اینترنت بهعنوان فضایی جدید برای بسط فعالیتهای تجاری، نقل و انتقالات مالی، بازاریابی و ابزاری برای جستجوی مصرف کنندگان مورد توجه واقع شد. هیچکس تصور نمیکرد که روزی جنبه اجتماعی آن بهصورت کاربرد اصلی اینترنت درآید. قوه محرکه این امر، نیازی عمیق و برآمده از جامعه برای پیدا کردن یا ایجاد جمعی همدل و همنوا است که اهداف و آرمانها و انگیزهها و عواطف مشترک یا شبیه به هم داشته باشند. این چنین گروهی را در اصطلاح علوم اجتماعی 'اجتماع' (community) میخوانند. در فضای اینترنت گروههایی این چنینی را 'اجتماعات آنلاین' (online communities) مینامند...
اینترنت بهعنوان فضایی جدید برای بسط فعالیتهای تجاری، نقل و انتقالات مالی، بازاریابی و ابزاری برای جستجوی مصرف کنندگان مورد توجه واقع شد. هیچکس تصور نمیکرد که روزی جنبه اجتماعی آن بهصورت کاربرد اصلی اینترنت درآید. قوه محرکه این امر، نیازی عمیق و برآمده از جامعه برای پیدا کردن یا ایجاد جمعی همدل و همنوا است که اهداف و آرمانها و انگیزهها و عواطف مشترک یا شبیه به هم داشته باشند. این چنین گروهی را در اصطلاح علوم اجتماعی 'اجتماع' (community) میخوانند. در فضای اینترنت گروههایی این چنینی را 'اجتماعات آنلاین' (online communities) مینامند. اما طنز جالب این است که بر اساس فرضهای اولیه دربارهی اثرات اجتماعی اینترنت، این ابزار باعث محدود کردن بیشتر افراد به روابط غیر شخصی و گریز آنها از ارتباط رودررو میشود. برذاساس این فرض اینترنت نابود کنندهی اجتماعات است اما، شواهد زیادی برای رد این فرض وجود دارد. مثلاً ثابت شده که این فرض دربارهی اکثریت وسیعی از کاربران اینترنتی در ایالات متحده نادرست است.
بهعنوان مثال جوانان به هنگام جستجو در اینترنت، صحبت با تلفن و برقراری روابط اجتماعی با دوستان و خانواده خود از تکنولوژیهای ارتباطی بهطور شخصی و به موازات هم استفاده میکنند؛ حال آنکه رادیو و موسیقی دیجیتال در این میان در حاشیه قرار میگیرند. این تکنولوژی ها جایگزین هم نمیشوند بلکه تنها انواع متفاوتی از قابلیتها و تجارب در زمینه ارتباطات و روابط بشری را ارائه میکنند. بنابراین ما در اینجا درگیر بحثی تاریخی درباره طبیعت اجتماع در عصر مدرن امروزی هستیم، بحثی که با طلوع انقلاب صنعتی در یک قرن و نیم پیش آغاز شد.
به نظر میرسد که اینترنت در حال خلق تغییراتی اساسی باشد. به تعبیری ما تنها در حال تغییر کانالهای ارتباطی خود نیستیم بلکه ذات و طبیعت روابط اجتماعی و جوامع مربوط به آن نیز با وضع قوانین جدید در حال تغییر هستند تا بتوانند راهنمای ایجاد روابط اینترنتی و منافع مشترک طولانی مدت باشند. این گونه جوامع جدید هیچوقت جایگزین اجتماعات واقعی (اجتماعاتی که به شکل واقعی در جامعه یافت میشوند) نخواهند شد، بلکه به عنوان تسهیل کنندهی تجارب اجتماعی عمل خواهند کرد.
به گونهای همزمان، این اجتماعات جدید از یکسو در حال جهانی تر شدن و از سوی دیگر در حال محلی تر شدن هر چه بیشتر هستند. هنگامیکه تسهیلات ارتباطی در سطح جهانی به ما این امکان را میدهند تا به گونههای جدید از اجتماعات از راه دور با منافع یکسان بپیوندیم، آنگاه قادر خواهیم بود تا در دنیای واقعی نیز روابط اجتماعی بهتری را با همسایگان، بازارها و دولتهای محلی برقرار سازیم.
طی سالهای متمادی در خصوص نقشهای اینترنت و تأثیرات آن در جوامع مختلف، تحقیقات و بحثهای زیادی انجام شده است. این بحثها و تحقیقات تا حدودی پاسخ گویی برخی از سوالهای ما در زمینه نقش و تأثیر استفاده از اینترنت در جامعه، شخصیت و رفتار انسانها بوده است. تعداد کثیری از این مطالعات و تحقیقات توسط اندیشمندان جامعه شناس، روانشناسان، مردمنگاران و کارشناسان سیستمهای کامپیوتری انجام شده است. نتایج حاصله از این تحقیقات، اندیشمندان را به ادامه مطالعات و تحقیقات استوارتر و مشتاقتر ساخته است. نمونه هایی از این تحقیقات را به اختصار در اینجا می آوریم.
