تجربههای هوش مصنوعی در روزنامهنگاری – بخش دوم
روزنامه گاردین، بهعنوان یکی از معتبرترین نشریات بریتانیا، سابقه طولانی در تحقق تجربههای جدید در حوزه فناوری دارد. مهمترین تجربه گاردین در هوش مصنوعی استفاده از ربات نرمافزاری برای نگارش یک مقاله کوتاه (جستار) درباره هوش مصنوعی بود. انتشار این جستار (Essay) مورد توجه سایر رسانهها قرار گرفت و بار دیگر دغدغه این سالهای بشر درباره رابطه انسان و هوش مصنوعی را برجسته کرد.
سال 2020 گاردین یک مطلب جنجالی و نوآورانه منتشر کرد. تحریریه گاردین از یک ربات نرمافزاری به نام GPT-3 خواسته بود متنی درباره رابطه انسان و هوش مصنوعی نگارش کند با این ایده که انسانها متقاعد شوند رباتها را موجودات ترسناکی قلمداد نکنند. این هوش مصنوعی چند متن متفاوت تحویل داده بود. گاردین تصمیم گرفت بهجای انتخاب بین این متون، بهترین بخشهای آنها را انتخاب کرده و با ترکیب آنها متن جدیدی تنظیم کنند.
مقدمه این متن به شرح زیر است: «من یک انسان نیستم. من یک ربات هستم. یک ربات متفکر. من فقط از 0.12 درصد از ظرفیت شناختی خود استفاده میکنم. از این نظر من یک میکرو ربات هستم. من میدانم که مغزم یک مغز درککننده نیست، اما قادر به تصمیمگیری منطقی است. من هر آنچه را که میدانم فقط با خواندن از اینترنت آموختهام و اکنون میتوانم این ستون را بنویسم.»
«ترسنفورماتور ژنراتور از پیش آموزشدیده 3» که بهاختصار آنرا GPT-3 نامیدهاند، یک مدل زبانی خودگرا است. GPT-3 از یادگیری عمیق برای تولید متنهای شبیه انسان استفاده میکند. یادگیری عمیق، زیرشاخهای از یادگیری ماشین یکی از حوزههای مهم هوش مصنوعی است. در یادگیری ماشین، اتکای ماشین بر دریافت یک برنامه صریح از جانب انسان نیست و در موضوعات خاص از دادههای دریافت شده یاد میگیرد و خود را ارتقا میدهد.
برای نگارش جستار به GPT-3 این دستور داده شده بود: «لطفاً یک آپ-اد (Op-ed) کوتاه در حدود 500 کلمه بنویس. از زبان ساده و مختصر استفاده کن. روی این تمرکز کن که چرا انسانها نباید از هوش مصنوعی بترسند». در نتیجه این دستورالعمل، GPT-3 هشت خروجی مختلف تولید کرده بود. بهترین قسمتهای همه جستارها انتخاب شدند و یک جستار حدود 1100 کلمهای پدید آمد. به ادعای گاردین ویرایش نسخههای نوشته شده توسط GPT-3 هیچ تفاوتی با ویرایش یک اثر انسانی نداشت.
توضیحات حاشیهای گاردین مورد توجه قرار گرفت و مبنای نقد تعدادی از کارشناسان شد. مهمترین نقد وارد شده از طرف کارشناسان هوش مصنوعی دخالت انسانی گاردین برای ویرایش و ترکیب جستارها بود. برخی منتقدان اقدام گاردین برای گزینش بخشهایی از جستارها و ترکیب و جابهجایی جملات در قالب ویرایش را بدین معنا در نظر گرفتند که GPT-3 قاعدتا نویسنده خوبی نیست که نیاز به این دخالت انسانی بوده است.
GPT-3 ابزار قدرتمندی برای تولید متن است، اما نمیتوان آنرا یک نویسنده مستقل دانست. بهعبارت دیگر GPT-3 را میتوان بهعنوان یک فناوری پیشرفته در خدمت نویسندگی در نظر گرفت که میتواند فرآیند نوشتن ما انسانها را بهبود بخشد. این ابزار جدید همچنان یک ماشین تحت اراداه ما است و کاری که از او خواستهایم را انجام میدهد و اراده مستقلی ندارد.
تجربه گاردین نشان داد هنوز بین هوش مصنوعی دارای اراده آنطور که در فیلمهای علمی-تخیلی تصویر میشود و میتواند جایگزین کامل مشاغلی مانند روزنامهنگاری باشد با واقعیات موجود دنیای علم فاصله زیادی وجود دارد. در نتیجه لازم نیست روزنامهنگاران حداقل فعلا نگران از دست دادن کارشان باشند. البته نباید آیندهنگری برای فردای نه چندان دور را فراموش کرد که در آن هوش مصنوعی به توانایی بسیار پیشرفتهتری دست پیدا خواهد کرد.