اسطورهسازی رسانهای عنوان مقالهای از دکتر تژا میرفخرایی عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد و محقق و پژوهشگر در حوزه ارتباطات و رسانه است. در بخش اول این مقاله ضمن توصیف اسطورهسازی رسانهای پیشینه نظری این موضوع مرور شد. اینک در بخش پایانی این مقاله به اسطورهشناسی رسانهای از دیدگاه رولان بارت به تفصیل پرداخته شده است که مهمترین نظریهپرداز در این زمینه است و دیدگاههایش، مرجع در این حوزه محسوب میشود.
مقدمه: اسطورهسازی رسانهای عنوان مقالهای از دکتر تژا میرفخرایی عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد و محقق و پژوهشگر در حوزه ارتباطات و رسانه است. در بخش اول این مقاله ضمن توصیف اسطورهسازی رسانهای پیشینه نظری این موضوع مرور شد. اینک در بخش پایانی این مقاله به اسطورهشناسی رسانهای از دیدگاه رولان بارت به تفصیل پرداخته شده است که مهمترین نظریهپرداز در این زمینه است و دیدگاههایش، مرجع در این حوزه محسوب میشود.
***
در میان همه کسانی که به بررسی اسطورههای رسانهای پرداختهاند کار رولان بارت تاثیر بیشتری بر مباحث نظری در مطالعات ارتباطی داشته است. اساسا، نقطه آغاز طرح مفهوم اسطوره در مطالعات رسانهای را مطمئنا میتوان در کار بسیار مهم رولان بارت به نام اسطورهشناسیها (Mythologies) جستوجو کرد.
فیسک در توضیح دیدگاه بارت ، اسطوره را داستانی معرفی میکند که بهوسیله آن یک فرهنگ جنبه یا جنبه های از واقعیت یا طبیعت را توضیح داده و درک میکند. اسطورههای بدوی درباره مرگ، انسان، خدایان، نیکی و پلیدی بودند. در جوامع صنعتی و پیچیده اسطورهها عمدتا درباره خصوصیات مردانگی، زنانگی، خانواده و موفقیت است. به نظر فیسک اسطورهها به نهادهای اجتماعی مانند پلیس و حتی علوم نیز میپردازند. اسطوره برای بارت عبارت است از شیوههایی که یک فرهنگ پدیدهای را درک و آن را مفهومسازی میکند. به عبارت سادهتر برای بارت اسطوره شیوه فکر کردن یک فرهنگ درباره پدیدهای مختلف است. بنابراین اسطوره سنتی پلیس انگلیس شامل مفاهیمی (بارت به جای اصطلاح مفاهیم، از اصطلاح 'استعاره های زیر بنایی'، استفاده میکند که البته در مرکز هر استعاره ای یک مفهوم قرار دارد) همچون برخورد دوستانه، اطمینان، همراهی، رفتار غیر متهاجمانه و به همراه نداشتن اسلحه میباشد (فیسک، 1982، ص 93) اساس درک فیسک از بارت در اینجاست که اسطورهها پیش از تدوین متن حضور داشته، ولی متن اولا فهم خود را مدیون بکارگیری این اسطورهها ست و دوما مفاهیم یا به عبارت بهتر استعاره های زیربنایی اسطورهها را در ذهنیت اجتماعی تقویت میکند.
لن ماستر من (Len Masterman) تاثیر کار بارت را بر تفکر خود و سایر مدرسان انتقادی ارتباطات در انگلیس به روشنی و وضوح چنین توضیح میدهد که وی تازه در دبیرستان های انگلیس مشغول تدریس رشته ارتباطات در ناحیه ای کارگری و چند فرهنگی شده بود که کتاب اسطورهشناسیهای بارت در 1972 چاپ شد و تاثیری شگرف بر بسیاری از سئوالاتی برجای گذاشت که ذهن وی را مشغول کرده بود. او اهمیت کار بارت را در پیوندی میبیند که بین فرهنگ و سیاست ایجاد کرده است. ماسترمن توضیح میدهد که برای سالها تفکر انتقادی در انگلیس از تفکیک سیاست از فرهنگ و مطالعات فرهنگی رنج میبرد و کار بارت گویی به یکباره بزرگراهی را برای پیوند مطالعات فرهنگی به سیاست افتتاح کرد. دیدگاه غالب در دهههای 30 و 40 میلادی در مطالعات ادبی که ریشه اصلی مطالعات فرهنگی محسوب میشود تفکیک دقیق و بی چون و چرا و متعصبانه سیاست از ادبیات و فرهنگ بود (لن ماستر مان، 1984، صص 2-3) بارت در اسطوره شناسیها دقیقا فرهنگ را به سیاست پیوند میدهد اما این پیوند آنچنان روشنفکرانه، دقیق و هنرمندانه انجام میشود، که تعصبات رایج در بین اهل ادب و هنر بر علیه سیاست را بر نمی انگیزد.