تحقیقات کرات و همکاران که در سال 1998 به مدت دو سال برروی خانوادهها انجام شد، نمونه خوبی از تلاشهای این اندیشمندان است. تحقیقات آنها تحت عنوان تأثیر استفاده از اینترنت در روابط خانوادگی بود. در این تحقیقات آنها به خانوادههایی که به طور تصادفی انتخاب شده بودند، کامپیوتر و آموزش استفاده از آن را، ارائه کردند. بعد از طی دو سال با افزایش استفاده از اینترنت در خانوادهها، محققان با کاهش روابط خانوادگی و نیز کاهش حضور اجتماعی این جمع مواجه شدند. علاوه بر این شرکت کنندگان در این تحقیق به انزوا و افسردگی روزافزون دچار شده بودند. این افزایش انزوا و کاهش حضور اجتماعی به خصوص در نوجوانان به وضوح دیده میشد.
در سال 1998 هم تحقیقی در زمینه اعتیاد به اینترنت انجام شد که نتایج حاصله نشان دهنده میزانی از یک طیف خفیف تا متوسط اعتیاد به اینترنت را اثبات میکرد.
تحقیقات دیگری که در زمینه تأثیرات احتمالی استفاده از اینترنت بر روی نوجوانان انجام شده است، تحقیقاتی بود که در تابستان سال 2000 توسط محققانی چون 'کریستوفر ساندرز'( Christopher Sanders)، 'تیفانی ام فیلد' ( Tiffany M Field)، 'میکل دیگو' (Miquel Diego)، 'مایکل کپلان' (Michele Kaplan) ، با عنوان نقش اینترنت در افسردگی نوجوانان انجام شد. دراین تحقیقات انتظار میرفت که میزان استفاده فزاینده از اینترنت با میزان برقراری ارتباط نامطلوب و درجات افسردگی مرتبط باشد. بدین منظور در این پژوهش از طرح سنجش افسردگی مقیاسی 'آئورن بک ' که به پدر 'شناخت درمانی ' مشهور است، بر روی 89 دانش آموز سال آخر دبیرستان، استفاده شده است. اساس طرح 'شناخت درمانی' یک سری واکنشهای کلیدی افراد به طبقات خاصی از موقعیتهای افسرده کننده و بر انگیزانندهی اضطراب است.
مواردی که در این تحقیقات در نظر گرفته شده بود، عبارتند از :
ـ ارتباط با والدین و همسلان ـ میزان استفاده از اینترنت ـ افزایش استفاده از اینترنت و افسردگی
در این تحقیقات دانش آموزانی را که از اینترنت استفاده میکردند، به دو گروه کم مصرف و پر مصرف اینترنت تقسیم کردند و آنها را مورد مقایسه قرار دادند. این گروهها از نظر برخی عوامل مانند: جنس، نژاد و جایگاه اقتصادی - اجتماعی با یکدیگر تفاوتی نداشتند. هر کدام از گروهها را با استفاده از آزمونهای مستقل از نظر سطوح ارتباطی و افسردگی مقایسه کردند.
نتایج تحقیقات نشان داد، دانش آموزانی که استفادهی کمتری از اینترنت داشتند در مقایسه با دانش آموزانی گروه دوم یعنی پر مصرفها، به طور چشمگیر رابطهای بهتر با خانواده و دوستانشان دارند.
ولی هیچ تفاوت قابل ملاحظه ای بین این دو گروه استفاده کننده اینترنتی از نظر میزان افسردگی وجود نداشت. با توجه به این نتایج میتوان گفت که استفاده کمتر از اینترنت باعث میشود که نوجوانان با خانواده و دوستانشان ارتباط بیشتری داشته باشند، اما دقیقاً نمیتوان به سوالهایی که در این راستا وجود دارد، پاسخ داد.
سؤالهایی مانند ؛
آیا گرایش نوجوانان به فعالیتهای اینترنتی باعث شده است، ارتباطات اجتماعی آنها کاهش یابد ؟ آیا میزان استفاده از اینترنت با افسردگی آنها ارتباطی دارد؟یا اینکه این دانش آموزان ذاتاً افرادی افسرده و انزوا طلب هستند؟
در واقع، تحقیقات این اندیشمندان جهت گیری خاصی در خصوص اینکه اینترنت ارتباطی با انزوا طلبی این نوجوانان داشته باشد، نشان نمیدهد. یعنی میزان استفاده از اینترنت با افسردگی هیچ ارتباطی ندارد.تحقیقات اندیشمندان بر روی عوامل روانی و اجتماعی در میزان استفاده از اینترنت توسط خانواده ها بخصوص نوجوانان همچنان ادامه دارد. زیرا نتایج و یافتههای تحقیقات پیشین، اهمیت تحقیق در این زمینه را ( استفاده از اینترنت توسط نوجوانان و خانواده ها ) روشن میسازد. به ویژه این که استفاده از اینترنت در بین نوجوانان و دانش آموزان رو به افزایش است.
آمارهای موجود نشان میدهند که در سالهای 1996 تقریبا 12% از نوجوانان رده سنی 13 تا 17 ساله به اینترنت دسترسی داشته و از خدمات آن استفاده میکردند. درحالیکه این رقم که در سال 2002 به بیش از 50% افزایش یافت، همچنان به سیر صعودی خود به سرعت ادامه میدهد. در نتیجه برای جلوگیری از اثرات سوء این پدیده قرن که با چنین سرعت ناباورانهایی به پیش میتازد، باید راه کارهایی اساسی یافت. یافتن این راه کارها به عهده مطالعات و تحقیقات اندیشمندان جامعه است.
منبع:
http://www.findarticles.com