خبرنگاری ورزشی، ویژگیها و شرایط آن، موضوع مجموعه گفتارهایی از مازیار ناظمی، مدرس روزنامهنگاری و گوینده و کارشناس صدا و سیماست. او در پنج گفتار قبلی، شرایط خبرنگاری ورزشی و امکانات مورد نیاز آن، ملاحظات و مقتضیات سیاسی و فرهنگی این حرفه ، فرق خبرنگاری ورزشی در تلویزیون با سایر رسانهها و نیز تفاوت خبرنگار ورزشی ملی و بینالمللی را مورد بررسی قرار داد.
اشاره: خبرنگاری ورزشی، ویژگیها و شرایط آن، موضوع مجموعه گفتارهایی از مازیار ناظمی، مدرس روزنامهنگاری و گوینده و کارشناس صدا و سیماست. او در پنج گفتار قبلی، شرایط خبرنگاری ورزشی و امکانات مورد نیاز آن، ملاحظات و مقتضیات سیاسی و فرهنگی این حرفه ، فرق خبرنگاری ورزشی در تلویزیون با سایر رسانهها و نیز تفاوت خبرنگار ورزشی ملی و بینالمللی را مورد بررسی قرار داد. ناظمی در بخش ششم از این مجموعه گفتارها؛ نقش رسانههای نوین را درشکستن انحصار سازمانهای رسانهای و خبرنگاران رسمی و حرفهای در تولید، توزیع و نشر اخبار مورد توجه قرار داده است. با هم میخوانیم و میشنویم.
***
[زمان:5:34]
سردمدار رسانههای نوین، اینترنت و مشتقات آن است. مثل وبلاگها، پادکستها و ویدئوبلاگها، این رسانههای جدید به نظر من باعث شده انحصار شکسته شود. اگر روزگاری آرزو داشتیم فقط یک خط از خبرمان از یک رسانه ورزشی پخش شده، دیده یا چاپ شود؛ امروز به مدد اینترنت این فرصت برای همه مهیا شده است که خبرنگار شوند، مطلب تولید کنند و در اطلاع رسانی ورزشی حضور جدی داشته باشند، حتی صدا و تصویرشان پخش شود.
اگرچه دامنه مخاطبان فضای وب در ایران محدود است ولی در عوض فرصت جهانی شدن به خبرنگاران میدهد. بنابراین ما در روزگاری به سر میبریم که خبرنگاری ورزشی میتواند تعابیر متفاوتتری داشته باشد. اکنون دیگر خبرنگاران رسانههای دولتی و حتی رسانههایی که به صورت خصوصی و هیئتامنایی اداره میشوند و از توان مالی لازم برخوردارند باید این حس را داشته باشند که دیگر تنها آنها نیستند که در رسانهها دیده میشوند، بلکه در دنیایی هستیم که پنجرهها باز است و همه این فرصت را دارند که بتوانند به راحتی وارد جریان اطلاعرسانی شوند و خبرهای خودشان را به دیگران عرضه کنند.
این شکل از خبرنگاری در فضای وب بدون مشکل هم نیست. مهمترین مساله در این نوع خبرنگاری میزان اعتبار اخبار است. مراجع خبری رسمی مثل رادیو، تلویزیون، خبرگزاریهای بزرگ مثل ایرنا، ایسنا، فارس یا مهر، اینها دغدغه اعتبار دارند به همین دلیل هم از هر خبری که میخواهند استفاده کنند با محدودیتهایی از جهت استناد و اعتبار مواجه هستند. اما شاید یک وبلاگنویس ورزشی اینقدر محدودیت نداشته باشد و چندان به این دغدغه فکر نکند که خبری را که ارائه میدهد دقیق و درست است یا نه؟ ولی این موضوع مشکلی جدی برای خبرگزاریهای رسمی، رادیو و تلویزیون است، به همین دلیل این رسانهها به سادگی و به راحتی نمیتوانند هر خبری را اراده دهند مگر آنکه حداقل 2 منبع آن را تایید کنند.