رولان بارت در کتاب اسطورهشناسیها توضیح میدهد که سیاست عبارت است از همه روابط انسانها در ساختارهای واقعی اجتماعی و قدرت انسان ها برای ساختن جهان. بنابراین قدرت و روابط قدرت به اصلی ترین مفهوم در اسطورهشناسیها تبدیل میشود. روابط قدرت نیز چنین تعریف میشود؛ اشکال سلطه جویی و تحت سلطگی و سلطه پذیری. اما اصل و اساس اسطورهشناسیها در ایجاد رابطه بین فرایند دلالت گری (Signification) و روابط قدرت است. فرایند دلالت گری از یک زاویه فرهنگی ارائه میشود و روابط قدرت از یک زاویه سیاسی. اما مشکل اساسی دانشجویان امروزین در درک کتاب اسطوه شناسی ها، آن است که این کتاب از مقالات کوتاهی تشکیل شده است که بجای استفاده از متن بسته، متمرکز و منسجم دانشگاهی، قطعه قطعه نویسی را پیشه کرده و مطالب به شکلی گسسسته و در قطعات گاه نامربوط و پرانتز های طولانی بیان میشود. البته بطور کلی حتی در بررسی ادبیات نیز بارت از سنت هگلیستی فاصله میگیرد، شیوه لوکاچ و گلدمن را رد میکند و متن را به مثابه یک ساختار و یک کلیت منسجم، بررسی نمی کند. او در لذت متن دقیقا به این تکه تکه خوانی ها اشاره و بهروشنی مطرح میکند که اساسا با 'کلیت متن' و 'تمامیت' میانه ای ندارد.
گری گنوسکو در دائره المعارف نشانه شناسی، کتاب اسطورهشناسیها را مجموعه ای از مقالات کوتاه معرفی میکند که در بین سالهای 1954 تا 1956 در یک ژورنال فرانسوی چاپ شده بود. او بلا فاصله به کار بعدی بارت، 'اسطورههای امروزMyth Today ' اشاره میکند، که گرچه هیچگاه اهمیت اسطورهشناسیها را نیافت، اما بارت در کار متاخر خود سعی کرد تا چهارچوب نظری منسجمی برای مطالعه و بررسی اسطورههای رسانهای و فرهنگی ارائه کند، که ریشه در زبانشناسی ساختاری، فرویدیسم و مفاهیم مارکسیستی داشت. گنوسکو تاکید میکند که برای بارت اسطوره شناسی، نوعی نشانه شناسی سیاسی محسوب میشود. اسطورهشناسیها را میتوان پرده زدایی از واقعیتی دانست که بهوسیله رسانهها طبیعی و منطقی شده است. تاریخی که اسطوره ای بیش نیست اما همچون طبیعت، به مثابه واقعیت مطلق، به تصویر کشیده شده است. که این مهم البته امری است مربوط به حوزه دلالت گری و نشانه شناسی. بارت ماسک جایگاه طبیعی تاریخی را از چهره اسطورههای جامعه بورژاوزی فرانسه در دهه 50 بر میدارد تا نشان دهد که این طبقه چگونه خواهان غیر سیاسی نشان دادن همه تلاش های خود برای نفوذ در همه ابعاد جامعه فرانسه است. گویی که این یک نهایت طبیعی و مسیر تاریخ است و نه تلاشی برای سلطه جویی. گویی چیزها خود به شکلی طبیعی بدین سوی میل مینمایند. نقد رسانهای بارت نشان میدهد که اشیا و پدیده ها و فرایند ها به شکلی غیر تاریخی و به مثابه مفاهیمی ازلی به نمایش در میآیند. اسطوره نیز مفهومی ازلی است. بارت اعتقاد داشت که اسطورههای سرمایه داری فرانسه از هفت استعاره تشکیل شده است. او در حقیقت همان تفکر استراوس را که به بررسی استعاره های زیر بنایی یک اسطوره در جوامع بدوی میپرداخت دنبال میکند اما بارت به جستجوی استعارههای زیر بنایی اسطوره جامعه سرمایه داری فرانسه در دهه پنجاه است. بارت اولین آنها را تلقیح یا واکسیناسیون (Inoculation) معرفی میکند. واکسینه کردن جامعه برای جلوگیری از یک آفت شیطانی بزرگ. در تحلیل بارت نوعی رقص که در غرب استریپ تیز نامیده میشود، و به شکلی سازمان یافته همچون یک مراسم فرهنگی عامه پسند اجرا میگردد، به سطح یک شغل یا یک ورزش ارتقاء یافته و طبیعی شده است. همینطور در تبلیغات مربوط به مارگارین، کیفیت پائینتر آن نسبت به کره، مورد شک واقع میشود. در اینجا نیز تبلیغ در حقیقت اقدام به واکسینه کردن خریدار نسبت به این ایده میکند.