اواسط پاییز 91 یعنی زمانی که تجارت فردا در تدارک مصاحبه با اقتصاددان و نوبلیست فقید، گری بکر بود، من نیز فرصت همکاری با هفته نامه تجارت فردا را یافتم تا سرآغازی برای بسیاری از اتفاقات خوب بعدی باشد. ارزش و اهمیت مصاحبه با این اقتصاددان سرشناس اندازه ای بود که فردی در سطح دکتر مسعود نیلی عهده دار مصاحبه شدند. مصاحبه به خوبی پیش رفت و درنهایت پس از انتشار شماره 21 با تصویر گرافیکی مصاحبه بر روی جلد، جامعه اقتصاددانان و دانشگاهیان نگاه ویژه ای به تجارت فردا پیدا کردند که با تداوم مصاحبه ها بر شدت آن افزوده شد. اولین نوشته من در هفته نامه تجارت فردا نیز همزمان با این شماره چاپ شد که به شخصه آن را به فال نیک می گیرم.
واقعیت این است که برای ما اقتصاد خوان ها، که در بهترین حالت، نام های اقتصاددانان بزرگ را در لابه لای کتاب هاجست و جو می کنیم، بیشتر و بیشتر شنیدن از این افراد همیشه جذاب بوده و هست. حال تصور کنید، فرصتی فراهم شود که بتوانید مستقیماً با کسانی که روزها و ماه ها با نام هایشان زندگی کرده و حتی بارها نظریه هایشان را در برگه های امتحان نوشته اید، مصاحبه کنید. این دیگر یک رویاست! اگر از اهمیت رسانه ای دیده و شنیده شدن که جز جدانشدنی کار مطبوعاتی است، بگذریم. می توان گفت، مصاحبه با شخصیت های علمی همیشه یک وجه متمایزکننده به همراه داشته و آن هم مطرح شدن نظریات و ایده هایی است که پیش از آن کمتر مطرح شده است. این ویژگی، باعث می شود، محتوای گفت و گو با این گونه شخصیتها برخلاف ذات خبرهای معمول در روزنامه نگاری، به ندرت تاریخ انقضا داشته باشد. گواه این موضوع آن است که حالا بعد از گذشت نزدیک به دوسال از اولین مصاحبه ها، هنوز هم گهگاه می شنویم که تماسی گرفته شده و اطلاعات و محتوای مصاحبه با یکی از اقتصاددانان درخواست می شود، برای برخی حتی محتوای قرار داده شده از شماره های قبلی بر روی سایت نشریه کافی نیست و جهت راهنمایی بیشتر نیز پیگیر می شوند.
منشأ و ایده اولیه چنین مصاحبه هایی را باید در نوع پرونده های کار شده در تجارت فردا و به طور خاص پرونده باشگاه اقتصاددانان جست و کرد که پای ثابت اکثر قریب به اتفاق شماره های تجارت فردا بوده است. باشگاه اقتصاددان از ابتدای انتشار مجله، تمرکز خود را بر معرفی مکاتب مختلف اقتصادی و اقتصاددانان بزرگ و سرشناس با نگاه ویژه به مسائل روز نهاده است. همین رویکرد باعث شد، تا چند ماه پس از انتشار هفته نامه، با توجه به موضوعات انتخابی کارشده، به مصاحبه با اقتصاددانان زنده و صاحب نام دنیای امروز فکر کنیم. بنابراین با جست و جو اقتصاددان های پیشتاز در هر زمینه، تصمیم گرفتیم با ارسال ایمیل، درخواست مصاحبه نماییم. به طور معمول پس از توضیح هدف و انگیزه ما و نیز مطلع شدن از مضمون مصاحبه طی نامه نگاری از طریق ایمیل، اقتصاددان های مختلف، به مصاحبه رضایت می دادند. البته در این بین نباید بعضاً از نقش دانشجویان ایرانی مشغول به تحصیل در دانشگاه های اروپا و آمریکا غافل شد که در هموار ساختن این مسیر کمک شایانی نمودند. به هر حال بعد از مدتی، وقتی به پشت سرنگاه می کنیم، می بینیم کاری که در ابتدا غیرممکن به نظر می رسید، امروز به امری معمول تبدیل شده است.
یکی از ویژگی های منحصر به فرد چنین مصاحبه هایی این است که معمولاً بخش پایانی پرسش های تجارت فردا به مسائل روز و دغدغه های اقتصادی موجود در ایران اختصاص دارد. مطرح ساختن چنین پرسش هایی به زمینه سازی و دادن اطلاعات کلی از وضعیت اقتصادی ایران بستگی دارد تا مصاحبه شوندگان از نزدیک در جریان شرایط اقتصاد ایران قرار بگیرند. در بسیاری موارد شاهد بوده ایم که آن ها از برخی ویژگی های اقتصادی متعجب شده و یا به شباهت ها و تفاوت های آن با دیگر کشورهای جهان اشاره داشته و تلاش کرده اند پاسخی بدهند که این اطلاعات پیش زمینه ای لحاظ شود. بنابراین شاید بتوان یکی از مزیت های اصلی چنین مصاحبه هایی را آشنایی شخصیت های برجسته علمی به ویژه نوبلیست های رشته اقتصاد با اقتصاد ایران دانست. مسلماً همین که اقتصاد ایران به جامعه آکادمیک دنیا شناسانده شود را می توان نکته مثبتی ارزیابی کرد. در یکی از مصاحبه های اخیر تجارت فردا که با دیوید کاتلر مشاورارشد اقتصادی رئیس جمهور فعلی آمریکا، پیرامون طرح بیمه همگانی اوباما و روحانی انجام شد، تاثیر مطرح ساختن جزئیات طرح در دو کشور و توضیحاتی درباره فضای اقتصاد ایران در کیفیت راه حل ارائه شده از سوی این اقتصاددان به وضوح مشخص بود.
در نهایت می توان گفت مهم ترین ثمره باز شدن چنین بابی در مطبوعات ایران، تکاپو و جنب و جوش برای حل مسائل و مشکلات کلان اقتصادی با دید علمی و به دور از بزرگنمایی و عوام فریبی است. اما این تازه آغاز راه است و امید می رود، این مصاحبه ها، زمینه را به منظور برقراری ارتباطات بیشتر با شخصیت های علمی طراز اول در سایر رشته ها و زمینه ها فراهم آورد.