با این وجود آنچه مهم است اینکه الان جریان رقابت برای حضور در رسانهها گستردهتر شده است و انحصاری در بین خبرنگاران ورزشی وجود ندارد. این تقابلی که الان بین رسانههای سنتی و نو به وجود آمده به نظر من بیشترین تاثیرش را روی رسانههای سنتی گذاشته است. در چنین شرایطی من به عنوان یک خبرنگار رادیو و تلویزیون احساس میکنم اگر بخواهم از حوزه اطلاع رسانی عقب نمانم و مخاطبم را از دست ندهم باید سرعت عملم را بیشتر کنم، اطلاعرسانیام را خاصتر کنم، دایره خطوط قرمز را بازتر کنم و این یکی از آثار رسانههای نو است که این فرصت را به رسانههای سنتی داده که خودی نشان دهند و از آن رخوت و رکود خارج شوند و این فرصت را پیدا کنند که بتوانند در حوزه اطلاعرسانی حضور مؤثرتری داشته باشند.
با توجه به مقتضیات و شرایط رسانهای جدید، آن چیزی که من میتوانم به عنوان یک نقطه نظر در حوزه خبرنگاری ورزشی و رسانههای نو بگویم این نکته است که بسیاری از خبرنگاران ورزشی که در حوزههای رسمی کار میکنند باید تلاش کنند یک حوزه غیررسمی هم برای خود ایجاد کرده و در قالب وبلاگ و پادکست و برخی ناگفتهها و ناشنیدهها و چیزهایی که نمیتوانند در فضای رسمی رسانهای به تصویر بکشند، بگویند و بنویسند را در وب ارائه کنند.
این شیوه در بسیار از جاهای دنیا مرسوم است، در ایران هم کم کم دارد اتفاق میافتد. اکنون خبرنگاران ورزشی که اسم و شهرتی دارند، این فرصت را ایجاد کردهاند تا مخاطبانشان خارج از قالب رادیو، تلویزیون یا روزنامه که خبرها و تحلیلهای رسمی را منتشر میکنند، به اطلاعات دیگری هم دسترسی داشته باشند. این فرصت یکی از مهمترین دستاوردهایی است که رسانههای نو توانستهاند در اختیار خبرنگاران قرار دهند، این فرصت شگفتانگیز با مدد اینترنت به وجود آمده است.
یک تجربه: یک بار که به ورزشگاه آزادی برای گزارش رفته بودم؛ جوانهایی را دیدم که با دوربینهای خانگی مشغول تصویر گرفتن و ضبط برنامه بودند. یگان ویژهای که در آنجا مستقر بود این بچهها را گرفته و آورده بود پیش ما که شما این آدمها را میشناسید؟ اینها صداسیمایی هستند؟ البته که نبودند. از آنها پرسیدم شما چه کار میکنید و این فیلمها را برای چه میخواهید؟ آنها گفتند؛ ما خبرنگاران خودجوش محلهامان هستنیم، این ویدئوها را تهیه میکنیم و میبریم بین بچههای محل پخش میکنیم.
یعنی آنها بینیاز از آن چیزی شدهاند که ما به عنوان خبرنگاران و متولیان رسمی تولید محتوا در رادیو و تلویزیون آماده میکنیم.
این شکسته شدن انحصار تولید و نشر اخبار به نظر من، پدیده مبارکی است که ما را از رخوت خارج میکند و این فرصت را میدهد که بتوانیم همگام با پدیدههای نوینی که در کنارمان دارد اتفاق میافتد و همراه با آماتورهای قهرمانی که در رسانههای نو حضور دارند روز به روز سطح کارمان را بهتر کنیم و بالاتر ببریم. البته باید ببینیم در آینده این مسابقه بین رسانههای سنتی و نو به نفع کدام تمام میشود، اما سرانجام هر چه باشد به نفع مخاطب است.