دومین استعاره زیر بنایی محرومیت از تاریخ (Privation of History) نامیده شده است. اسطورههای نوین اشیاء را به شکلی غیر تاریخی بازنمایی میکنند. برای مثال او یک مجموعه از کتابچه های راهنمای توریستی در فرانسه به نام 'راهنمای آبی' را مورد تحلیل قرار میدهد. شماره مخصوص اسپانیای این مجموعه کشور اسپانیا را مجموعهای از پلاژها و مناطق دیدنی توریستی معرفی میکند. بارت توضیح میدهد که مجموعه تاریخ، روابط سیاسی و قومیتی اسپانیا به سطح ساختمان های تاریخی زیبا و دیدنی تقلیل یافته است. وجدان خرده سرمایه داری و نگاه تحقیر آمیز این طبقه به دیگران، سومین استعارهای بود که بارت آنرا 'تصاویر یا پیکره های کوچک (Small Simulacra) ' مینامید. برای توضیح این سومین استعاره بارت به نقد رسانهای روی آورده و نشان میدهد که این رسانه ها جهانی ایستا را خلق میکنند. در این رابطه تمام آن تفکرات اجتماعی که به رهبر راست پوپولیستی یعنی پیر پوژاد (Poujade Pierre)تعلق داشت که طرفدارنش بیشتر از میان خرده بورژواها بودند به عنوان لیبرالیسم ساده انگارانهای که ابتدا همه چیز را به یک طیف دوقطبی ساده نموده و سپس هر دو سوی این این طیف را به شکل ساده انگارانهای رد میکرد مورد نقد بارت قرار میگرفت و بارت آنرا نقد 'نه این و نه آن' مینامد.
این عدم تصمیم گیری و عدم انتخاب، با تکیه بر آزادای انسان در انتخاب، در رابطه با مسائل جامعه، را بارت یکی دیگر از استعاره های بنیادین اسطورههای سرمایه داری فرانسه مینامد. ' کمی نمودن کیفیت ' از نظر بارت یکی از اصلی ترین استعاره های اسطورههای سرمایه داری است که بر اساس آن بارت به نقد اقتصاد و شیوه های اندازه گیری اقتصادی سرمایه داری میپردازد که یک رابطه کمی بین مخارج مخاطب، نحوه بازیگری و لوکس بودن دکورها ایجاد میکرد (گری گنوسکو، دائره المعارف نشانه شناسی، تدوین پل بوساک، 1998، ص 432) دقیقا در همینجاست که میتوان انتقادی را به تفکر فیسک در رابطه درک وی از بارت ارائه کرد. فیسک میگوید که او آرزو داشت تا بارت اصطلاح دیگری غیر از اسطورهها را برای بیان این مفاهیم بکار میگرفت، چرا که بارت درکی مثبت از اسطوره دارد حال آنکه درک غالب از اسطوره بر دروغین بودن و غیر منطقی بودن آن تاکید دارد (فیسک، 1982، ص 93) در این نمیتوان شک داشت که بارت به شدت تحت تاثیر کار لوی استرواس در رابطه با بررسی اسطورههای جوامع بدوی قرار داشته است. این تاثیر تا آنجاست که وی نیز همچون استراوس و شاید به تبعیت از وی به بررسی استعاره های زیر بنایی شکل دهنده اسطورهها میپردازد. در این نیز شکی نیست که برای لوی استرواس فرایند اسطوره سازی برای درک جهان و طبیعت در قبائل بدوی دلیلی بر غیر منطقی بودن فرهنگ آنها نیست بلکه استراوس گرایشی مثبت را نسبت به اسطورهها پیشه کرده است. اما این همه نمی تواند باعث شود تا نقد گزنده بارت از سرمایه داری فرانسه تحت عنوان تحلیل رسانه ای اسطورههای این نظام و بررسی مورد به مورد هفت استعاره زیر بنایی شکل دهنده اسطورههای سرمایه داری فرانسه در دهه پنجاه را به عنوان نگرشی مثبت، به فراموشی بسپاریم. البته همیشه میتوان جملاتی کوتاه در نوشته های بارت پیدا کرد که خلاف آنچه گفته شد را اثبات کند و این نیز در ذات شاعرانه و احساسی بارت ریشه دارد. بارت تحلیل اسطوره ای را به هنگامی بکار میبرد که طبقه یا گروهی از مردم از طریق اسطوره سازی های رسانه ای باورهای خود را به سطح واقعیت ارتقاء داده و آنها را طبیعی جلوه میدهند.