در چند دهه اخیر اینترنت به طور کلی فضای تازهای فراهم آورده است که به طبع، زبان نیز در آن نقش ویژهای دارد...
در چند دهه اخیر اینترنت به طور کلی فضای تازهای فراهم آورده است که به طبع، زبان نیز در آن نقش ویژهای دارد. شاید این تصور غالب باشد که زبان در قالبهای جدید تحت وب ممکن است تحث تاثیر شکلهای گرافیکی، تصاویر و امکانهای مختلف به حاشیه رود، اما در عمل چنین نیست؛ زبان به حاشیه نمیرود اما کار و کردار آن به شکلهای ضعیف یا قوی عوض خواهد شد.
ظهور اینترنت و شکلگیری شبکههای اجتماعی واقعیت تازهای در زندگی معاصر است. این تازگی، بیشتر از این روست که کاربران یا اهالی شبکهها با وضعیتهای تازهای در شبکههای اجتماعی روبهرو میشوند. یکی از این واقعیتهای تازه در شبکههای اجتماعی واقعیتهای زبانی است. زبان به لحاظ سنتی یا در گفتار به کار میرود یا در نوشتارهایی ظهور میکند که به شکل سنتی در قالب مقاله، یادداشت، نامه، روزنامه، مجله، تابلوهای فروشگاهها و مراکز تجاری و کلا تمام فضاهای نوشتاری در دیدرس عرضه میشوند. دادههای زبانی در موارد یاد شده آن قدر تکرار شده که دیگر کاربران یا اهل زبان و نوشتار به طور کلی با ساز و کار آن آشنا هستند. به این معنی، یک آشنایی قبلی با شکل ظهور زبان در این گونههای نوشتاری وجود دارد که مانع از هرگونه غرابت یا رفتار تازه است.
زبان به حاشیه نمیرود
با این حال در چند دهه اخیر اینترنت به طور کلی فضای تازهای فراهم آورده است که به طبع، زبان نیز در آن نقش ویژهای دارد. شاید این تصور غالب باشد که زبان در قالبهای جدید تحت وب ممکن است تحث تاثیر شکلهای گرافیکی، تصاویر و امکانهای مختلف به حاشیه رود، اما در عمل چنین نیست؛ زبان به حاشیه نمیرود اما کار و کردار آن به شکلهای ضعیف یا قوی عوض خواهد شد.
این تغییر در کار و کردار خود به عنوان یک واقعیت قابل تامل است، بهویژه از نظر کارکردی؛ یعنی به بخشی از واقعیت زندگی روزمره کاربران تبدیل میشود؛ کاربرانی که روزانه بخش زیادی از زمان خود را در شبکههای اجتماعی یا وسایل ارتباطیای مانند پیامرسانها و... میگذرانند.
در این وضعیت جدید، زبان همچنان به مثابه ابزار ارتباط به کارمیرود. نشانههایی شبیه ایموجیها نیز برای پوشاندن نقص بنیادین فقدان لحن در کاربردهای زبانی تحت وب بسیار کاراهستند، اما در این نوع کاربردها مسئله فقط لحن و جهت دادن به معانی تبادل شده نیست؛ مسئله این است که کلیتی به اسم مثلاً زبان فارسی وارد فضایی شده است که چنین فضایی به لحاظ تاریخی در افق فرهنگی و کارکردی زبان فارسی بیسابقه بوده است. این موضوع نه درباره زبان فارسی بلکه درباره زبانهای زنده دیگر دنیا از جمله زبان انگلیسی صادق است.
نویسنده کتاب «چه بود و چه شد؟» (زبان در تصرف اینترنت) که خود زبانشناس است، در تحقیقی که درباره تاثیر اینترنت بر زبان انگلیسی انجام داده است، در بحث از نظامهای نوشتاری چنین مینویسد: «نظامهای نوشتاری تا حد زیادی تحت تاثیر ابزاری هستند که برای نوشتن در دسترس قرار دارد... اشکالی که در کنار نوشتههای ما پدیدار میشوند نیز ابزار در دسترس را نشان میدهند.»[i]
زمان و زبان تجربه نشده
به عبارت دیگر هر گونه کاربرد زبان فارسی در محیط تحت وب، تحت تاثیر فضا ساماندهی میشود به این معنی که اشکالها و نارساییهای کارکردی زبان را دیگر نمیتوان صرفاً مستقل از فضای اینترنت ارزیابی کرد. برای نمونه، یکی از ویژگیهای رفتارهای اینترنتی به هر شکلی که باشد، همراه شدن با جریان سرعت در نوشتن یا ارسال پیام یا انتشار محتواست. این سرعت یک شاخص تغییردهندة رفتار کاربران یا در اصطلاح تجربهگر- کاربران است. تجربهگر- کاربر، شکلی از زمان و زبان تجربه نشده را در محیط تحت وب تجربه میکند. این محیط تحت وب، به هر حال به سبب تنوع و تکثر و کثرت اطلاعات و داده بسیار برای تجربهگر- کاربر در هر سن و سال و شرایطی تازه است.
در این محیط تازه برای رسیدن به تمام لحظههای تجربهگری، عنصر سرعت نقش تعیین کنندهای دارد. سرعت که یک ویژگی رفتاری است که رفتار را تحت تاثیر قرار میدهد، در شیوة کاربرد اجزای زبان در محیط تحت وب موثر است. بنابراین سریع بودن و سریع نوشتن و سریع منتقل کردن پیام یا احساسات تجربهگر- کاربران پس از مدتی به یک عادت ثانویه تبدیل میشود. عادتواره یا عادت ثانویه در محیط وب به سرعت شکل میگیرد. دلیل این امر این است که وب محیطی اجتماعی دارد. زبان نیز در ذات خود یک ابزار اجتماعی برای انتقال مفاهیم و محتواها و حالات و احساسات است.
ایموجیها ناجی لحنهای زبانی
مسئله دیگر ناکافی بودن محیط تحت وب برای ارتباطات است. زبان این ناکافی بودن را جبران میکند اما در عین حال، به سبب نبودن لحن و مسائل دیگر، همین زبان هم ناکافی است. ایموجیها برای همین اختراع شدهاند و برای اهداف دیگری که میتوان مورد به مورد بررسی کرد. اما بخشی از کارکرد ایموجیها به عنوان مکمل در نسبت با زبان این است که سرعت نوشتن یا ارسال پیام را بالا میبرند. بنابراین این جامعه ارتباطات کلامی، به یک جامعه نشانهای و تصویری تبدیل میشود. تصویر و نشانه یا آنچه ایموجی نامیده میشود به انتقال محتوای سریع (محتوا به معنی وسیع آن) کمک میکند.
این فضا یک نوع بازگشت در خود دارد؛ بازگشت به لحن از دست رفته. ایموجیها نشان میدهند جامعه و جامعه زبانی نیازمند به تنوع در ارتباطات و انتقال معانی متنوع است. نبود لحن که در شبکههای اجتماعی یک معضل اساسی است، تجربه اجتماعی را محدود میکند اما تا حدودی ایموجیها به شکل گیری این تجربه اجتماعی معنایی کمک میکنند. در شبکههای اجتماعی لحن از دست میرود اما تلاش میشود این لحن بازسازی شود. این رفت و برگشت یک واقعیت ناگزیر است، همان طور که شبکههای اجتماعی یک واقعیت ناگزیرند و آسیبهای خاصی برای زبان فارسی دارند. باز جای شکرش باقی است که ایموجیها تا حدی ناجی لحنهای از دست رفته زبانیاند.