مختلف اعتبار را بخوانند، به درک افراد از اطلاعات آسیب زده و باعث از دست رفتن قدرت شناخت منابع خبری میشوند.
شاید مهمترین نکته آن باشد که سازمانهای خبری نباید شخصیسازی را بدون دخالت انسانی، به الگوریتمها واگذار کنند؛ این کار بهاحتمال زیاد به محدود شدن مصرف خبری افراد منجر شده و باعث گسترش اخبار غلط میشود. الیا پاورز (Elia Powers) استادیار روزنامهنگاری و رسانههای جدید دانشگاه تاوسن که درخصوص آگاهی شخصیسازی اخبار در میان دانشجویان تحقیق کرده میگوید: «شما [سازمانهای خبری] هنوز به این احتیاج دارید که یک دبیر انسانی واقعی نظارت کند تا مطمئن شوید چیزی که شایع شده، جعلی یا مضر نباشد.»
شخصیسازی باید راهی برای بهبود تصمیمات خبری توسط آن دسته از دبیران خبری باشد که به کیفیت روزنامهنگاری و صحت اخبار متعهدند. الگوریتمهای فیلتر اخبار توسط شرکتهایی ساخته میشود که حتی اعتراف نمیکنند در کسبوکار رسانه هستند (چه برسد به اینکه مسئولیت آسیبهای احتمالی فعالیت خود را بپذیرند) و به استانداردهای اولیه روزنامهنگاری هم پایبند نخواهند بود. با این حال، این شرکتها در حال فیلتر کردن دنیای ما هستند.
منبع:
- https://niemanreports.org/articles/the-power-of-personalization